پخش فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» به مناسبت روز خبرنگار فیلم سینمایی «بازی خونی» پروانه نمایش گرفت «پاک‌سِتان»، روایتی از خدمتگزاری به زائران پاکستانی در اربعین حامد یامین‌پور مدیرعامل باشگاه فیلم سوره شد پنجمین جشنواره موسیقی کیش به نام بانوان نواحی ایران ثبت شد ماجرای مرگ مشکوک بازیگر کره‌ای چه بود؟ ماجرای مجوز فیلم «زن و بچه» چه بود؟ مسعود فراستی: تاسیان هیچی نداره، نه آبرو داره، نه شرف داره نه سینما + فیلم ماجرای اخراج مهسا طهماسبی از برنامه کارناوال بخاطر دوربین مخفی اتاق خصوصی رامبد جوان آزیتا ترکاشوند به جمع بازیگران «یاره» پیوست برد پیت رکورد خودش را شکست فیلم‌های «کوسه»، «ناتور دشت» و «ناجورها»در راه اکران درگذشت «الچین افندی‌اف» نویسنده و نمایشنامه‌نویس جمهوری آذربایجان آیا سریال «شغال» بهرنگ توفیقی را ببینیم یا نه؟ اجرای نمایش مشهدی «خط چشم» در تماشاخانه ایرانشهر تهران نمایش «آداب شکار روباه» روی صحنه تماشاخانه کربن مشهد اجرا می‌رود + تیزر گزارشی از گیشه سینما‌های استان خراسان رضوی در تیر ۱۴۰۴ سنت‌هایی که زنده ماندند | نگاهی به نمایش آیینی مثنوی سرخ در تئاتر شهر مشهد
سرخط خبرها

سنت‌هایی که زنده ماندند | نگاهی به نمایش آیینی مثنوی سرخ در تئاتر شهر مشهد

  • کد خبر: ۳۴۹۵۵۹
  • ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۲
سنت‌هایی که زنده ماندند | نگاهی به نمایش آیینی مثنوی سرخ در تئاتر شهر مشهد
نمایش آیینی «مثنوی سرخ» روایتی نو از تردید و رستگاری حر بود که با زبان تعزیه، نغمه و نماد، جان گرفت.

به گزارش شهرآرانیوز، هر سال که به محرم نزدیک می‌شویم، انگار زمان رنگ دیگری می‌گیرد. صدا‌ها آرام‌تر می‌شوند، دل‌ها تپشی دیگر پیدا می‌کنند و فضای شهر، حتی اگر شلوغ و پرهیاهو باشد، با چیزی از جنس غم و تأمل آمیخته می‌شود. اما بعضی روایت‌ها، فارغ از آن‌که چندبار شنیده شده باشند، هر بار که بازگو می‌شوند، دل را به لرزه می‌اندازند. یکی از این روایت‌ها، قصه‌ی مردی‌ست که در میانه‌ی راه ایستاد، با تردیدی جان‌کاه، با نگاهی که میان دنیا و حقیقت در نوسان بود؛ مردی به نام حر.

در روزگاری که هیاهو‌ها و داوری‌های سطحی، مجال تأمل را از ما گرفته‌اند، نمایش «مثنوی سرخ» نه‌فقط یک اجرای آیینی، که دعوتی بود برای مکاشفه‌ای درونی. قصه‌ای از ایستادن، شک کردن، فهمیدن و در نهایت، از جان گذشتن. نمایشی که تلاش می‌کرد از دل کهن‌ترین و پربارترین روایت‌های عاشورایی، نگاهی تازه به ما ببخشد؛ نگاهی که نه صرفاً به مصیبت، بلکه به قدرت انتخاب در لحظه‌های سرنوشت‌ساز خیره شود.

فضای اجرا از همان ابتدا با تکیه بر عناصر سنتی، موسیقی کر، نورپردازی کم‌فروغ و بهره‌گیری هوشمندانه از زبان نمادین، مخاطب را در خود غرق می‌کرد. اینجا قرار نبود فقط تماشاگر یک داستان باشی؛ باید قدم در میانه‌ی صحنه می‌گذاشتی، پا به پای حر می‌آمدی، دل‌دل می‌زدی، بغض می‌کردی و در نهایت، در تصمیم نهایی‌اش شریک می‌شدی.

«مثنوی سرخ» با جسارت و احترام، نه یک بازسازی صرف از واقعه عاشورا بود و نه یک تعزیه متعارف. نمایشی بود بینامتنی؛ برآمده از دل تاریخ، و در عین حال، سرشار از حس و دغدغه امروز. در جهانی که آدم‌ها به‌راحتی در دوگانه‌های سیاه و سفید طبقه‌بندی می‌شوند، این نمایش، خاکستریِ پیچیده‌ای را به یادمان آورد که گاه مقدمه‌ای برای سرخیِ روشن شهادت است.

