مشهد مقدس
از قرار مکتوب خبرنگار خراسان که با نگاشته معتمدالسلطان عبدا...خان، وکیل امارت جلیله افغانستان، توأم به اداره رسید در هنگامی که مرض موحش کُلرا[1] در آن نواحی شدت داشت شخص افغانی از اهل هرات که به زیارت آمده، خوابی دیده و پس از اجرای امری که در خواب به وی اشاره شده بود رفع بلا از آن سامان شده است و شرح آن را بیکموکاست از مکتوب وکیل افغانستان نقل کرده ذیلاً مینگاریم.
صورت مکتوب
شخصی افغانی که اسم مبارکش آخوندزاده ملامحمداکبر از اولاد گندم علی بوده است پسرش محمدصالحنام به مرض سنگ مثانه گرفتار بوده، کاغذی از جناب مستطاب جلالتماب حکمران دارالنصره هرات به اسم دوستدار آورده که جناب آخوندزاده به زیارت حضرت امام همام علیبنموسیالرضا علیهالسلام مشرف میشود و کسی را در آن ولایت نمیشناسد و معالجه پسرش را کرده، پس بهطرف درالنصره هرات میآید. این بود که وی به زیارت حضرت امام همام علیهالسلام مشرف شد، از دوستدار خواهش نمود یک نفر از ملازم دوستدار با او همراه نموده به دواخانه خارجه بفرستد که سنگ مثانه پسرش را بیرون آورده بهبود یابد. هفت هشت روز قبل پیش از این آمد به دوستدار گفت: «الحمدا... پسر من، صحت یافته. خیال دارم که بهطرف دارالنصره هرات بروم.» در جواب گفته شد: «بسیار خوب، چگونه؟» بعد اظهار نمود گفت: «شب خواب دیدم که در مجلس حضرت امام همام علیهالسلام مشرف شدم. روی مبارک را به من روسیاه نموده فرمود: «این ناخوشی؛ بیماری وبا که درمیان مردم است به نایبالتولیه عرب آستان قدس بگویید که باید جمعی از سادات را با خود در بیرون شهر برده، تضرع و زاری و مناجات نمایند. اگرچه خودش ظاهراً نزد خدا اعتبار و ارزشی ندارند ولی در باطن دعای آنها مستجاب خواهد بود.» بعد از خواب گفتن گفت: «من نایبالتولیه عرب را نمیشناسم. هر گاه میشناسید به او بگویید خوابی که شخص بزرگوار دیده است که اظهار شد زیاده زحمت ندارد. ایام عزت مستدام باد به رب العباد».
امضا - عبدا... کارپرداز افغانستان
خبرنگار ادب مینویسد که بعد از انتشار این خواب جناب مستطاب اشرف آقای نایبالتولیه مدظلهالعالی به اصرار اعاظم و اکابر دانشمندان با جماعتی از سادات و کسبه و اصناف و غیره که تقریباً ده هزار نفر متجاوز بود به مصلای خارج شهر مشهد رفته و با تضرع و زاری مشغول نماز و دعا شده، رفع بلا از حضرت شافی کافی درخواست نمودند. خود این بنده نیز در آن مصلی حاضر بوده و چنان رقتی در مردم دیدم که گمان دارم از عهد حضرت یونس(ع) تاکنون چنین حالی از بندگان خدا یافت نشده بود و از آن روز از شهر مشهد رفع عارضه گردید بلکه در سایر نواحی نیز رو به بهبودی است.
ادب
روا باشد انالحق از درختی/چرا نبود روا از نیکبختی؟ اگر اندکی چشم بصیرت باز کنیم و مقامات و مدارج حسبی و نسبی حضرت اشرف آقای نایبالتولیه را مشاهده نماییم جای تعجب نخواهد بود. زیرا که این مرد بزرگوار علاوه بر اینکه ثمره شجره نبوت و امامت و دوحه فرع فتوت و کرامت است شخصاً آمر به معروف و ناهی از منکر و دارای عصمت و طهارت فطری میباشد. ازجمله اموری که این بنده بر أیالعین از ایشان دیدهام آن است که در اول وقت فریضه هر کار فوری و امر فوتی که در دست داشتهاند از انجام به آن صرفنظر فرموده و به نماز پرداختهاند و میتوان درباره ایشان گفت: «کسان در واجبات آرند تأخیر تأخیر تو نگذاری ز کف هرگز نوافل» زیراکه تمام اعمال و ادعیه مستحبه را در موقع خود از دست نداد و از همه والاتر و شریفتر اینکه در اعانت مظلوم وامانده غمگین از هیچگونه زحمت و مشقت اعراض نفرمودهاند. یکی از آثار شریفه ایشان اقامه جشن میلاد حضرت ثامنالائمه و کاشف الغمه علیبنموسیالرضا علیه آبائه و اولاده منا... التحیه و الثناء میباشد که هر سال این جشن مبارک را تجدید کرده و چنان برپا داشتهاند که از وصف و بیان ما خارج
است.
حدیث فضل را آب بحر کافی نیست
که تر کنی سر انگشت و صفحه بشماری
نگارنده: محمد صادقالحسینیخراسانی
حرره الحقیر سلطان کاتب محلاتی.[2]
[1] . کلمهای فرانسوی به معنی وبا.
[2] . روزنامه ادب. سال سوم، شماره26، ص 207 -208. دوشنبه 15رجب 1323 ق. برابر 24شهریور 1284ش.