به گزارش شهرآرانیوز، عصر امروز شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، نشست انتقال تجربه با حضور عادل تبریزی، کارگردان سریال «اجل معلّق»، در پردیس سینمایی هویزه مشهد برگزار شد.
این نشست با همکاری انجمن سینمای جوانان خراسان رضوی و مجموعه سینما هویزه، با هدف انتقال تجربههای عملی فیلمسازی به نسل جوان و علاقهمندان به سینما برگزار شد و جمعی از دانشجویان، هنرجویان و فعالان عرصه فیلم کوتاه در آن حضور یافتند.
عادل تبریزی در این برنامه، ضمن مرور تجربههای شخصی خود در عرصه فیلمسازی، از چالشها، موانع و فرصتهای پیشروی فیلمسازان جوان سخن گفت.
در ابتدای این نشست عادل تبریزی با اشاره به کاهش شوروهیجان در فضای سینما، بیان کرد: هیجان ما نسبت به بسیاری از پدیدهها در جامعه، بهصورت تکبعدی درآمده است. برای مثال، ممکن است ۱۰ سال پیش زمانیکه با دوستی بیرون میرفتید، لذت بیشتری را تجربه میکردید تا امروز. یا ۱۰ سال پیش، آمار ازدواج بیشتر بود و خانوادهها با آرامش و آسایش بیشتری زندگی میکردند. حال چه ۱۰ سال پیش، چه بیست سال پیش، سی سال یا حتی چهل سال پیش، در مجموع شوروحال بهتری در زندگی اجتماعی و فردی مردم وجود داشت.
وی با تأکید بر اینکه این وضعیت در هنر، بهویژه سینما و بازیگری نیز نمود یافته است، افزود: شوروشوق نسبت به سینما، در ۹۰ درصد هنرجویان و دانشجویان این رشته، به واقعیتی رنگباخته تبدیل شده است. این سخن را با اطمینان و استناد به تجربه شخصی خود بیان میکنم؛ چراکه به مدت ۱٠ سال مدرس انجمن سینمای جوانان بودهام و بهطور مداوم با نسل جدید در ارتباطم؛ با تمامی دانشگاههای علمیکاربردی تهران و دانشگاه سینما و تئاتر در تماس مستقیم هستم.
این کارگردان در ادامه تصریح کرد: بهعنوان مثال، هر زمان که وارد کلاسهای دانشجویان کارشناسی ارشد سینما میشوم و از آنان میخواهم پنج فیلم نام ببرند، غالباً هیچکدام دست خود را بالا نمیبرند. وقتی میپرسم چه کسی فیلم «پرده آخر» ساخته واروژ کریممسیحی را دیده است، سکوت حاکم میشود. همین حالا نیز اگر افرادی زیر ۲۵ سال در این جمع حضور دارند، خواهش میکنم اگر این فیلم را دیدهاند، دست خود را بالا ببرند.
تبریزی با اشاره به غفلت از آثار شاخص سینمای ایران، ادامه داد: وقتی از فیلمهایی مانند پرده آخر ساخته واروژ کریممسیحی، دندان مار از مسعود کیمیایی، نار و نی به کارگردانی سعید ابراهیمیفر، تاراج ساخته ایرج قادری یا نرگس به کارگردانی رخشان بنیاعتماد صحبت میکنم و میبینم که بسیاری از هنرجویان این آثار را ندیدهاند، احساس میکنم با یک اتفاق فاجعهبار روبهرو هستیم. من واژه «فاجعه» را با تأمل به کار میبرم، چون واقعاً باید تلنگری برای کسانی باشد که مدعیاند بهصورت جدی به سینما و بازیگری علاقهمند هستند. شور و هیجان نسبت به سینما و حتی میل به فعالیت حرفهای در آن، بدون داشتن نگاه تاریخی و تحلیلی، بیمعناست. اگر کسی بخواهد در سینمای ایران بازیگر یا کارگردان شود و بهصورت جدی در این حوزه بماند، در گام نخست باید این شور و هیجان را از مسیر شناخت ریشهها و آثار مهم این سینما دنبال کند. چگونه ممکن است کسی شاهکارهایی را که در زمان خود سقف سینمای ایران را لمس کردهاند، ندیده باشد و در عین حال ادعا کند که عاشق بازیگری است؟ چطور ممکن است دختری بگوید عاشق بازیگریست، اما فریماه فرجامی را نشناسد؟ یا کسی ادعا کند بازیگری را دوست دارد، اما با سوسن تسلیمی آشنا نباشد؟ این درحالیست که بدون شناخت سیر تاریخی بازیگری زن در سینمای ایران، اساساً نمیتوان نگاهی عمیق و حرفهای به این هنر داشت. همچنین، چطور ممکن است پسری بگوید عاشق بازیگری است، اما نامهایی چون هادی اسلامی یا فرامرز صدیقی برایش ناآشنا باشد؟ نگاه تحلیلی و تاریخی به سینما، دقیقاً برای همین مواقع کاربرد دارد: برای اینکه بدانیم از کجا آمدهایم، در کجای مسیر ایستادهایم و به کجا میخواهیم برویم.
