مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ پدیده سیل در مشهد، برخلاف زلزله، طی تاریخ هزارودویستساله این شهر، چندان پرتکرار نیست. دشت مشهد تقریبا از هزار سال پیش به این سو، عموما با مشکل خشکسالی دستوپنجه نرم میکرد و کمتر پیش میآمد که روانابهای سطحی برای اهالی دردسر ایجاد کنند.
این مسئله، بهویژه بعد از احداث باروی اصلی شهر در دوره شاهتهماسبیکم و در پی آن کندن خندق بزرگی در حاشیه بارو، تقریبا حل شد و اگر گاهبهگاه، قهر طبیعت در قالب سیل خود را به مشهدیها نشان میداد، این خندق، حکم ضربهگیر را پیدا میکرد و مانع از نفوذ شدید سیل به شهر و ایجاد خرابی عمده میشد؛ بااینحال، با تخریب این بارو در دوره پهلوی اول و دوم و پر شدن تدریجی خندق آن، مشهد در معرض هجوم پیاپی سیل قرار گرفت و روانابهای سطحی، براساس شیب غربی شرقی شهر، وارد آن میشدند و بعد از برجا گذاشتن ویرانی، گودالهای بزرگی مانند «گود خشتمالها» را پر میکردند.
سیلهای ویرانگر مشهد تا زمان احداث طرح سیلبند شهری در اواخر دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، همچنان خسارات سنگین بر جا میگذاشتند. سیل ۹ خردادماه سال ۱۳۲۹ خورشیدی، یکی از این سیلهای خانهخرابکن بود که باعث تخریبهای گسترده و خسارات مالی و جانی گسترده شد و بهعنوان یکی از سیلهای بزرگ تاریخ مشهد، در پیشینه این شهر کهنسال ثبت شد. با وجود شهرت این سیل که بیشتر ناشی از کارهای مطبوعاتی و پژوهشی درباره آن است، شاید کمتر کسی از سیل ویرانگر سال ۱۳۳۳ خورشیدی چیزی بداند.
این سیل که در ویرانگری کم از سیل سال ۱۳۲۹ خورشیدی نداشت، نهفقط به مناطق گوناگون شهر خسارتهای سنگین وارد کرد، بلکه در اتفاقی نادر، به محدوده ساختمانها و تأسیسات حرم رضوی هم وارد شد و حتی به داخل فضای اطراف ضریح مطهر هم راه یافت؛ اتفاقی که در مقاطع گوناگون تاریخی، نمونهای برای آن سراغ نداریم و همین مسئله، باعث منحصربهفرد بودن سیل سال ۱۳۳۳ خورشیدی شده است. در این نوشتار، قصد داریم گزارشی هر چند مختصر درباره این بلای طبیعی در مشهد ارائه کنیم؛ واقعهای که مانند سیل سال ۱۳۲۹ خورشیدی، در بهار اتفاق افتاد و شهر را دچار گرفتاریهای متعدد و گستردهای کرد.
بهار سال ۱۳۳۳ خورشیدی برای مردم مشهد بهاری پربارش بود؛ از ابتدای نوروز تا ۲۶ فروردین، کمتر پیش میآمد که آفتاب در آسمان شهر دیده شود؛ باران تقریبا روزدرمیان مهمان مشهدیها میشد و بر لطافت هوا میافزود. اما در ۲۶ فروردین، ناگهان آفتاب با تندی خاص و بیسابقهای بر مشهد تابید؛ آنگونه که مردم خوشحال از شرایط پیشآمده، از منازل بیرون ریختند و پیادهروهای خیابانهایی مانند ارگ، مملو از جمعیت شد.
بااینحال، این شادی دوام زیادی پیدا نکرد؛ ساعت ۵:۴۵ عصر همان روز، دوباره آسمان ابری شد و صدای مخوف رعد و برق، در فضای شهر طنین انداخت تا مردم را مجبور کند به سرعت راهی خانههایشان شوند، به این امید که باران مانند روزهای دیگر، بهزودی بند خواهد آمد؛ اما زهی خیال باطل! حدود ۱۰ دقیقه بعد از شروع باران آن روز، بارش به شکلی سیلآسا در آمد و با تگرگهای درشت همراه شد. بارش تگرگ بهصورت مداوم تا ساعت ۶:۲۷ بعدازظهر، بهمدت بیش از ۳۲ دقیقه ادامه داشت.