در ادامه گفت‌وگوی ما با عوامل این نمایش را می‌خوانید.

رضا حسینی کارگردان نمایش مثنوی سرخ:

حر برای من نمادی از این تردید و انتخاب درست در زمان مناسب است

ایده اولیه این نمایش به سال‌ها پیش بازمی‌گردد. در آن زمان، من به عنوان کارشناس هنری در زندان‌ها فعالیت می‌کردم و به دنبال مفهومی بودم که بتواند ارتباط عمیقی با انسان‌هایی برقرار کند که در واقع اسیر زندان‌های بیرونی و درونی خود هستند و در انتخاب راه درست دچار تردید و مشکل‌اند.

پس از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدم که یکی از شخصیت‌های شاخص و مستقل مذهبی، یعنی حر ریاحی، می‌تواند محور این نمایش باشد. حر شخصیتی استوار در فلسفه تاریخی و مذهبی ماست و حرکتی که انجام می‌دهد، تاریخی و ماندگار است.

این مضمون که انسان در انتخاب راه درست و تشخیص خیر و شر دچار تردید است، مسئله‌ای است که در طول تاریخ و حتی در جامعه امروز نیز کاملاً زنده و جاری است. حر برای من نمادی از این تردید و انتخاب درست در زمان مناسب است و معتقدم که این مفهوم همیشه زنده خواهد ماند. در نخستین دوره، اجرای نمایش با همراهی گروهی صورت گرفت که ترکیب آن تحت‌تأثیر شرایط خاص اجتماعی و ذهنی افراد گروه بود؛ یعنی افرادی که زندانی روح و جسم خود بودند. اجرایی که موفق شد در جشنواره تئاتر فجر نیز حضور پیدا کند و حتی زمینه‌هایی برای اجرای بین‌المللی فراهم شد، اما درنهایت به دلایل مختلف، اجرا در خارج از کشور محقق نشد.

در دوره دوم، نمایش با ترکیبی از بازیگران حرفه‌ای مانند آقای ضیاچمنی و ابراهیمی تولید شد که تجربه‌های متفاوتی را رقم زد. در بازتولید سوم نیز گروهی متشکل از هنرمندان فعال تئاتر مثل مسعود حکم‌آبادی و باصری اجرای نسخه را برعهده دارند. در مجموع حدود ۶۰ نفر در فرایند تولید این نمایش همکاری دارند که نسبت‌به دوره‌های پیشین از نظر ترکیب تیم، اجرا و طراحی با تفاوت‌هایی همراه است.

مسعود حکم‌آبادی بازیگر و تهیه‌کننده مثنوی سرخ:

«مثنوی سرخ» ادای دین من به صحنه و به عاشورا است

بازی در نقش شمر، نقشی که هم در حافظه تاریخی مردم ایران جای دارد و هم در ذهن و احساسات دینی آنها، جسارتی می‌طلبد. مخاطب با پیش‌زمینه‌ای قوی از این شخصیت روی صندلی می‌نشیند؛ پیش‌زمینه‌ای نه‌فقط تاریخی، بلکه عاطفی و فرهنگی. حالا وقتی قرار است این نقش با نگاهی تازه و متفاوت روی صحنه بازآفرینی شود، کار دشوارتر می‌شود.

من اساساً در مسیر حرفه‌ای بازیگری حرکت نمی‌کنم؛ این سومین تجربه جدی من در تئاتر است. با این حال، خودم پیشنهاد دادم که نقش شمر را بازی کنم. گاهی با خودم می‌گویم چه اشتباهی کردم! سراغ کاری رفتم که نه تنها در آن تخصص نداشتم، بلکه بار روانی و مسئولیتش هم بسیار سنگین بود. اما حالا که به مسیر نگاه می‌کنم، می‌بینم تجربه‌ای ارزشمند رقم خورده است.

 با هدایت‌های آقای حسینی و تمرینات منظم، به مرور توانستیم به کیفیت قابل قبولی برسیم. طبیعی بود که، چون بازیگری حرفه من نیست، در برخی بخش‌ها مانند صدا و بیان، با مشکلاتی روبه‌رو باشم. در روز‌های ابتدایی، آن‌قدر فشار روی صدام زیاد بود که پس از هر دو یا سه شب تمرین، صدام برای یک هفته کامل می‌گرفت. اما ادامه تمرین‌ها کمک کرد تا به شناخت درستی از صدایی که این نقش نیاز دارد، برسم. حالا شرایط خیلی بهتر شده و امیدوارم خروجی نهایی، اثری شایسته و محترمانه باشد.

نمایش مثنوی سرخ اولین مواجهه من با صحنه تئاتر بود؛ سال ۱۳۸۴. همیشه در ذهنم بود که باید روزی به این نمایش ادای دین کنم، و چه زمانی بهتر از ایام محرم؟ پیشنهاد بازتولید را به آقای حسینی دادم، آرش خیرآبادی متن را بازنویسی کرد، و نتیجه‌اش همان نمایشی است که امروز روی صحنه می‌بینید.

