به گزارش شهرآرانیوز؛ ایرانیان در قیاس با بسیاری از کشورها از مزایای چاپ دیرتر بهرهمند میشوند. تحول عمده در فن چاپ و انتشار مواد چاپی، اعم از کتاب و روزنامه از دوره ولایتعهدی عباسمیرزا قاجار آغاز میشود. درواقع به همت اوست که چند تن برای آموختن فن چاپ به انگلستان و روسیه اعزام میشوند و پس از آموختن این فن، چند دستگاه چاپ سربی را برای نخستینبار به ایران میآوردند.
از آن میان میرزا زینالعابدین تبریزی پس از بازگشت از روسیه، چاپخانهای را در تبریز با حروف سربی راهاندازی میکند. در مشهد، اما تا ۱۳۲۰ قمری یا ۱۲۸۱ خورشیدی طول میکشد که نخستین چاپخانه سربی با ماشینهای چاپ روسی پا بگیرد.
این چاپخانه با نام «دارالطباعه توس» و به همت «میرمرتضی روئینتن» در کنار سرای بانک دایر میشود و طولی نمیکشد که به چاپخانه اول و برتر مشهد تبدیل میشود؛ چاپخانهای که علاوه بر اعلانها، اوراق اداری و کتابها، روزنامه نیز منتشر میکند.
گزارش پیشرو مجالی است تا به طور ویژه به نخستین چاپخانه سربی مشهد و میرمرتضی روئینتن بپردازیم؛ کسی که پس از سالها فعالیت در عرصه چاپ و مطبوعات در روز جمعه، ۶ مرداد ۱۳۲۳ خورشیدی، در مشهد وفات مییابد.
در کتاب «مکتب شاپور» نیز که درواقع مشهد را در سال ۱۳۱۳ خورشیدی گزارش میکند، نام «مطبعه توس» در صدر چاپخانههای مهم مشهد آمده است. براساس این گزارش و ذیل تیتر «چاپخانهها یا مطابع» نوشته شده است: «تاکنون قدیما و جدیدا یازده چاپخانه در مشهد تأسیس شده است. سه دستگاه آنها سنگی و بقیه حروفی بوده است. از چاپخانههای حروفی تنها شش مطبعه هنوز کار میکند؛ بقیه منحل شده است.»
بر اساس این گزارش، مطبعه حروفی یا سربی توس قبل از همه چاپخانههای حروفی مشهد در سال ۱۳۲۰ قمری، برابر با ۱۲۸۱ خورشیدی، توسط میرمرتضی روئینتن تأسیس شده است؛ یعنی درست شش سال قبل از مطبعههای «خراسان» و «روشن» که هردو بهصورت اشتراکی تأسیس شدهاند.
میرمرتضی الموسوی که بعدها فامیل رویینتن برای خود انتخاب میکند و در روسیه در کار چاپ سابقه عمل و ممارست داشته است، نخستین دستگاه حروفی چاپ را به مشهد میآورد. او چاپخانهاش را با نام توس در بازار دایر میکند و کارش را با چاپ اوراق اداری، اعلان و کتاب آغاز میکند. سالهای ابتدایی مشروطه و تغییر شرایط عمومی کشور، دو نفر را در مشهد به صرافت میاندازد با دستگاههای جدید چاپخانه توس روزنامه چاپ کنند. اینگونه است که دو روزنامه «بشارت» و «خورشید» در سال ۱۲۸۵ خورشیدی چاپ میشوند.
میرسید محمد محیط طباطبائی، پژوهشگر ادبی و مورخ؛ نیز درباره این چاپخانه میگوید: «چاپخانه سربی نوبنیاد دارالطباعه توس با حروف نسبتا تازه و باب مطبوعات باکو کار میکرد. این چاپخانه را یکی از ایرانیان مقیم ترکمنستان و قفقاز به اسم میرمرتضی موسوی که در روسیه با صنعت چاپ آشنا شده بود در مشهد تأسیس کرد.»
در اصل گزارش مکتب شاپور آمده که «مطبعه حروفی اتحاد را آقای محیط مافی به اتحاد عدهای از تجار در سال ١٢٩٤ شمسی تأسیس کرد. پس از چندی به آقا میرمرتضی رویینتن، مؤسس و مدیر مطبعه توس، منتقل گردید.» البته بعدا روی این مطلب خط کشیده شده، اما اگر صحیح باشد، بهنظر میرسد که رویینتن دستگاههای این چاپخانه را به چاپخانه اولیه خود اضافه کرده تا در نهایت در سال ۱۳۱۳ خورشیدی بتواند با همراهی هجده کارمند، روزانه حدود ۲۰هزار ورق چاپ کند که بالاترین توان چاپی آن روزهای مشهد و خراسان است.
