به گزارش شهرآرانیوز؛ در بین روزنامههای متعددی که از سال ۱۲۶۷ قمری به بعد در ایران چاپ شدهاند و هرکدام منحصرا جنبه خبری، هنری و پارهای جنبه محلی داشتهاند، بدون شک دو روزنامه «شرف» و «شرافت» که به «شرف و شرافت» مشهور هستند، جایگاه ویژهای از لحاظ هنری و ادبی دارند.
مؤسس و مدیر روزنامه «شرف»، «محمدحسن خان اعتمادالسلطنه»، از رجال بزرگ عصر خود است که اولین شماره روزنامه را در محرم سال ۱۳۰۰ قمری منتشر میکند. شرف پس از ۸۷ شماره در سال ۱۳۰۹ قمری به تعطیلی میرسد، اما پس از حدود چهار سال تعطیلی در دوران مظفرالدینشاه به «شرافت» تغییر نام میدهد و با همان سبکوسیاق سابق از ماه صفر ۱۳۱۴قمری نشرش را از سر میگیرد. انتشار این دوره تا سال ۱۳۲۱قمری دوام دارد.
این دو جریده قاجاری با تمرکز بر انتشار پرتره و زندگینامههای افراد سرشناس ایرانی و خارجی، سیاستمداران و هنرمندان آن زمان، عرصه هنرنمایی مشهورترین نقاشان و خطاطان آن روزگار است و هنر و نقاشی آن زمان را تغییر میدهد و متحول میکند.
کاتب روزنامه میرزامحمدرضا کلهر، معروفترین نستعلیقنویس دوران قاجار، است و نقاشیهای آن را نیز میرزاابوترابخان غفاریکاشانی، سرهنگ و نقاشباشی مخصوص زمان ناصری و برادر بزرگتر کمالالملک، میرزاموسینقاش و میرزامهدیخان مصورالملک عهدهدار هستند.
همچنین سالهای انتشار این دو روزنامه همزمان با دوران رشد و اعتلای عکاسی در ایران است و از آثار عکاسان مشهوری، چون آقارضا اقبالالسلطنه عکاسباشی، میرزا احمدخان صنیعالسلطنه، عبدا... میرزایقاجار، محمدحسنخان قاجار، میرزاسیدعلیخان اعتمادحضور و منوچهرخان عکاسباشی بهنحوی در این دو روزنامه استفاده شده است.
یکی از چهرههای شاخصی که شرححالش در این روزنامه منتشر میشود، محمد غفاری، معروف به کمالالملک (۱۲۲۶ – ۲۷ مرداد ۱۳۱۹)، است و فرارسیدن هشتادوپنجمین سالگرد فوت او بهانهای شد تا در گزارش پیشرو به شرححالش در شماره رمضان۱۳۱۹قمری روزنامه شرافت بپردازیم.
روزنامه «شرافت» در قالب ۶۶شماره از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۱ قمری منتشر شده است. آنطورکه در شناسنامه آن آمده «این روزنامه شریفه ماهی یکبار به طبع» میرسیده و «قیمت یک نسخه یک قران» و هزینه اشتراک سالیانه آن «یک تومان و ۲ هزار» بوده است.
شرافت در «نمره شصتم» که در «شهر رمضان۱۳۱۹قمری» نشر یافته است بهسراغ شرححال «کمالالملک، نقاشباشی مخصوص حضور همایون» رفته است. متن این شرححال به قلم محمدباقرخان اعتمادالسلطنه نوشته و توسط میرزامحمدرضا کلهر کتابت شده و پرتره آن نیز توسط میرزامهدیخان مصورالملک کشیده شده است.