این وضعیت در کنار اندازه غیرطبیعی تگرگها، باعث ایجاد شرایطی شد که انگار در آن، مشهد به مدت نیم ساعت زیر گلولهباران شدید قرار گرفته است. به فاصله کمتر از پانزده دقیقه، سیل به شهر هجوم آورد و مردم را چنان غافلگیر کرد که به ناچار، نیروهای ارتش، آن هم با تأخیر، وارد میدان شدند تا دستکم مردم را از مهلکهای که درست شده بود، نجات دهند. در این بین، اتفاقی بسیار نادر رخ داد که باعث وحشت بیشتر مردم مشهد شد.
حرم رضوی بهدلیل موقعیتش در مرکز شهر، کمتر در معرض هجوم سیل قرار میگرفت. در سیل سال ۱۳۲۹ خورشیدی، آب تا کرانههای صحن موزه (رواق امام خمینی (ره) فعلی) هم رسیده، اما به داخل حرم مطهر سرازیر نشده بود. ولی این بار فرق میکرد. با سرازیر شدن آب از سمت خیابان شاهرضا و خاکی به سمت خیابان نادری (شیرازی امروزی)، نهر خیابان به یکباره مملو از آب شد و، چون گنجایش چنین حجم آبی را نداشت، در حد فاصل چهارراه نادری تا ورودی بست بالا، طغیان کرد و به داخل صحن عتیق (انقلاب امروزی) سرازیر شد.
در آن دوران، صحن عتیق نسبت به فضای ورودی بالاخیابان و پایینخیابان، چیزی حدود نیم متر گودتر بود و همین مسئله، باعث هجوم آب به داخل صحن و پر شدن فضای آن شد؛ صحنهای خوفانگیز که زائران و خادمان را وحشتزده کرد. آب خیلی سریع به دیوارههای شمالی و جنوبی رسید و در ضلع جنوبی، از محل پنجره فولاد به داخل رواق توحیدخانه جاری شد و به اطراف ضریح مطهر هم رسید.
اینجا بود که خادمان با تلاش فراوان و ایجاد سد در برابر آب، با استفاده از فرش و دیگر وسایل داخل رواقها، مانع از نفوذ بیشتر آب شدند و عملا هجوم سیل را متوقف کردند، اما در جنوب اماکن متبرکه، بهویژه در مسجد گوهرشاد، شرایط بسیار وخیمتر بود. خبرنگار روزنامه خراسان، از حجم ۷۵سانتیمتری تگرگ بر فراز سقف بازار زنجیر و نیز برخی شبستانهای مسجد گوهرشاد، مانند شبستان نهاوندی خبر میدهد. این حجم سنگین تگرگ که بعضی اندازه آن را بزرگتر از گردو و حتی در اندازه تخممرغ دانستهاند، فشار زیادی به سقف شبستان و تعدادی از راهروهای مسجد وارد کرد و باعث شکافته شدن سقف در برخی قسمتها شد.
خبرنگار خراسان که شاهد عینی خسارات بوده است، دراینباره مینویسد: «جمعا شش پایه و دوازده ضربی از دو شبستان و راهرو شکاف عمیق بر میدارد که مشرف به خرابی است و سطح شبستان هم کمی فرونشست پیدا میکند. فعلا بهوسیله تیرهای چوبی بست کرده و از ریزش و خرابی بیشتر جلوگیری به عمل آوردهاند.» (روزنامه خراسان شماره ۱۳۸۱، مورخ ۲۷ فروردین ۱۳۳۳ خورشیدی، ص ۴)
نفوذ سیل به داخل مسجد گوهرشاد که نشان از هجوم آب به حرم رضوی از جبهه جنوبی دارد، یک تخریب عمده دیگر هم به بار آورد؛ رشته قناتهای قدیمی زیر مسجد که خالی از آب بود، به ناگاه پُر شد و طغیان آب از آنها، تخریب عمده دیگری در پی داشت؛ همین طغیان اسباب خرابی بیشتر کف شبستان نهاوندی را فراهم کرد و در شبستان تبریزی هم خسارات سنگینی بهجا گذاشت.