«دارالطباعه توس» که در چاپ روزنامههای مشهد نقش اول را ایفا میکند و به روزنامهنگاری رونق داده است، پس از مدتی به جنب حمام سرسوق فعلی، واقع در بازار، منتقل میشود تا اینکه میرمرتضی موسوی در جمعه، ۶ مرداد ۱۳۲۳، در مشهد فوت میکند. پس از فوت او، پسرش، میرمجید، تا مدتی چاپخانه و روزنامه توس را میگرداند، اما در نهایت آن را میفروشد. چندی بعد هم احمد بهار، مؤسس روزنامه بهار، آن را از صاحب دومش میخرد، اما درنهایت این همت صادق تهرانیان است که با راهاندازی چاپخانه خراسان در بقایای دارالطباعه توس، به آن جانی دوباره میدهد و توس در خراسان ادغام میشود.
میرمرتضی روئینتن در ابتدا با فامیل قرهباغی فعالیت میکند و فرزند حمید قرهباغی از مهاجران و تجار قفقازی ساکن مشهد است. قفقازیهای مشهد پیشگامان عرصه تئاتر، سینما و تأسیس چاپخانه هستند. یکیدیگر از عرصههای فعالیت میرمرتضی صنعت برق است.
پس از تأسیس کارخانه برق آستانه که امتیاز آن به حاجیمحمدباقر معروف به رضایف داده شده، میرمرتضی قرهباغی تبعه روس نیز در پاییز ۱۲۹۲ خورشیدی خواستار احداث کارخانه به اندازه بیست لامپ و آسیای سهسنگی بخاری میشود. اگرچه با دادن این امتیاز موافقت نمیشود، میرمرتضی کارخانه برقش را راهاندازی میکند.
در نامه ۲صفر۱۳۲۲قمری، برابر با ۱۰دی۱۲۹۲خورشیدی، آمده است: «چراغ الکتریک عمومی مشهد متعلق به میرمرتضی قرهباغی برخلاف امر دولت دایر شده است و هر چه به ژنرال کنسولگری روسیه نوشته شده که ممانعت کند، غفلت کرد. متولیباشی همچون این امتیاز به ایشان و معتمدالسلطان رضایف داده شده، هر روز شکایت میکند.» در این نامه تأکید شده از سفارت به ژنرال کنسولگری تلگراف شود که از اقدام میرمرتضی جلوگیری کنند تا رفع تجری شود.
مشخص نیست که کارخانه برق غیرمجاز جمعآوری شده یا نه، اما آنچه مشخص است این است که میرمرتضی این اخلاق را از پدرش به ارث برده، کما اینکه میرحمید تاجر قرهباغی نیز در ۱۳۰۱قمری، برابر با ۱۲۶۲ خورشیدی، به پشتوانه روسها از اجرای قوانین و مقرارات شانه خالی میکند و میخواهد قبل از پرداخت بدهی خود به قره باغ مراجعت کند و هنگام جلوگیری از خروجش از مشهد، دعوای او با یک توپچی سبب برپایی معرکه بزرگی میشود.
پدر میرمرتضی جزو اولین مهاجرانی است که تقاضای تأسیس سینما را در مشهد ثبت میکند. نام او در سال ۱۳۰۰ قمری، برابر با ۱۲۶۱ خورشیدی و همزمان با حکومت ناصرالدینشاه، بهصورت «سلاله السادات آقا میرحمید قرهباغی» در فهرست اتباع روسیه مقیم مشهد ثبت شده است. اما در نهایت کنسول روسیه در مشهد درخواست تأسیس سینما را برای یک تبعه روسی به نام میرمرتضی کرده که پسر میرحمید قرهباغی است.
میرمرتضی در آغاز صفر۱۳۲۹قمری، برابر با بهمن ۱۲۸۹ خورشیدی، درخواست «اجازه تأسیس پرده تئاتر سینموتگراف» میکند و سرکنسول روسیه در مشهد برای کسب اجازه، این درخواست را نزد والی خراسان ارسال میکند که به وزارت داخله ارجاع شده و از آنجا به اطلاع وزارت خارجه میرسد تا پس از ملاحظه در این زمینه تصمیم بگیرند و نتیجه به اطلاع والی خراسان برسد. بنا بر گزارش روزنامه توس، شخص میرمرتضی ماشین سینما را در یکی از سفرهایش از روسیه خریداری و آن را در یکی از دکانهای معروف به صاحبدیوانی متعلق به آستان قدس دایر میکند.
تشکیل شعبه حزب عدالت در مشهد که شاخهای از حزب عدالت در باکوست، توسط قفقازیهای مقیم مشهد صورت میگیرد؛ همچنین در جریان تأسیس انجمن سعادت در مشهد در اواسط محرم ۱۳۲۵قمری، برابر با ۱۲۸۵ خورشیدی که با انجمن سعادت استانبول و آزادی خواهان بادکوبه در ارتباط است، تعدادی قفقازی در بین کمککنندگان هستند که سرشناسترینشان آقا میرمرتضی قرهباغی، آقا یوسفبیک قرهباغی و آقا مشهدی عبدا... قرهباغی است و هر کدام پنجاه قران کمک میکنند.
