به گزارش شهرآرانیوز، بهشهادت مورّخان و ارباب مقاتل، هزار و ۳۸۶ سال پیش در چنین روزی، اول ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری، حضرت سیدالشهدا(ع) در مسیر خود به سمت کوفه، به قصر بنی مقاتل رسید. در آنجا با عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس مشرقی ملاقات کرد و ایشان را به یاری طلبید، اما هر دو، از یاری امام(ع) سر باز زدند؛ و باز در تاریخ نقل شده است که امام(ع) به آنان فرمود: «بروید و اینجا نمانید و فریاد مرا نشنوید و سیاهی (دورشدن) مرا ننگرید، زیرا هر که فریاد مرا بشنود و دورشدن مرا ببیند و یاریام نکند، بر خدای عزوجل، حق است که او را در آتش سرنگون کند.»
اما درمقابل و بر اساس نقلی از مقتل الحسین بحرالعلوم، انس بن حارث کاهلی که از کوفه آمده و دعوت امام از حر بن جعفی را شنیده بود، به امام پیوست. پیرمردی از اصحاب پیامبر رحمت(ص) که در بدر و حنین او را یاری کرده بود. او با امام(ع) همراه شد، در کربلا جنگید و به شهادت رسید.
پس از گذر از قصر بنی مقاتل، امام(ع) مدتی کوتاه به خواب رفتند و پس از بیداری، سه بار فرمودند: «انا لله و انا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین.» علیبنالحسین(ع) به نزد امام(ع) رفت و سبب این موضوع را پرسید و از امام(ع) شنید که فرمودند: «اسبسواری در پیش چشمم نمودار شد و گفت: این گروه همچنان پیش میروند و مرگ نیز به سویشان پیش میرود. من دانستم که آن پیک، جان ماست که خبر مرگ ما را میدهد.» امام(ع) آن راه را ادامه دادند تا ۱۰ روز بعد و در وادی نینوا، شهادت نصیب ایشان و یارانشان شد تا حق و حقانیت، در جهان زنده بماند.
اما امروز و پس از گذشت هزار و ۳۸۶ سال، اصحاب آخرالزمانی سید و سالار شهیدان، همچنان پادررکاب هستند تا اگر سخن از آزادگی و آزادگی باشد، باز هم پیشگام باشند و با اقتدا به امام شهید(ع)، در صف معرکه حاضر باشند.
امروز در مشهدالرضا(ع)، شهر عالم آل محمد، ۱۵ لاله گلگونکفن از تهاجم ناجوانمردانه دشمن خبیث صهیونی، بر دستان مردم تشییع میشوند و زائران و مجاوران امام مهربانیها، این شهیدان را تا حرم مطهر رضوی بدرقه میکنند تا اعلام کنند در مسیری که این شهدا پیمودهاند، حرکت میکنند و ثابتقدم هستند تا خطری متوجه دین و ملکشان نشود.
شهیدان «محمد کاظمی»، «مرتضی میثمی»، «سیدمصطفی جعفری»، «رضا براتی»، «سیدمحسن کاظمی»، «حسن احمدی»، «سیدحسن حسیننژاد»، «مرتضی بخشی»، «مجتبی عرفانیان»، «سیداصغر هاشمی»، «طاهره طاهری»، «امیرحسین مزینی»، «سیدمحمد مصطفوی»، «مهدی نظری» و «زهرا نظری»، شهدایی هستند که امروز بر فراز دستان مردم قدرشناس، در مشهدالرضا تشییع میشوند تا پس از طواف بر گرد حرم امام مهربانیها، پیکرهای آنها در خاک آرام گیرد؛ هرچند زنده بوده و حاضر و ناظر بر ما هستند که چگونه در مسیر آنها گام برمیداریم.
زائران و مجاوران امروز چنان فریاد «لبیک یاحسین» را بر زبان جاری میکنند که صدای آنها در گوش «عبیدالله بن حر جعفی» و «عمرو بن قیس مشرقی»هایی که میدان معرکه و دفاع را خالی گذاشتهاند یا حتی برتر از آن، حاضران در این میدان را تخطئه کردهاند، ماندگار شود و بدانند که نباید دفاع از وطنی که بهفرموده پیامبر رحمت(ص)، «حبّ آن از اجزای ایمان است» را از یاد ببرند. بدانند که هر زمان، عاشورا و هر سرزمین، کربلاست و این، ما هستیم که در میانه این راه، باید تکلیف خود را معین کنیم که در کدام سوی تاریخ ایستادهایم.
مردم قدرشناس مشهد، امروز پیکر شهدای جنگ تحمیلی رژیم غاصب صهیونی علیه ایران را با عزت و احترام بدرقه میکنند تا فقط گوشهای از دِین خود را به این مقاومت و ایستادگی که جهان را به تحسین واداشت، ادا کنند.