گروه ورزش|شهرآرانیوز، جلال چراغپور، مربی سابق استقلال که در دوران کوتاه حضور جباری در کادر فنی حضور داشت درباره اینکه چرا موضوع پرداخت نشدن پاداش قهرمانی در جام حذفی از سوی باشگاه استقلال را پیش کشیده، این پاسخ را داده است: «آقای جویباری در جلسهای با حضور همه اعضای تیم آمد و روبروی بازیکنان نشست. این بحث زمانی مطرح شد که تعدادی از بازیکنان نسبت به پاداشها اعتراض داشتند. بعد یک مرتبه آقای جویباری گفت من از یک شرکت ۳۰ عدد ماشین گرفتهام و کارهایش را هم انجام دادهام. قرار شد از آن ۳۰ ماشین، ۲۰ عدد را به بازیکنان اصلی و کادر و ۱۰ تای دیگر را هم به بقیه بدهد. ما در آن جلسه فقط گوش میکردیم. نه حرفی زدیم، نه بهبه و چهچه کردیم و حتی نگفتیم کهای وای چرا کم است، ما فقط شنونده بودیم. فکر میکنم حاضران در جلسه میتوانند تایید کنند که اعضای کادر فنی نسبت به این موضوع هیچ واکنشی نشان ندادند.»
چراغپور ادامه داد: «بازیکنان بلافاصله از آقای جویباری پرسیدند این ماشینها از کدام برند و کارخانه است. اینجا بود که آقای جویباری گفت «نمیدانم!» و بعد همه بازیکنان به حرف مدیرعامل باشگاه خندیدند. بچهها به آقای جویباری میگفتند شما چطور ۳۰ ماشین تحویل گرفتهاید که نمیدانید اسمش چیست؟! این موضوع تا دو روز بعد از جلسه سوژه بچههای تیم بود و دربارهاش مطالب مختلف بانمکی را بیان میکردند که اتفاقاً خیلی هم خندهدار بود. باز هم تاکید میکنم، این موضوع در مقالهای که من با خبرنگار محترم چند روز قبل مطرح کردم اصلاً بحث محوری و اصلی نبود بلکه یک موضوع فرعی بود که حالا باعث شده اینقدر بزرگ شود.»
مربی سابق استقلال تاکید کرد: «یکی از بچهها گفت نکند این حرف یعنی «ماشین میدهیم» هم از آن وعدههای همیشگی باشد که آقای مدیر عامل گفت: «جویباری دارد این حرف را میزند». خدا را شاهد میگیرم الان هم بنده نگفتم که به من ماشین بدهید. اصلاً من طوری زندگی میکنم که به ماشین نیاز ندارم. گاهی میشود من دو ماه از خانه بیرون نمیآیم. آن زمان که خیلیها با موتور گازی دو ترکه به محل تمرین تیمهای فوتبال میرفتند من ماشین داشتم. خیلی از همینهایی که امروز مدرس فوتبال هستند با ضبط صوت و نوار خالی به خانه من میآمدند و آن را روشن میکردند و میگفتند تو فقط حرف بزن تا ما آنها را ضبط کنیم. خیلی از فوتبالیستها و همین مربیان با موتور گازی یا هوندا میآمدند از من برنامه میگرفتند و میرفتند قراردادهای میلیونی میبستند. من اگر بخواهم درباره این مسائل حرف بزنم گفتنی زیاد است، اما لزومی ندارد، چون من نه آدم مادی هستم و نه این قبیل مسائل در زندگیام نقش اساسی بازی میکند. من در صحبتهای چند روز قبلم هم بیشتر از هر چیز در آن مقاله هزار کلمهای به مشکلات استقلال در بحثهای فنی و تمرینی پرداختم.»