به گزارش شهرآرانیوز تکیه دولت، تکیه دولتی بود که با چادر پوشانده میشد و اکثر آیینها و مناسک مذهبی شیعیان در آن برگزار و تماشای آن برای عموم رهگذران امکان پذیر بود.
از نکات جالب توجه، این مراسم توجه مسافرانی را که از غرب به ایران میآمدند جلب میکرد؛ چون دیپلمات ها، تجار و مبلغین مذهبی را به خود جلب کرده و از اوایل قرن ۱۷ به این سو، نوشتههای بسیاری به رشته تحریر درآمده است.
هرچند آغاز ساخت مکانهای ویژه برای اجرای مراسم تعزیه و روضه خوانی به نیمه اول قرن ۱۸ باز میگردد، این مکان ها، تکیه (حسینیه) نامیده میشود که توسط افراد خیر ساخته میشدند.
گزارشهای روایتی و مستند نشان میدهد، تنها در شهر نوپای تهران در سده ۱۳ قمری، نزدیک به یکصد تکیه بزرگ و کوچک وجود داشت. یکی از مهمترین آنها، تکیه حاج میرزا آغاسی مشهور به تکیه عباس آباد بود. اما مشهورترین تکیه تاریخی، تکیه دولت بود که در سال ۱۸۷۰ میلادی به دستور ناصرالدین شاه بنا شد.
از جمله تکایای دیگر میتوان به تکیه چاله حصار به سرپرستی زکی خان کدخدای محله سنگلج اشاره کرد که تدارکات و مخارج فراوان داشت و اسباب چراغانی آن سر به هزار میزد. تکیه سید نصرالدین، تکیه رضا قلی خان، تکیه غورخانه، تکیه سر تخت، تکیه سرچشمه و تکیه عزت الدوله نیز از جمله تکایای مهم تهران بود که میتوان به آن اشاره کرد.
محمد حسن خان اعتماد السلطنه در مورد ساخت تکیه دولت مینویسد: "نظر به قدرت و شرافت و شان عظمت امر تعزیت حضرت ابی عبدالله الحسین از سال ۱۲۸۵ ارادت اراده علیه بندگان اعلیحضرت به اقتضای کمال ارادت و جمال عقیدت بر این علاقه یافت که تکیه عالی که در خور مجلس عزاداری دولتی باشد در جنب عمارت و باغ خاصه سلطنتی بنا شود که از آثار عظیم بلکه از ابنیه عدیم النظیر عصر همایون شمرده شود.
بنا بر گزارش او، جمعی از مهندسین قابل و معماران ماهر طرح بنا را ریختند و به سرپرستی دوستعلی خان معیرالممالک، قسمتی از زندانخانه دولتی و سیاهچاله را که محل آن گرمابه متروک و مرطوبی بود و بعضی انبارهای قدیمی و کهنه ارگ را که در ضلع جنوبی باغ گلستان قرار داشت را به این تکیه اختصاص دادند و ساخت آن به مدت چهار تا پنج سال به درازا کشید.
تمام بنای آن از آجر سفید شده و در اوقات تعزیه داری، روی نیم دایرههای سقف آن را که از چوب است یا پرده و چادر میپوشاندند یا سطح داخلی تکیه یکجا کاشی معرق است و زیاده از ۲۰ هزار نفر در صحن و طبقات و مراتب آن میگنجد.
تکیه دولت، بنای چهار اشکوبه شامل یک سردابه و سه طبقه فوقانی بود که هر طبقه، حجرهها و غرفهها و تالارهایی داشت. در ساخت این بنا از مصالح خوب و محکم بهره گرفته و تمامی بنا از آجر، سنگ ساروج و گچ و تزیینات آن به ویژه آرایههای نمای درونی بنا از کاشی معرق و نمای خارجی آن، آجری بود. این بنای استوانهای شکل، با بلندای ۲۴ و قطر ۶۰ متر در محوطهای به مساحت ۲۸۲۶ متر مربع و بر شالودهای به ژرفای ارتفاع بنا برپا داشته بودند.
برای پوشش بنا از چهار نیم دایره چوبی ستبر و محکم شده با آهن استفاده شده بود، به امید آنکه طاقی گنبدی از شیشه و چوب بر آن بزنند که به دلیل مشکلات فنی میسر نشد و بر روی آن پارچه میکشیدند.
در سال ۱۳۰۴ قمری به گزارش اعتماد السلطنه هنوز کار ناتمام است. هزینه بنایی و نجاری و کاشی کاری معادل ۳۰۰ هزار تومان شده است.
تکیه دولت ۳ ورودی داشت؛ ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی تکیه برای مردان با در دو لنگه و سردر جناقی. ورودی ضلع غربی برای زنان از سمت میدان ارگ با سردر جناقی و شش مناره کوچک در دو طرف که با کاشی مُعَقَّلی پوشیده شده بود و ورودی سوم، راهرو پر پیچ و خم و تاریکی بود که قسمت شاه نشین تکیه را به ضلع جنوبی کاخ وصل میکرد و شاه برای ورود به آن تکیه از آن میگذشت.
