مهدی زارع در گفتوگو با شهرآرانیوز درباره تأثیر خشکسالی و استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی و وقوع زمینلرزه، اظهار کرد: پمپاژ آب از چاههای عمیق میتواند به فرونشست زمین بینجامد که به نوبه خود ممکن است فعالیت گسلهای فعال موجود را تحریک یا تشدید کند. این فرایند اغلب با پدیدهای به نام فشردگی مرتبط است که در آن حذف آب از سازندهای جوان زمینشناختی خاص باعث نشست زمین میشود.
وی افزود: هنگامی که آب از چاههای عمیق پمپاژ میشود، فشار در سفره آب زیرزمینی از رسوبات رویی، کاهش مییابد. با حذف آب، رسوبات فشرده و تهنشین میشوند و این عمل منجر به فرونشست زمین میشود. این میتواند باعث شود سطح زمین به تدریج پایین بیفتد. فرونشست توزیع تنش در پوسته زمین را تغییر میدهد. اگر منطقهای دچار فشردگی درخورتوجهی شود، کاهش فشار میتواند تنش را در امتداد گسلها کاهش دهد یا برعکس، میتواند تنش را در سایر قسمتهای گسل افزایش دهد. اگر شرایط مناسب باشد، تغییرات تنش ناشی از فرونشست ممکن است باعث حرکت در یک گسل موجود و منجر به زلزله شود، به خصوص اگر گسل در نزدیکی نقطه شکست خود باشد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی ادامه داد: توجه به این نکته مهم است که اگرچه ارتباط بالقوهای بین استخراج آبهای زیرزمینی، فرونشست و فعالیت گسل وجود دارد، اما رابطه دقیق باید بر اساس زمینشناسی محلی، میزان و سرعت برداشت آب و سایر عوامل محیطی متفاوت سنجیده شود.
زارع در ادامه عنوان کرد: در ایران، درصد بسیار بالایی از فرونشست زمین به برداشت بیشازحد آبهای زیرزمینی که عمدتاً برای مصارف کشاورزی است، نسبت داده میشود. یک مطالعه اخیر در سال ۲۰۲۴ نشان داده که ۹۰ درصد از فرونشستهای شناساییشده زمین در ایران در محدوده آبخوانها قرار دارد و قویاً استخراج آبهای زیرزمینی را به عنوان علت آن نشان میدهد. در مقاله دیگری آمده که ۹۰ درصد از آبهای زیرزمینی استخراجشده ایران برای کشاورزی استفاده میشود و این استفاده بیشازحد، «علت اصلی» فرونشست زمین است.
وی افزود: سایر علل جزئی فرونشست زمین شامل معدنکاری، استخراج نفت و گاز و عوامل زمینشناسی طبیعی است، اما اجماع قاطع حاصل از تحقیقات، استخراج بیش از حد آبهای زیرزمینی را به عنوان عامل اصلی فرونشست گسترده و شدید مشاهدهشده در سراسر ایران نشان میدهد.
زارع به در پاسخ به این سؤال که کدام مناطق کشور درمعرض بیشترین خطر فرونشست قرار دارند، اعلام کرد: استان تهران، دشت شهریار با نرخ فرونشست بیش از ۳۰ سانتیمتر در سال و دشت ورامین با برداشت سنگین آب کشاورزی، دو نقطه بحرانیاند. همچنین جنوب تهران، بهویژه شهرری، با تهدید فرونشست زیرساختی مواجه است. استان اصفهان نیز یکی دیگر از مناطق در معرض خطر فرونشست است. خشکشدن زایندهرود و پمپاژ شدید آب زیرزمینی، به فرونشست در مناطقی مانند اصفهان، فولادشهر، برخوار، نجفآباد و فلاورجان منجر شده و آثار مخربی بر بناهای تاریخی داشته است.
