باختی آقای فغانی، بد هم باختی. پاریسن ژرمن بازی را باخت، اما تو هویتت را باختی. او شاید در دورهای دیگر بتواند با شکست همین چلسی دوباره قهرمان بشود، اما تو هیچ وقت قهرمان نمیشوی. تو یک بازنده ابدی هستی. دستی که به ترامپ خونریز دادی را هیچ دریایی پاک نمیکند.
سری که پایین آوردی تا مدال به گردنت بیندازد هیچ وقت فراز نخواهد شد. نمیدانم وقتی با او دست دادی، وقتی در برابرش سرت را فرود آوردی تا مدال بگیری، یاد هموطنانت بودی که به امضای همین دست نکبت، به خون کشیده شدند؟ یاد آن بچههایی که هنوز متولد نشده مردند افتادی یا نه؟
راستی آقای فغانی با این عکسها چه خواهی کرد؟ قاب میکنی به در و دیوار؟ آلبوم میکنی برای فردا؟ چه میکنی با آن؟ اگر کسی از تو بپرسد با چه کسی دست دادی چه خواهی گفت؟ برای فرزندانت و برای فرزندان دیگران چه روایتی خواهی ساخت که با سخن انسانی همساز باشد؟ تو باختی آقای فغانی. بدجوری هم باختی. بخواهی بروی هم تاریخ نمیگذارد. البته به استرالیا خواهی رفت. در سرزمین دیگران ساکن خواهی شد، اما با آبروی رفته چه خواهی کرد؟
کسی انتظار نداشت در آنجا بزنی زیر گوش ترامپ، کسی حتی نمیخواست زلزله شوی در مراسم، اما هموطنان سابقت توقع داشتند که یکدرصد هم ایرانی مانده باشی. لااقل گرمای دستت و دیدهات را به او هدیه نمیدادی. اخمی در چهرهات مینشست به هیچ جای داوریات لطمه نمیخورد. فیفا سوت را از دستت نمیگرفت. خیلی از مردم دنیا هم وقتی خط غم و نارضایتی را در پیشانیات میخواندند به تو درود میفرستادند.
حالا در آن میان اگر انگشتت همراستا با ترامپ قاتل نبود دیپورتت نمیکردند. اگر زبان در کامت میگشت و یک «نه به جنگ» هم میگفتی، ترامپ همانجا دارت نمیزد. تو باختی آقای فغانی. هیچوقت نمیتوانی در شمار برندهها بایستی. برای برنده شدن یک مقدار جنم و مردانگی لازم است. دو مثقال وطندوستی میخواهد. اندکی جوهره انسانیت میخواهد که انگار تو نداری. تو یک بازنده ابدی هستی.
عکسهایی که در صفحه اینستاگرامت قاب کردهای، فریم به فریم، همین فُرمِ بازندگی را در فیگورهای مختلف ثبت کرده است. افتخار به باخت هم از آن قصههایی است که فقط جنونزدگان آن را زندگی میکنند و به روزگاران میخوانند. به این طرفها شاید گذرت نیفتد، اما در رسانهها میتوانی ببینی همان که در کنارش ایستاده و حرکاتش را تقلید میکنی چه به روز ایرانیان آورده است. شاید خجالت بکشی از این همه خودباختگی در کنار یانکی.
جلوی آینه نایست حتی وقتی در استرالیا با کانگوروها هم روبهرو شدی، رو برگردان، چون آنها هم از وطنفروشها نفرت دارند. تو برای ایران تمام شدی. به بدترین شکل هم تمام شدی. در قامت یک بازنده هم تمام شدی. این هم از مرگ کمتر نیست. تو برای ما مردی بیآنکه بخواهیم زبان را به خواندن فاتحهای برای تو خسته کنیم. ما بازندگان بیوطن را از صفحه ذهنمان هم پاک میکنیم.