اربعین حسینی، فراتر از یک آیین مذهبی، بزرگترین اجتماع انسانی معاصر است که پیامش مرزهای جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی را درمی نوردد و در قلب میلیونها انسان از ملیتهای گوناگون جاودانه میشود. این رویداد عظیم، با ابعاد حماسی، معنوی و تمدن ساز خود، روایتی است که جهان تشنه شنیدن آن است؛ اما چه کسی میتواند این عظمت را به زبانی جهانی منتقل کند؟
مشهد مقدس، با میراث غنی هنری و تجربه چندصدساله در خلق معنا از دل زیارت، پاسخی درخشان به این پرسش است. هنر مشهد در بطن زیارت ریشه دارد؛ از کاشی کاریهای صحنهای حرم امام رضا (ع) و خوش نویسی آیات بر ایوانها تا معماری گنبد و مناره ها، ضریح پوشها و....
این هنر، نه برای تزیین صرف، بلکه برای انتقال تجربه زیارت و هدایت معنایی خلق شده است. هر نقش و خط، حامل پیامی الهام بخش است که زیارت را در ذهن و جان زائران جاودان میکند. این ویژگی، هنر مشهد را به زبانی جهانی برای روایت معنا تبدیل کرده است؛ زبانی که میتواند اربعین را به شکلی اثرگذار برای مخاطبان جهانی بازتاب دهد. مکتب هنر رضوی که طی قرنها در حرم مطهر امام رضا (ع) بالیده، ترکیبی بی نظیر از زیبایی شناسی، معرفت دینی و تجربه جمعی زائران را در خود جای داده است.
معماری، تذهیب، خوش نویسی، موسیقی آیینی و چیدمان فضاها، همگی در خدمت خلق «حال و هوای زیارت» هستند. این میراث غنی، ظرفیتی منحصربهفرد برای بازتاب اربعین فراهم میکند. همان گونه که مشهد توانسته زیارت رضوی را با زبان هنر به جهانیان معرفی کند، میتواند زیارت حسینی را نیز در قالبهای نوین و رسانههای جهانی روایت کند.
اربعین دو بُعد دارد: بُعد مناسکی که شکوه پیاده روی، همبستگی و خدمت بی ریا را به تصویر میکشد؛ و بُعد معنایی که پیامهای جاودان عاشورا -آزادی، ایثار و مقاومت- را منتقل میکند. هنر مشهد، با پشتوانه مکتب رضوی، میتواند این دو بُعد را در آثاری الهام بخش پیوند دهد؛ آثاری که نه تنها رویداد را ثبت، بلکه احساس و معنا را به مخاطبان جهانی منتقل کنند.
تجربه قرنها میزبانی از زائران بین المللی، به هنرمندان مشهدی آموخته است که چگونه با زبانهای فرهنگی متنوع سخن بگویند. این توانمندی میتواند درقالب هنر شهری در مسیرهای اربعین، آثار دیجیتال و چندرسانهای، نمایشهای آیینی، موسیقی مذهبی، مستندهای هنری و عکاسی مفهومی با الهام از زیبایی شناسی رضوی، اربعین را به تجربهای جهانی تبدیل کند.
اما تحقق این ظرفیت عظیم، نیازمند نگاهی سیاست گذارانه و استراتژیک در حوزه فرهنگ است. هنر مشهد، با ریشههای عمیق در مکتب هنر رضوی، سرمایهای ملی و جهانی است که میتواند اربعین را به روایتی اثرگذار در صحنه بین المللی تبدیل کند. این مهم، مستلزم بازتعریف جایگاه هنر زیارتی در سیاست گذاری فرهنگی است. سیاست گذاران باید هنر مشهد را نه صرفا میراثی محلی، بلکه ظرفیتی جهانی برای انتقال پیامهای تمدنی اربعین ببینند.
این نگاه، نیازمند تغییر پارادایم از فعالیتهای فرهنگی پراکنده و مقطعی به سوی رویکردی منسجم است که هنر را به ابزاری برای دیپلماسی فرهنگی و گفت وگوی تمدنها تبدیل کند. لزوم این نگاه سیاست گذارانه از آنجاست که اربعین، به عنوان پدیدهای جهانی، نیازمند زبانی است که فراتر از مرزهای زبانی و فرهنگی، پیامش را به قلب مخاطبان برساند.
هنر مشهد، با توانایی منحصربهفرد خود در پیوند زیبایی و معنا، این زبان را فراهم میکند. سیاست گذاری فرهنگی باید این ظرفیت را به رسمیت بشناسد و با سرمایه گذاری هدفمند، آن را در خدمت روایت اربعین قرار دهد. این رویکرد، نه تنها جایگاه مشهد را به عنوان کانون هنر زیارتی تقویت میکند، بلکه ایران را به عنوان پیشگام روایت تمدنی اربعین در جهان معرفی میکند.
غفلت از این ظرفیت، فرصت بی نظیری را برای انتقال پیام اربعین به جهان، از دست خواهد داد. سیاست گذاران باید درک کنند که هنر مشهد، فراتر از یک ابزار تزیینی، رسانهای است که میتواند تجربه زیارت حسینی را جهانی سازد. این نگاه استراتژیک، نیازمند هماهنگی بین نهادهای فرهنگی، بهره گیری از فناوریهای نوین و پرورش نسل جدیدی از هنرمندان است که با زبان معاصر، پیامهای سنتی را منتقل کنند.
مشهد، با سرمایه نمادین مکتب هنر رضوی و تجربه چندصدساله در خلق معنا از دل زیارت، میتواند راوی اثرگذاری برای اربعین باشد. هنری که با زیارت پیوندی ناگسستنی دارد، اگر با نگاهی سیاست گذارانه حمایت شود، نه تنها تصویری از یک آیین، بلکه تجربهای معنوی و جاودان را در ذهن و دل جهانیان حک خواهد کرد. این مأموریت، مشهد را به کانون روایت جهانی اربعین تبدیل میکند؛ شهری که میداند چگونه با زبان هنر، قلبها را به سوی حقیقت هدایت کند.