این نمایش به‌عنوان نذری فرهنگی، به‌صورت کاملاً رایگان اجرا می‌شود. شاید عجیب به نظر برسد، اما همین رایگان بودن، یکی از اصلی‌ترین چالش‌های ما بوده است. وقتی اثری را رایگان اجرا می‌کنی، مردم با دیده تردید نگاه می‌کنند: مگر می‌شود کاری رایگان باشد و ارزشمند هم باشد؟ اگر بلیت‌فروشی می‌داشتیم، با تبلیغات سامانه‌ای، روند جذب مخاطب خیلی مشخص‌تر بود. اما حالا در وضعیتی هستیم که حتی برای دعوت از کارکنان ادارات و نهادها، نامه‌نگاری کرده‌ایم که رایگان به تماشای این نمایش بنشینند.

سعید باصری بازیگر نمایش مثنوی سرخ:

نقش حر ریاحی برای من تجربه‌ای تازه و حماسی بود

من در این نمایش، ایفاگر نقش حر ریاحی هستم. زمانی که برای نخستین‌بار متن نمایش را خواندم، متوجه شدم که تمامی دیالوگ‌های این شخصیت به‌صورت شعر نگاشته شده‌اند؛ نکته‌ای که برایم بسیار جذاب و متفاوت بود. همواره علاقه‌مند بودم در نمایشی با حال‌وهوای حماسی، به‌ویژه درباره واقعه کربلا، ایفای نقش داشته باشم. این نمایش دقیقاً همان چیزی بود که دنبالش می‌گشتم و به همین دلیل، زمانی که پیشنهاد حضور در آن مطرح شد، بدون تردید آن را پذیرفتم. 

درباره شخصیت حر ریاحی اطلاعاتی اولیه داشتم، اما پس از پذیرش نقش، تلاش کردم با مطالعه و تحقیق بیشتر، شناخت عمیق‌تری نسبت به این کاراکتر به دست آورم. یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که با آن مواجه شدم، جنبه‌ی نظامی و جنگی این شخصیت بود؛ فردی که در آغاز مقابل سپاه امام حسین (ع) قرار دارد.

 این بعد از شخصیت حر، فاصله زیادی با تجربه‌های شخصی من در زندگی روزمره داشت. به همین دلیل، نیاز بود ژست‌ها، نحوه ایستادن، بیان و فیزیک خاصی برای این نقش طراحی کنم تا به درستی با ویژگی‌های او هم‌خوانی داشته باشد. خوشبختانه با هدایت‌های مؤثر آقای رضا حسینی، توانستیم به درک مشترکی از این شخصیت برسیم و آن را به‌گونه‌ای روی صحنه بیاوریم که برای مخاطب قابل باور و تأثیرگذار باشد.

محمد حسن‌زاده بازیگر نمایش مثنوی سرخ:

شخصیت‌های منفی قوی، روایت عاشورا را باورپذیرتر می‌کنند

در این نمایش، نقش عبیدالله بن زیاد را ایفا می‌کنم؛ شخصیتی که دستور جلوگیری از حرکت امام حسین (ع) را صادر کرد و فرمان بیعت گرفتن از ایشان را داد. امتناع امام از پذیرش این بیعت، در نهایت به وقوع نبرد کربلا انجامید.

عبیدالله بن زیاد از چهره‌های تأثیرگذار در شکل‌گیری واقعه عاشورا است و دشمنی علنی او با حضرت سیدالشهدا (ع) و یارانشان، بار‌ها در سریال‌ها و فیلم‌های مذهبی بازنمایی شده است. با آگاهی از این پیشینه، تلاش کردم در اجرای این نقش، ابعاد تازه‌ای به شخصیت او بیفزایم تا صرفاً تکرار نسخه‌های پیشین نباشد.

نمایش‌های مذهبی، به‌ویژه آنهایی که به عاشورا می‌پردازند، نیازمند شخصیت‌های منفی قوی‌اند؛ چراکه همین ضدقهرمان‌ها هستند که زمینه درخشش شخصیت‌های مثبت و قهرمانان داستان را فراهم می‌کنند. اگر عبیدالله یا عمر بن سعد شخصیتی ضعیف داشته باشند، صلابت و عظمت امام حسین (ع) برای تماشاگر ملموس نخواهد شد.

به همین دلیل، ایفای این نقش نیازمند دقت، ظرافت و هماهنگی کامل با دیدگاه کارگردان است؛ تا هم وفادار به روایت تاریخی واقعه عاشورا باشیم و هم بتوانیم در قالب نمایش، تأثیرگذاری لازم را ایجاد کنیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->