محمدباقرخان اعتمادالسلطنه، پسر عبدالعلی ادیبالملک و نوه حاجیعلیخان اعتمادالسلطنه (قاتل میرزا تقیخان امیرکبیر) است. او پس از مرگ پدرش ابتدا به «ادیبالملک» ملقب و پس از مرگ عمویش محمدحسنخان اعتمادالسلطنه که وزیر انطباعات مظفری است، از سال ۱۳۱۳قمری به لقب «اعتمادالسلطنه» ملقب میشود و به وزارت انطباعات و مدیریت روزنامه شرافت میرسد. شرححال کمالالملک به قلم او اینگونه شروع میشود:
«جناب جلالتمآب، کمالالملک، میرزامحمدخان غفاریکاشانی، پیشخدمت خاصه و نقاشباشی حضور همایون باشی که از اعزار سلسله غفاری و خلف اشراف، بلکه شرف اسلاف خویش است، برحسب استعداد فطری و قابلیت جبلی که واهب متعال بهحد کمال در نهاد وی به ودیعت نهاده است، از بدایت امر و اوایل عمر که قریحه صافیاش را گاهِ اقتراح بود، پس از چندی تحصیل مقدمات فارسی و عربی و مشق خط به تقاضای وراثت و اقبال طبیعت، میل به صنعت شریف نقاشی نمود که از نفایس صنایع و فنون [است]، بلکه این هندسه روحانیه، مصدر و مقیاس صنایع گوناگون است و برای تحصیل این صنعت به مدرسه مبارکه دارالفنون رفته، در ضمن نقاشی، لغت فرانسه را نیز متدرجا فرامیگرفت و در راه کسب صنعت و هنر جد و مجاهدت را بهغایت قصوی رسانیده، زمانی برنیامد که مانند چشمه غریزی که به استعمال و کاوش، آغاز تفجر و تراوش نماید از ممکن وجودش قابلیت فطریه رو به نمایش نهاده و ترقیات حیرتانگیز روزبهروز از وی بروز میکرد و هرروزی بهقدر ماهی و هرماهی، بهمقدار سالی طی مراحل هنر مینمود.»
محمدباقر اعتمادالسلطنه در ادامه از رشد کمالالملک در ذیل توجهات ناصرالدینشاه مینویسد:
«پس از یک، دو، سه سال با این استعداد خداداده و فوقالعاده و شوق فطری، انوار تربیت مهر جهانآرای سلطنت نیز توأم آمده، برحسب امر شاهنشاه شهید مبرور در کنف مرحمت و تربیت خاص و سلک خدام مخصوص خلوت پادشاهی شرف مقام یافته، به تشویقات دائمیه خسروانی در ظرف سالی، چندکار صنعت را به درجه کمال و مقامی فوقاحتمال رسانید.
کارهای ممتاز و پردههای بیانباز که از اندیشه هیچ دقیقالفکر هنرپیشه به کنه دقایق آن نمیرسید، بساخت که همه زینت موزه مبارکه و تالارهای خاصه سلطنتی و برترین مبلهای عمارات و قصور خسروانی است؛ نخست به لقب نقاشباشی و منصب شریف پیشخدمتی حضور همایونی نائل و منصوب و پس از چندی به اقتضای کمال لیاقت، به لقب کمالالملکی ملقب گردید و از امتیازات فاخره علمیه به نشانهای طلا و نقره مدرسه مبارکه دارالفنون نایل و از مواهب سلطنتی و امتیازات دولتی با اعطای گلکمر مرصع و نشان حمایل از درجات سرتیپی و خلاع فاخره از ملابس تنپوش همایون سلطنت و شالهای گرانبها از نسج کشمیر کرارا مفتخر و مباهی آمد.»
اعتمادالسلطنه رونق دوباره هنر و ارتقای درجه درباری کمالالملک را در دوره مظفرالدینشاه میداند و مینویسد:
«تا بدایت جلوس مسعود میمون و آغاز سطوع سلطنت روزافزون شاهنشاهی لازال مصونا عنالزوال و مقرونا بالاقبال که از توجهات خاصه خاطر اقدس همایونش جهان دانش را دوباره عهد جوانی در رسید و مردم دانشور را کوکب اقبال و امانی بدمید. بازار علم و صنعت، رونقی تازه گرفت و کالای هنر، رواجی بلندآوازه یافت.