ساموئل بنجامین نخستین سفیر آمریکا در تهران در کتاب ایران و ایرانیان مشاهدات خود را از تکیه دولت طی سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۳ قمری که در ایران بود چنین مینویسد: "موقعی که از کالسکه پیاده شدم، با کمال تعجب ساختمان استوانهای شکل مجللی را در مقابل خود دیدم که به وسعت و بزرگی آمفی تئاتر "ورونا" بود و با آجر و سنگ به سبک بسیار زیبایی ساخته شده بود.
ظاهراً معمار بزرگ این تکیه خواسته بود ثابت کند که نقشه یک ساختمان را طوری میتوان طرح کرد که بدون دکوراسیون و تزیین هم ابهت و جلال خود را حفظ کند. ضمنا طوری تنوع در فرم و شکل غرفههای اطراف به کار برده شده بود که چشم را خسته نمیکرد.
خود این تنوع زیبایی خاصی به تکیه میداد و در حقیقت، معمار هنرمند نبوغ و استعداد ذاتی خود را در این ساختمان بیمانند نشان داده است. غرفههایی که برای شاه در نظر گرفته شده بود، ارتفاع بیشتری داشت و بلندی سقف و سر آن درست دو برابر غرفههای مجاور بود.
تردیدی ندارم که اگر این تکیه یا آمفی تئاتر به جای آجر مانند آمفی تئاترهای روم قدیم از سنگ مرمر هم ساخته میشد، باز هم به هیچ وجه بر زیبایی و عظمت آن افزوده نمیشد واقعا توصیف زیباییهای طاقها و سردرهای هلالی شکل تکیه امکانپذیر نیست.
ایرانیها در حقیقت استاد این نوع معماری در جهان هستند. قطعی است که ایرانیان طاقهای هلالی شکل را خیلی قبل از رومیها میساختند".
پی بنای تکیه دولت سست بود و بر خاک دستی قرار داشت و همین امر از ابتدا مشکلاتی را برای ایستایی بنا به وجود آورد.
در سال ۱۳۱۵ قمری به علت خرابی سقف و بیم فرو ریختن بر سر مردم، عزاداری و تعزیه در آنجا برگزار نگردید؛ بنابراین مظفرالدین شاه به موسیو "بتن" ماموریت داد که به فرنگ رود و ستونهای آهنی با پیچ و مهره برای سقف فراهم آورد.
سپس طبقه چهارم تکیه دولت که شکسته بود برچیده شد. ۱۲ ستون و نیم ستون آهنی به هم وصل گردید و سقف جدید با سیمهای فنردار آهنی نگهداری شده بود را بنا کرد و چلچراغ بزرگ از وسط آن آویزان کرد.
گاهی برای اجرای مراسم تعزیه بیش از ۵ هزار شمع فضای تکیه را روشن میکرد. مقارن با دهه اول محرم ۱۳۲۳ قمری ساختمان جدید به بهره برداری رسید.
تکیه دولت تا پایان دوره قاجار برپا بود، اما پس از مشروطه با نفوذ و تاثیر فرهنگ و هنر غرب بر کشور و و پیدایش تئاتر و نمایش جدید در ایران، ارزش و اهمیت پیشین خود را از دست داد.
حتی گاهی مراسمی غیر از اجرای تعزیه نیز در آن برگزار شد؛ چنانچه در سالهای ۱۳۰۲ و ۱۳۰۴ شمسی با مرمت برخی از قسمتهای تکیه، آن را برای برگزاری نمایشگاه "امتعه وطنی" و تشکیل مجلس موسسان در آستانه پادشاهی رضاخان در نظر گرفتند.
در زمان پهلوی دوم، امارات تکیه دولت که متروک شده بود با تقاضای بانک ملی از وزارت دارایی به جهت ساخت ساختمان انبارهای تجاری به منظور سپردن کالا و داد و ستدهای عمومی به بانک فروخته شد.
وزارت دارایی وقت از هیئت دولت تقاضا میکند که در این مورد، طبق قوانین مزایدهای برگزار نگردد و به صورت مستقیم به بانک ملی فروخته شود؛ بنابراین در تاریخ ۳ آذر ۱۳۲۵ این درخواست به تصویب هیئت دولت رسید و پس از افتتاح مجلس پانزدهم در سال ۱۳۲۶ مجلس اجازه فروش زمینهای تکیه دولت را بدون برگزاری مزایده رسمی وزارت دارایی و هیئت دولت صادر میکند و این زمین و بنا به مبلغ دو میلیون و ۷۷۲ هزار و ۲۵۹ ریال و ۵۰ دینار فروخته و وجه آن به حساب خزانهداری کل کشور واریز شد.