وی با تأکید بر لزوم آگاهی در علاقهمندی به سینما ادامه داد: اگر شور و هیجان نسبت به سینما، آگاهانه و مبتنی بر شناخت باشد، این اشتیاق میتواند به یک دستاورد ماندگار و یک موتور محرک در تمام مراحل زندگی تبدیل شود. چنین هیجانی صرفاً احساسی گذرا نیست؛ بلکه با فیلمدیدن، تحلیل و فهم عمیق، به نیرویی پایدار بدل میشود که فرد را در هر سن و شرایطی به پیش میبرد.
این کارگردان در ادامه با اشاره به تجربه همکاری خود با دو تن از بزرگان سینمای ایران گفت: در مقام دستیار کارگردان، زمانیکه در کنار زندهیاد داریوش مهرجویی و استاد مسعود کیمیایی حضور داشتم، دیدم که چگونه عشق به سینما در رفتار و نگاه آنان متجلی است. بهویژه وقتی سر صحنه فیلمی از آقای مهرجویی حضور داشتم، او با شور و شوقی کودکانه صحنهها را میچید، با بازیگران صحبت میکرد و برای هر پلان، جان میگذاشت. گویی کودکی هشتساله است که در حال ساختن جهانی تازه است.
تبریزی ادامه داد: این شوق، نه تنها در دوران جوانی، بلکه حتی در سالهای پایانی عمر نیز در وجود مهرجویی شعلهور بود. در بیستسالگی سریال میساخت و شورش همانقدر زنده بود که در دهههای بعدی زندگی. مسئله این است که چنین «موتور هیجان»، این عشق به سینما و تولید، باید حفظ شود. پرسش اصلی آن است که چطور میتوان این موتور را روشن نگه داشت؟ چگونه میتوان این عشق و پویایی را در طول مسیر زندگی حرفهای حفظ کرد و گسترش داد؟
وی در ادامه با طرح چند نمونه از بازیگران شاخص سینمای ایران، بر اهمیت شناخت مسیر تاریخی هنرمندان بیان کرد: من چند مثال مشخص از بازیگران مرد سینمای ایران میزنم؛ کسانی که مسیرشان نشان میدهد موفقیت در این عرصه الزاماً به سن پایین یا شروع زودهنگام وابسته نیست، بلکه به عمق شناخت، پایداری و عشق واقعی به سینما بستگی دارد. برای نمونه، داریوش ارجمند نخستینبار در سن ۴۴ سالگی جلوی دوربین رفت و بهعنوان یک بازیگر سینما شناخته شد. باید از خود پرسید که او پیش از آن کجا بوده و چه کرده است؟ چه مسیری طی شده تا در آن سن، به چنین جایگاهی برسد؟ یا رضا کیانیان، نخستین فیلم سینماییاش را در سیونهسالگی بازی کرد. در آن سن، وارد سینما شد و در همان آغاز با فیلم وسوسههای زمین ظاهر شد و پس از آن در پاتال و آرزوهای کوچک بازی کرد. اینها صرفاً نکاتی درباره سن نیستند، بلکه نکاتی تاریخیاند؛ نشانههایی از شناخت و پختگی هنری. وقتی از تاریخ سینما چیزی ندانیم، وقتی آگاهی و مطالعهای در این زمینه نداشته باشیم، بهتدریج به آدمی تبدیل میشویم که صرفاً ادعا میکند عاشق سینماست، بیآنکه مصداقی برای این عشق داشته باشد. چطور ممکن است کسی ادعا کند به سینما علاقهمند است، اما مهمترین آثار مسعود کیمیایی را ندیده باشد؟ برای من، این عشق نیست. چنین نگاهی، از نبود شناخت و درک تاریخی سرچشمه میگیرد و علاقهمندی بدون مطالعه، صرفاً یک شعار بیپشتوانه است.
این فیلمساز با تأکید بر نقش شناخت تاریخی در موفقیت سینمایی، افزود: یکی از رازهای موفقیت افرادی که در سیستم تولیدی سینمای ایران بهدرستی پیشرفت میکنند، برخورداری از یک شناخت آگاهانه و عمیق نسبت به تاریخ سینماست. این نکته فقط یک تئوری نیست؛ بلکه در تجربه زیسته افرادی که امروز در چرخه حرفهای سینما فعالاند، کاملاً قابلمشاهده است. از جمله، با جسارت میگویم خود بنده، یا مثلاً ابراهیمزاد و بسیاری از بچههای مشهد که وارد سیستم تولیدی سینمای ایران شدهاند، این مسیر را با تکیه بر همین آگاهی طی کردهاند.
