انتخاب امید روانخواه بهعنوان سرمربی تیم ملی فوتبال امید، در نگاه نخست، شاید تلاشی برای جوانگرایی در کادر فنی تلقی شود؛ اما وقتی به عمق ماجرا مینگریم، پرسشهای جدیتری سر برمیآورد: آیا این انتخاب حاصل یک فرآیند دقیق فنی و برنامهریزیشده بوده، یا نتیجه اجتناب چهرههای با تجربه از پذیرش ریسکی بزرگ در غیاب تضمینها و ابزارهای لازم برای موفقیت؟
سالهاست که تیم ملی امید در فوتبال ایران، باوجود نام پرطمطراقی که با خود یدک میکشد، در عمل به تیمی فراموششده، بیبرنامه و بیپشتوانه بدل شده است. تیمی که قرار است نسل آینده فوتبال ملی را بسازد، در عمل با بیمهری، کمتوجهی، و ناکارآمدی ساختاری روبهروست. در چنین شرایطی، مربیان نامدار و با رزومه مشخص، ترجیح میدهند وارد این میدان پرریسک نشوند و آبرو و اعتبار خود را گروی پروژهای مبهم نگذارند.
از سوی دیگر، این پرسش مهمتر هم مطرح است: چرا فوتبال ایران در این رده حساس، هیچگاه به سمت استفاده از مربیان خارجی نرفته یا حداقل بهصورت جدی در این مسیر سرمایهگذاری نکرده است؟ تیمهای باشگاهی حاضرند برای جذب یک مهاجم یا مدافع خارجی در لیگ برتر میلیاردها تومان هزینه کنند، اما برای تیم امید که سرمایهگذاری روی آینده ملی محسوب میشود، همواره سیاست ریاضت و صرفهجویی حاکم بوده است. مگر دمیدن روح حرفهایگری در تیم ملی امید نیازمند تغییر نگاه نیست؟ مگر هزینهکردن برای این تیم، سرمایهگذاری مستقیم برای آینده تیم ملی بزرگسالان نیست؟
در این میان، روانخواه چهرهای جوان، تحصیلکرده و آشنا به فضای رسانهای است، اما آیا تجربههای نهچندان درخشان او در لیگ یک یا حضورش به عنوان کارشناس در برنامههای تلویزیونی، میتواند گواهی برای توانایی او در عبور دادن تیم امید از سد رقبا در قاره آسیا باشد؟ یا اینکه با پذیرش این مسئولیت، در مسیر رزومهسازی شخصی گام برداشته است؟ سؤالاتی که پاسخ آن را تنها عملکرد ماههای آینده مشخص خواهد کرد.
موضوع مهم دیگر، تکرار چرخهای آزاردهنده است: بازیکن ندادن باشگاهها به تیم ملی امید. تجربههای گذشته نشان داده باشگاههای ایرانی، بهویژه در کوران رقابتهای لیگ برتر، اولویت را به منافع خود میدهند و غالباً حاضر به در اختیار گذاشتن بازیکنان جوانشان به اردوهای تیم امید نیستند. اگر قرار باشد این فرهنگ همچنان ادامه یابد، هر مربی –فارغ از نام و رزومهاش– با چالشهای اساسی در مسیر آمادهسازی تیم مواجه خواهد شد.
تیم ملی امید باید به پروژهای ملی با مدیریت حرفهای، برنامهریزی بلندمدت و تأمین منابع انسانی و مالی تبدیل شود؛ نه محلی برای آزمون و خطا یا رزومهسازی مربیان. انتخاب امید روانخواه، اگرچه میتواند آغازگر راهی تازه باشد، اما بدون حمایت ساختاری، تغییر نگاه باشگاهها و تزریق جدی منابع، این راه به بنبستی دیگر ختم خواهد شد.