به گزارش شهرآرانیوز؛ در واکنش به نصب تصویری که به تازگی در میدان انقلاب نصب شده، ادعا میکنند که «استفاده نهادهای تبلیغاتی حکومت از نمادهای ملی و باستانی ایران، اندکی پیش از آغاز جنگ ۱۲ روزه آغاز شد و همچنان ادامه دارد؛ روندی که با رویکرد عمومی چهار دهه گذشته جمهوری اسلامی در نفی ملیگرایی، بهشدت متفاوت است».
در ایام جنگ نیز، مجری اینترنشنال به نوعی مدعی شده بود که جمهوری اسلامی، شاهنامه را اسطوره جاهلیت میداند؛ در حالی که با یک جستوجوی ساده میتوان دریافت که دیدگاه رهبر انقلاب نسبت به فردوسی و شاهنامه چیست.
آیتالله خامنهای میفرمایند: «اول انقلاب عدهای از مردمِ بااخلاصِ بیاطلاع رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمیدانم الآن هم هست یا نه. بچههای حادی که به آنجا میرفتند، چشمشان که به شهادت بنده میافتد، لطف میکردند و میپذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند! حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الآن چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم میگویند.
حکمت فردوسی چیست؟ حکمت الهیِ اسلامی. شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یکذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتیکه از اسفندیار تعریف میکند، روی دینداری او تکیه میکند. میدانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزباللهیهای امروز خودمان است؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت میکرده، خطر بکند و از هفتخان بگذرد و حتّی با رستم دست و پنجه نرم کند. وقتی شما شاهنامه را مطالعه میکنید، میبینید که فردوسی روی این جنبۀ دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه میکند. با اینکه فردوسی اصلاً بنا ندارد از هیچیک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهرهای دارد، اسفندیار چه چهرهای دارد؛ اینها پدر و پسر هستند.
فردوسی بر اساس معیارهای اسلامی، به فضیلتها توجه دارد؛ در حالی که بر طبق معیارهای سلطنتی و پادشاهی، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه است. «به نیروی یزدان و فرمان شاه» یعنی چه؟ یعنی هرچه شاه گفت، همان درست است؛ یعنی حق با گشتاسب است؛ اما اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، میبینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار است؛ یعنی اسفندیار یک حکیم الهی است. فردوسی از اول با نام خدا شروع میکند «به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه بر نگذرد» تا آخر هم همینطور است؛ فردوسی را با این چشم نگاه کنید. فردوسی، خدای سخن است؛ او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز است؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید». (بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، ۵ اسفند ۱۳۷۰.)
نکتهای که قابل توجه قرار میگیرد، این است که در پی جنگ دوازدهروزه ـ که از سوی رژیم صهیونی و کشورهای غربی به ایران تحمیل شد ـ یکی از راهبردهای دشمن پس از چندین سال با شکست مواجه شد. رسانههای فارسی زبان خارج از کشور که در اختیار انگلیس، آمریکا و اسرائیل قرار دارند، یکی از طرحهایی که بهطور دائم در جنگ شناختی علیه جمهوری اسلامی ایران اجرا میکردند و میکنند، این بوده است که به مخاطبان خود القاء کنند که جمهوری اسلامی مخالف «هویت ملی» و در تضاد با سرمایههای فرهنگی همچون «شاهنامه» است. همچنین، این شبکهها همواره سعی کردهاند که با ایجاد یک پیوند مصنوعی میان پهلوی و حکومتهای ایران باستان، بازماندگان پهلوی را بهعنوان یک خانواده ملیگرا و طرفدار ایران معرفی کنند.
اما تحمیل جنگ دوازدهروزه به ایران، بهطور کلی این نقشه دشمن را بر هم زد؛ چراکه از طرفی جمهوری اسلامی تمامقد در برابر دشمن خارجی ایستاد تا از ایران دفاع کند، نمادهای ملی و تاریخی ایران توسط جمهوری اسلامی در فضای رسانهای و در سطح شهرها نمایان شد، نام ایران در مداحیهایی که مداحان در ماه محرم خواندند بیش از پیش شنیده شد و به بسیاری از افراد اثبات شد که ادعای دشمن ـ مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی مخالف امر ملی است ـ نادرست است. از طرف دیگر نیز، پهلویها بهطور آشکار از حمله بیگانه به کشور حمایت کردند و در کنار دشمن ایستادند.
با این حال، رسانههای ضدانقلاب همچنان روی این پروژه شکستخورده پافشاری میکنند و به ادعاهای خود دامن میزنند.
منبع: فارس