به گزارش شهرآرانیوز؛ استعفای بحثبرانگیز و پرابهام محمدرضا عارف از شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، بار دیگر زمینهساز اظهارنظرهای مختلف فعالان سیاسی اصلاحطلب شد اما بحثهای درگرفته در روزهای اخیر، تنها حول محور ترکیب افراد منتخب و رئیس شورایعالی در دوره جدید نیست، بلکه برخی اساسا درباره موجودیت سازوکار شورایعالی در آینده تشکیک کردهاند.
در همینباره علی جمالی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به مدیریت خوب سه دوره انتخابات توسط شورایعالی گفت: «در انتخابات مجلس یازدهم، اصلیترین وظیفه و فلسفه وجودی شورایعالی یعنی نحوه حضور در انتخابات، زیر سوال رفت، زیرا این شورا تصمیم گرفت برای انتخابات فهرست ندهد».
وی با اشاره به اینکه شورایعالی دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند، افزود: «اصلاحطلبان اگر بنا دارند کار مشترک انجام دهند، باید ابتدا بزرگان این جریان اعم از اشخاص موثر و احزاب در یک مجمع یا لوییجرگه نشسته، بر سر مسائل اصلی گفتوگو کنند. اصلاحطلبان الان درگیر اختلافهای مهم گفتمانی هستند و باید این اختلافها را حل کنند. یک سال تا انتخابات۱۴۰۰ باقی است و اصلاحطلبان باید بهدنبال حل اختلافهای گفتمانی خود باشند. اگر در این زمینه موفق شدند، آنگاه میتوانند سازوکار جدیدی با محوریت احزاب برای حضور در انتخابات، طراحی کنند».
در همین باره محمود میرلوحی، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، نیز در گفتوگو با اعتمادآنلاین، با تأکید بر آنکه شورایعالی معدلی در سطح بالا میگیرد، گفت: «شورایعالی فقط در ظاهر با حالت قهرآلود روبهروست. مهم این است که اصلاحطلبان چون دل در گروی کشور و مردم دارند، از سختیها خسته نشوند». ازسویی در روزهای اخیر فعالان دیگری همچون سیدحسین مرعشی و جواد امام از چهرههای قدیمی و شاخصی مثل بهزاد نبوی یا عبدا... نوری برای ریاست شورایعالی اصلاحات نام بردهاند.
در همین باره حجتالاسلام مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با شهرآرا، در پاسخ به این پرسش که آینده شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان پس از استعفای عارف و اختلاف نظرهای موجود میان احزاب سیاسی اصلاحطلب درباره این سازوکار را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: «از ویژگیهای جریان اصلاحات بهعنوان یکی از جریانات سیاسی بزرگ کشور، همواره این بوده است که مبتنی بر تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، رویکرد مشخص خود را تبیین میکند و مبتنی بر رویکرد تعیینشده سازوکار مشخصی را به وجود میآورد.
طبیعتا ایجاد سازوکار شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم مبتنی بر همین رویه است. شورایعالی در شرایط خاصی از کشور و مبتنی بر رویکرد خاصی، طراحی شد و در مقاطع مختلف هم به نظر من رسالت خود را بهخوبی انجام داده است. هر سازوکاری که ایجاد میشود، ممکن است انتقاد برخی دوستان ما را بهدنبال داشته باشد اما درکنار این انتقادها، مهم است که ببینیم منتقدان آیا سازوکار جایگزینی دارند یا نه.
در شرایط کنونی با توجه به تحولاتی که در سالهای اخیر در جامعه تجربه کردهایم و چشماندازی که درباره آینده خصوصا پس از 1400 وجود دارد، اصلاحطلبان نیاز به بازاندیشی و بازبینی رویکرد خود دارند. درواقع پرسش این است که اصلاحطلبان در شرایط کنونی باید چه رویکردی را دنبال کنند که مبتنی بر آن سازوکار باشد و چارچوبی برای عملیاتی کردنش تعیین شود؟ در وضعیت کنونی، اصلاحطلبان درحال ارزیابی شرایط برای درپیش گرفتن رویکرد جدیدند و مباحث محافلِ مختلفِ آنها، بیشتر حول همین محور است.
درنتیجه تا زمانی که رویکرد اصلاحطلبان مشخص نشود و اجماعی درباره آن وجود نداشته باشد، بحث از سازوکار شورایعالی و ترکیب افراد آن چندان نمیتواند مفید و راهبردی باشد».
درایتی همچنین در پاسخ به این پرسش که رویکردهای موجود اصلاحطلبان در شرایط کنونی چیست، گفت: «دو دیدگاه کلی درباره رویکردی که اصلاحطلبان باید درپیش گیرند، وجود دارد؛ از یک سو رویکرد جامعهمحوری که نیمنگاهی به قدرت دارد و از دیگرسو رویکرد قدرتمحوری که نیمنگاهی به جامعه دارد. هرکدام از این دو رویکرد، سازوکار خاص خود را میطلبد. ابتدا باید میان احزاب و محافل سیاسی اصلاحطلب، توافقی درباره رویکرد حاصل شود تا براساس رویکرد اتخاذشده بتوان سازوکار عملیاتی تعریف کرد.
تفاوت جریان اصلاحطلب با جریان محافظهکار هم در این است که رویکرد اصلاحطلبان، پشت درهای بسته تعیین نمیشود، بلکه در یک پروسه زمانی در خلال بحثهای متعدد گروهها و احزاب سیاسی مختلف و نشر آن در رسانهها و فضای مجازی، مشخص میشود.
وی درباره چرایی موضعگیریهای متفاوت در برابر کارنامه شورایعالی نیز گفت: «دیدگاههای مختلف مثبت و منفیای که درباره عملکرد شورایعالی وجود دارد، ناشی از این است که رویکرد احزاب و گروههای مختلف، شفاف و مشخص نیست. تا زمانی که رویکرد آشکار نشود، ما نمیتوانیم ارزیابی درستی از عملکرد سازوکار داشته باشیم. به عقیده من مبتنی بر رویکردی که سبب ایجاد سازوکاری همچون شورایعالی شد، عملکرد شورایعالی مبتنی بر آن، عملکرد خوب و دفاعپذیری بوده است».
مشاور رئیس دولت اصلاحات در پایان، درباره گزینههای متنوع مطرحشده از جانب احزاب اصلاحطلب برای ریاست شورایعالی نظیر بهزاد نبوی، محسن هاشمیرفسنجانی، مجید انصاری، عبدا... نوری و... نیز گفت: «ایرادی وجود ندارد و این حق احزاب و افراد است که نظرشان را مطرح کنند و طبیعی است که نظرهای متفاوتی هم وجود داشته باشد. اما من فکر میکنم تعیین اینکه چه کسی رئیس و چه کسی مرئوس باشد، چندان اهمیت ندارد. نظر من این است که گروهها و شخصیتهای سیاسی جریان اصلاحات، باید به اتخاذ رویکرد کمک کنند و بحثها باید بیشتر به این سمتوسو برود. اگر این مهم محقق شود، آن زمان دیگر انتخاب سازوکار و افراد برای چگونگی اجرای رویکرد، دشوار نخواهد بود».