وی استان کرمان را یکی دیگر نقاط در معرض خطر فرونشست زمین برشمرد و گفت: دشت رفسنجان که نخستین گزارش فرونشست در ایران در سال ۱۳۵۶ از آنجا آمده، اکنون با نرخ فرونشست ۱۰ تا ۲۵ سانتیمتر در سال مواجه است دشت سیرجان نیز وضعیت مشابهی دارد. استان فارس نیز از جمله مناطق در معرض خطر است چرا که دشت مرودشت با تهدیدی جدی برای تختجمشید و نقش رستم و دشت کازرون با افت شدید منابع آب زیرزمینی در وضعیت هشدار قرار دارند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی ادامه داد: خراسان رضوی نیز در معرض بیشترین خطر فرونشست زمین است. دشت مشهد و دشت توس از برداشت بیرویه آب برای کشاورزی و مصرف شهری آسیب دیدهاند، همچنین در استانهای البرز، قزوین، یزد و هرمزگان خطر جدی فرونشست زمین وجود دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که کدام دستگاههای اجرایی مسئول مدیریت بحران فرونشست هستند، گفت: در ایران، چندین نهاد دولتی رسماً مسئول رسیدگی به فرونشست زمین هستند، اما اثربخشی آنها به دلیل ناکارآمدیهای بوروکراتیک، اجرانشدن قوانین و اولویتهای متناقض محدود شده است.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی ادامه داد: وزارت نیرو مسئول مدیریت آب و نظارت بر منابع آب زیرزمینی، مجوزهای حفر چاه و تخصیص آب است؛ اما اقدامات آن شامل ممنوعیت حفر چاه جدید در مناطق بحرانی (مانند تهران و اصفهان)، ترویج کشاورزی صرفهجویی در مصرف آب و نصب کنتورهای هوشمند آب است؛ اما اجرای آن ضعیف است و استخراج بیش از حد ادامه دارد و چاههای غیرقانونی همچنان وجود دارند.
زارع در ادامه گفت: همچنین وزارت جهاد کشاورزی با مسئولیت مدیریت مصرف آب کشاورزی، بزرگترین مصرفکننده آب زیرزمینی است، اما اقدامات انجامشده آن تاکنون تشویق به آبیاری قطرهای است که هنوز ناکافی هستند. ضمنا ترویج محصولاتی که به آب کمتری نیاز دارند انجام میشود، اما کشاورزان به دلیل کاهش سودآوری مقاومت میکنند و کشاورزی پرمصرف آب پسته و گندم همچنان غالب است.
وی افزود: سازمان نقشهبرداری کشور مسئولیت نظارت بر فرونشست زمین و خطرات آن و تهیه نقشههای فرونشست را دارد. نقشهبرداری از فرونشست با استفاده از دادههای ماهوارهای (InSAR) و هشدار در مورد خطرات مربوط به زیرساختها (مانند راهآهن، شهرها) را تاکنون انجام داده است، ولی همزمان با تولید دادههای خوب، قدرت کافی برای اجرای راهحلها هنوز وجود نداشته است.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی ادامه داد: سازمان محیط زیست مسئولیت حفاظت از منابع طبیعی و اکوسیستمها را دارد و اقدامات انجامشده آن اعلام ممنوعیت حفر چاه در برخی دشتهاست که توسط کشاورزان نادیده گرفته شده و جریمه صاحبان چاههای غیرمجاز است که به ندرت اجرا میشود. این اقدامات اغلب ناموفق است، چراکه مجازاتهای ضعیف، تلاشها را تضعیف میکند.
زارع تصریح کرد: مجلس و شورای عالی آب مسئولیت تصویب قوانینی در مورد مدیریت آب کشور را برعهده دارند.
وی افزود: طرح ملی سازگاری با آب در آبان ۱۴۰۱ مصوب شد و در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ وزیر نیرو اعلام کرد که نقشه جامع آب کشور که شامل برنامه ۲۰ ساله کشور برای تأمین آب در بخشهای مختلف میشود، به تصویب شورای عالی آب رسیده است که حاوی محدودیتهای جدیدی در استفاده از آب در بخشهای مختلف است.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی گفت: بحث جیرهبندی آب نیز نامحبوب و عملا سیاستی شکستخورده است. مافیای حفر چاه همچنان با مانورهای اقتصادی سعی میکند تا چاههای غیرقانونی نادیده گرفته شود. سیاستمداران دستاوردهای اقتصادی فوری را بر پایداری اولویت میدهند. سازمانهای مختلف به جای همکاری، یکدیگر را سرزنش میکنند. کشاورزان و صنایع در برابر محدودیتهای آب مقاومت میکنند.
زارع درنهایت تأکید کرد: برخی از سازمانهای غیردولتی و دانشگاهها برای اصلاحات تلاش میکنند، اما واکنش سازمانهای دولتی کند است. چندین سازمان ایران از نظر فنی مسئول هستند، دولت به دلیل اجرای ضعیف و فقدان اراده نتوانسته است فرونشست زمین را متوقف کند. بدون اقدامات جدی مثل مسدودکردن چاههای غیرقانونی، نوسازی کشاورزی و کاهش هدررفت آب، وضع فرونشست همچنان بدتر خواهد شد.