به اقتضای قدرشناسی و حقگزاری که از شیم خاصه ذات همایون شهریاری است، مرحمتهای بیپایان درباره جناب کمالالملک مبذول فرموده، بر قدر و مقام و راتبه و انعامش بسی بیفزودند تا به یمن عنایت خسروانی و تابش مهر مکرمت جهانبانی، یکباره قابلیت فطری و گوهر اصلیش از کان طبیعت و نهانخانه وجود بهعرصه عیان و شهود آمد.
پس از چندی محض تکمیل دقایق صنعت نقاشی و زبان فرانسه، به اجازت ملوکانه عزیمت فرنگستان نموده، قرب سه سال در آن جا متوقف گشت و نزد اساتید بزرگ تمام شعب صنعت نقاشی را علما و عملا به درجه کمال رسانیده، کارهای اعلی و پردههای ممتاز گرانبها که تذکره هر انجمن و مایه حیرت استادان فن گردید، بساخت که پرده کار جناب معزی الیه در موزه لوور پاریس با تابلوهای کار اساتید مسلم ماضی و حال فرنگ همسر و برابر آمده، بزرگ یادگاری از صنعت و کار درخور شرف و افتخار وی و تمام ملت ایران در آنجا بماند، چنانکه بسیاری از روزنامجات اروپ شرح ترقیات با افتخار معزیالیه را مسطور و منتشر نمودند.»
نویسنده در ادامه به بازگشت کمالالملک به ایران میپردازد که مصادف است با ارجنهادن دوباره این هنرمند در دربار شاه قاجاری. او مینویسد:
«تا سال گذشته هنگام تشریففرمایی بندگان همایون شاهنشاهی به دارالملک پاریس به شرف حضور همایون نائل و مورد کمال مرحمت و عنایت خسروانی آمده، چون کار تحصیل و تکمیل صنعت نقاشی را به انتها رسانیده از لغت فرانسه و تاریخ و ادبیات آن زبان نیز بهره کامل حاصل نموده بود، برحسب امر اکید همایونی، پس از چندی مراجعت به ایران و دارالخلافه تهران نموده، شرفیاب حضور مهرظهور اعلی گردید و باز مورد مراحم التفاتهای فوقالعاده آمده، به امتثال اوامر علیه و انجام خدمات و مرجوعات خاصه همایونی مفتخر و مشغول گردید و کرارا به خلاع فاخره و انعامات وافره نایل آمده تا در این ایام بندگان اقدس همایون بهصرافت طبع مبارک، یک قطعه نشان درجه اول شیروخورشید خارجه و یکرشته حمایل سبز مخصوص آن که از امتیازات جلیله اولیه دولت روزافزون است، بهافتخار معزیالیه مرحمت و مبذول فرمودند و منزلی مخصوص در دربخانه مبارکه نیز برای معزیالیه مقرر داشتند.
بالجمله جناب جلالتمآب کمالالملک در قرب سیسال به قوت استعداد و قابلیت خداداد و یمن تربیت و توجهات خاصه سلطنتپایه صنعت نقاشی را به جایی رسانیده که امروز میتوان گفت در اقلیم آسیا و مشرقزمین تالی مانی و رافائل ثانی است و تاکنون در این صنعت از اهل این اقلیم نظیر و همالی برای او نیامده است و «کفاه بهذا شرفا و فخرا» هم در این دوروزه که جناب کمالالملک پرده تمثال عدیمالمثال همایون شاهنشاهی را منتهی درجه شباهت و امتیاز بر حسب امر قضا نفاذ همایون اعلی ساخته بود و تقدیم حضور مهر ظهور مبارک داشته، مورد کمال تحسین و تمجید و قبول خسروانی آمد و محض مزید سربلندی و افتخار معزیالیه یک حلقه انگشتری الماس گرانبهای بسیار ممتاز که از امتیازات فاخره و مواهب خاصه سلطنتی است از جواهرخانه خاصه مبارکه درباره معزیالیه مرحمت و مبذول فرمودند. اعتمادالسلطنه، محمدباقر.»