تبریزی در ادامه، با ذکر خاطرهای از حامد بهداد گفت: در دوران سریال نارنجیپوش که حامد بهداد یکی از مهمترین، پرکارترین و درخشانترین چهرههای سینمای ایران بود و جایگاه خاصی جلوی دوربین داشت، در یکی از دیدارهایمان به من گفت: «میخواهم برای خودم یک معلم شخصی بگیرم که تاریخ سینما را بهصورت تحلیلی به من آموزش بدهد؛ چه کسی را پیشنهاد میکنی؟» من هم گفتم: «سعید عقیلی.»
وی ادامه داد: اینکه در آن زمان، با وجود شهرت، موفقیت و حضور پررنگ جلوی دوربین، حامد بهداد هنوز دغدغه ضعف خود در شناخت تاریخ سینما را داشت، مسئلهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. چنین درکی، دقیقاً همان نقطه تمایز میان علاقهمندی سطحی و تلاش آگاهانه برای رشد در مسیر حرفهای سینماست.
کارگردان فیلم سینمایی گیجگاه در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به بازخوردهای گسترده مخاطبان نسبت به سریال «اجل معلق»، خاطرنشان کرد: این سریال در حال حاضر بسیار دیده میشود و بازخورد قابلتوجهی از سوی مردم دریافت کرده است. اگر این سریال حتی به اندازه سر سوزنی موفق بوده باشد، بخشی از این موفقیت، بدون تردید، به پیشزمینه مطالعاتی و پژوهشی من بازمیگردد. زمانی که این پروژه به من پیشنهاد شد، تصمیم گرفتم برنامههای زندگیام را تغییر دهم؛ به مدت چهار ماه در خانه ماندم و فقط «ساعت خوش» را تماشا کردم و یک کار پژوهشی جدی درباره این برنامه انجام دادم.
تبریزی با اشاره به تأثیر برنامه «ساعت خوش» در تاریخ تلویزیون پس از انقلاب افزود: «ساعت خوش» توانست سه بازیگر را با مشروعیت و محبوبیت بسیار بالا به جامعه معرفی کند: نصرالله رادش، رضا عطاران و ارژنگ امیرفضلی. این برنامه، بهمعنای واقعی کلمه، یک انقلاب در تلویزیون ایران بود. شناخت تاریخی من از «ساعت خوش» به شکل مستقیم در روند تولید «اجل معلق» تأثیر گذاشت. شک نکنید اگر کارگردان دیگری جای من بود و این پیشزمینه را نداشت، احتمالاً خروجی کار به کلی متفاوت میشد.
این فیلمساز ادامه داد: شما بهعنوان یک بازیگر، حتی اگر فقط یک پلان جلوی دوربین بازی کنید، اما باسواد باشید و شناخت تاریخی داشته باشید، تأثیر آن در بازیتان کاملاً محسوس است. تأکید میکنم که دیدن شما و آگاهیتان نسبت به تاریخ سینما نهتنها مهم است، بلکه تعیینکننده مسیر پیشرفت شماست. امکان ندارد، تأکید میکنم، امکان ندارد پیشرفت حرفهای واقعی بدون داشتن شناخت تاریخی از سینما و تلویزیون ایران اتفاق بیفتد.
در حاشیه کارگاه، سیدمحمد مداححسینی با اشاره به نشست انتقال تجربه با حضور عادل تبریزی در پردیس سینمایی هویزه مشهد اظهار کرد: یکی از اهداف اصلی ما در انجمن، افزایش ارتباط مؤثر با نهادها و ارگانهای فرهنگی شهر است تا انجمن از یک نهاد صرفاً آموزشی و حمایتی فراتر برود و به یک عنصر تأثیرگذار در فضای فرهنگی مشهد، بهویژه در حوزه سینما تبدیل شود.
وی افزود: این کارگاه با همکاری مجموعه پردیس سینمایی هویزه برگزار شد و دلایل مختلفی برای انتخاب عادل تبریزی وجود داشت؛ ایشان خود از فرزندان انجمن سینمای جوان است، فیلمهای کوتاهش را در همین انجمن ساخته، مدرس انجمن بوده و تسلط کامل بر مدیوم فیلم کوتاه دارد.
رئیس انجمن سینمای جوان خراسان رضوی ادامه داد: تجربیاتی که آقای تبریزی طی سالها در فضای حرفهای و دشوار سینمای ایران بهدست آورده، میتواند بسیار برای فیلمسازان جوان راهگشا باشد. آشنایی با موانع، فرصتها، سازوکارها و مکانیزمهای سینمای ایران، چیزی نیست که صرفاً از راه تئوری حاصل شود و حضور چنین اساتیدی فرصتی مغتنم برای یادگیری عملی و واقعی است.
مداححسینی با تأکید بر هدف تسهیل مسیر تولید در انجمن خاطرنشان کرد: تمام تلاش ما این است که مسیر ساخت فیلم برای جوانان از طریق حمایتهای مالی و معنوی، بازسازی زیرساختها و ایجاد ارتباط و فرکانسهای فرهنگی بین کارورزان اصلی سینما هموار شود.