به گزارش شهرآرانیوز، در سالهای اخیر، بحث درباره حجاب و عفاف، به یکی از مهمترین و گاه چالشیترین موضوعات اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی در جوامع اسلامی و غیراسلامی بدل شده است. اما واقعیت آن است که پوشش زنان، پدیدهای فراتر از یک الزام دینی و بیشتر بازتابی از تطور فرهنگی، تاریخی و تمدنی هر ملت است. به مناسبت روز عفاف و حجاب در گفتوگویی با فیاض زاهد، پژوهشگر تاریخ اسلام، نگاهی تحلیلی به پیشینه، سیر تحول و ابعاد فرهنگی و اخلاقی پوشش انداختهایم؛ گفتوگویی که در آن، حجاب نه صرفاً بهعنوان یک حکم شرعی، بلکه بهمثابه یک نماد تمدنی مورد بررسی قرار میگیرد.
وی با اشاره به ریشهداربودن مسئله عفاف و حجاب در تاریخ اسلام و ایران، تأکید کرد: عفاف و حجاب از مسلمات دین اسلام است و در فرهنگ ایرانی نیز پیشینهای طولانی دارد؛ اما این مسئله در طول تاریخ دچار تحولاتی شده و در دورههای مختلف، اشکال متنوعی به خود گرفته است.
وی افزود: در مقاطع اولیه، پوشش زنان ایرانی بیشتر جنبه احتیاطی داشت و حتی پیش از ظهور اسلام نیز زنان ایرانی آداب خاصی در پوشش رعایت میکردند. از دوره صفویه به بعد و بهویژه در دوران قاجار، بهتدریج پوشش زنان ایرانی تحت تأثیر مدرنیته و فرهنگ غرب، دستخوش تغییراتی شد.
این پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام ادامه داد: در برخی کشورهای اسلامی مانند مصر و لبنان نیز نگاه متفاوتی نسبتبه موضوع حجاب شکل گرفت. در این جوامع، برخی از فقهای معاصر با رویکردی تأملبرانگیز، حجاب را نهتنها یک الزام دینی صرف، بلکه امری وابسته به انتخاب و اختیار فردی دانستند. به همین دلیل برخی معتقدند که حجاب، اگر با اجبار همراه باشد، نهتنها ارزش معنوی ندارد، بلکه ثواب و فضیلتی هم درپی نخواهد داشت.
زاهد با تأکید بر اینکه عفاف تنها به پوشش محدود نمیشود، گفت: عفاف مفهومی بسیار گستردهتر از حجاب دارد و ابعاد گوناگونی همچون خویشتنداری، ریاضتهای معنوی، کنترل غرایز و مراقبت اخلاقی را در برمیگیرد؛ بنابراین نباید مسئله عفاف را فقط با ظاهر و پوشش زنان سنجید.
وی در ادامه، با ردّ این ادعا که حجاب تنها پدیدهای اسلامی است، تصریح کرد: حجاب تنها مختص به اسلام نیست؛ بلکه در ادیان دیگر همچون یهودیت و مسیحیت نیز اشکال مختلفی از پوشش وجود داشته است. اسلام نیز تا حدی از سنتهای پیشین در این زمینه تبعیت کرده و آنها را توسعه داده است.
استاد دانشگاه علوم تحقیقات در پایان تأکید کرد: فرهنگ، مجموعهای از دستاوردهای معنوی بشر است و تمدن، بیشتر ناظر به دستاوردهای مادی است. پوشش را میتوان بخشی از فرهنگ دانست که در بستر تمدنها رشد کرده است؛ بنابراین نباید احکام و وظایف دینی و اجتماعی را بهصورت تکبعدی و مطلق نگاه کرد، بلکه لازم است با نگاهی واقعگرایانه و مبتنی بر اختیار، به تبیین و ترویج آن پرداخت.