حجم بارش تگرگ چنان بود که حتی ۴۸ ساعت پس از اتمام بارش نیز حجم تگرگ موجود بر روی بام مسجد، ترسناک به نظر میرسید. احتمالا همین وضعیت یکی از دلایل تخریب بیشتر گنبد مسجد گوهرشاد بود و تعمیر آن را در سالهای بعد ضروری کرد.
وقتی شرایط در محدوده امن حرمرضوی چنین وضعیتی پیدا میکند، طبعا اوضاع در محلات شهر بسیار وخیمتر است. تقریبا هیچ خانهای در مشهد سال ۱۳۳۳ خورشیدی، از تعرض سیل در امان نماند. آمار اعلامی لشکر خراسان نشان میداد که حدود ششصد خانه در مشهد کاملا تخریب شده و به تعداد گستردهای از منازل هم خسارات سنگین و بالا وارد آمده است.
در محله احمدآباد که یکی از مبادی ورود سیل محسوب میشد، سی خانه کاملا ویران شد و به انبارهای گندم احداثشده در آن هم خساراتی وارد آمد. اما سنگینترین خسارات مالی در محدوده خیابان ارگ، بهویژه میدان ۱۰دی امروزی رقم خورد؛ جایی که در مسیر عبور کال «قرهخان» بود. این کانال قدیمی، بخش مهمی از بار انتقال روانابهای شهر مشهد را در آن دوره، برعهده داشت.
با وجود اینکه در سیل سال ۱۳۲۹ خورشیدی، تقریبا همه دو سوی کانال تخریب شده بود، ظاهرا اهالی از این خسارت سنگین درس نگرفته و دوباره در همه مسیر حاشیه کال قرهخان، دست به ساختوسازهای گسترده زده بودند؛ حتی اهالی به خرج خودشان، بر روی کال پُلی هم احداث کردند. اما طغیان آب، نهتنها آن پل را تخریب کرد، بلکه دوباره به جان منازل دو سوی کال قرهخان افتاد و بخش عمدهای از آنها در هجوم سیل ویران شدند.
وضعیت در خیابان ارگ هم بحرانی بود. بخشی از سیلاب، از طریق خیابان ارگ و از مسیر کوچه مقابل باغملی به سمت خیابان «تلفنخانه» (خیابان خاکی) سرازیر شد و از آنجا تا حدود کوچه پنجه را درنوردید و به حدود منزل آیتا... قمی رسید. در این مسیر، همه محدوده کوچههای فرعی ارگ، حیطه حاجی کربلاییعلی، کوچههای خمسه، دبیرستان، میلانی و... در محاصره سیل قرار گرفتند و، چون مانند بسیاری از نقاط مشهد، سطح منازل پایینتر از کوچه و خیابان قرار داشت، وضعیت بحرانی و پیچیدهای به وجود آمد.
بخشی از اهالی این محلات کوشیدند با ایجاد سد مصنوعی، از خاک و نخاله ساختمانی، مسیر سیل را تغییر دهند و مانع از بروز خسارت بیشتر شوند، اما توفیق چندانی به دست نیاوردند. اوضاع در سعدآباد وخیمتر بود؛ بخش مهمی از خانههای این منطقه، دیوارهای گِلی داشت و بههمیندلیل، تخریب بسیار شدید بود. خبرنگار خراسان گزارش داده است: «در امتداد خیابان مولوی به طرف اراضی باغ منبع، منازلی که سطح آنها از خیابان پایینتر است، آب وارد آنها گردیده و خسارات کلی وارد کرده است.»
خسارات سیل سال ۱۳۳۳ خورشیدی، هیچگاه دقیقا معلوم نشد. منابع مطبوعاتی آن دوران، به میلیونها تومان خسارت اشاره کردهاند. تا مدتها گزارشهایی مربوط به ترمیم و بازسازی و نیز کمکرسانی به سیلزدگان مشهد، در صفحات جراید آن دوره به گستردگی مشاهده میشد. این سیل عزم متولیان امر را برای احداث سیلبند بزرگ مشهد جمع کرد و با احداث این سیلبند در اواخر دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، خطر سیل تا حدود زیادی از سر ساکنان شهر مشهد در آن دوره، مرتفع شد.