نام میرمرتضی را میتوان در جریان تأسیس مدرسه ضیاء در ۱۲۹۰ خورشیدی هم دید که با حمایت سه تن از تجار معروف به نامهای مشهدیعبدا... تاجرباشی، نصیر بیکاف و امیرخان تأسیس شده است، اما روزنامه فکر آزاد در ۲۵ محرم ۱۳۴۱قمری تأکید میکند: «نمیتوان از زحمات میرمرتضی راجع به تأسیس این مدرسه خودداری کرد.»
او همچنین یکی از افرادی است که حزب ملیون خراسان را اواخر ۱۲۹۸ خورشیدی به وجود میآورد. اسماعیل نخجوانی، مشهدی حسینقلی و میرمرتضی قرهباغی از رهبران این حزب هستند.
میرمرتضی با همین پیشینه سیاسی، وقتی نوبت به قیام کلنل پسیان میرسد در کنار او میایستد، طوریکه بعد از کشته شدن کنلل، زندانی و حتی به اعدام محکوم میشود.
بیشتر مهاجران قفقازی تا زمان تغییر و تحولالت انقلاب اکتبر تابعیت روسی خود را حفظ میکنند، زیرا هم شرایط داخلی ایران هنوز برای برخی قابلاتکا نبود و هم تمایلی به تابعیت روسی در ایران زیاد بود. یکی از مهمترین نمونهها میرمرتضی قرهباغی است که در زمان جنگ جهانی اول بهطور صریح تأکید میشد تبعه روسیه است و حتی چاپ مطالب ضدروسی در چاپخانهاش قبل از انتشار به اطلاع کنسولگری میرسید. همین باعث میشود که هرازگاهی بازداشت هم بشود.
روزنامه بهار در چهارشنبه، ۵ ربیعالثانی ۱۳۳۷ قمری، برابر با ۱۷ دی ۱۲۹۷ و ۸ ژانویه ۱۹۱۹ درباره او مینویسد: میرمرتضی قرهباغی تبعه روس و مدیر مطبعه توس برحسب تقاضای کنسولگری روس از طرف اداره نظمیه توقیف و به کنسولگری تسلیم شد و به قرار اطلاع توسط نظامیان به عشقآباد اعزام شد و علت اعزام هنوز کشف نشده است.
پسر شیخ حسنعلی نخودکی، شیخ و عارف معروف مشهد، هم خاطره جالبی را از میرمرتضی رویینتن ذکر میکند. او در ضمن وصایای پدرش نام میرمرتضی و دکتر حسنخان عاملی، پدر باقر عاملی، روزنامه نگار معروف، را آورده است و میگوید: «پدرم سفارش کردند که مرحوم دکتر شیخ حسن خان عاملی که طبیب معالجشان بود ایشان را به جانب قبله کند و آداب میت را اجرا نماید و به مرحوم سید مرتضی رویینتن، مدیر روزنامه توس نیز فرمودند شما هم صبح یکشنبه بیایید و بعد از فوت من یک ساعت بالای سر من قرآن بخوانید. مرحوم سید، ظاهری زننده، اما باطنی عجیب داشت.»
نخستینباری که روزنامه یا جریدهای با نام «توس» در شهر مشهد منتشر میشود، شنبه، ششم ذیقعده ۱۳۲۷ قمری، برابر با ۲۸ آبان ۱۲۸۸ خورشیدی است. این روزنامه به مدیری «میرزا هاشمخان قزوینی» و سردبیری «شیخ ابوالقاسم نحوی» در مطبعه توس به مدیری میرمرتضی الموسوی طبع و توزیع میشود.
روزنامه توس از شماره اول تا شماره۱۸ بهقطع بزرگ انتشار یافته و شرایط اشتراک آن در مشهد مقدس سی قران، در سایر ولایات داخله ۳۵ قران و در قفقاز و روسیه هفت منات است و در ابتدا هفتهای دو مرتبه نشر مییابد.
از این روزنامه جمعا ۵۸ شماره منتشر شده که آخرین آن به تاریخ پنجشنبه، ۱۹ شعبان المعظم ۱۳۲۸، برابر با ۲ شهریور ۱۲۸۹ است. البته گویا ربیعالاول ۱۳۳۲ قمری دوباره پا به دایره انتشار گذاشته است. روزنامه چهرهنما، چاپ مصر، در شماره۴ سال۱۱ خود، مورخ غره ربیعالثانی ۱۳۳۲ قمری، به عنوان تقریظ درباره تجدید انتشار توس اینطور مینویسد: «روزنامه گرامی توس، منطبع مشهد، نگارش ارجمند یگانه دانشور فرزانه (م. هاشم) میباشد. این روزنامه نامی چندگاهی بود در سحاب عطالت رخسار معارف بار فرو برده بود و ما در شماره پنجم سال دهم چهرهنما تحت عنوان (جراید مظفری و توس) از حرمان او سطری نگاشتیم.»
دومین روزنامه با عنوان توس، در مهر ۱۳۱۳ خورشیدی با صاحب امتیازی میرمرتضی الموسوی در چاپخانه توس منتشر میشود. مدیر این روزنامه جدید حسن عمید است که او را بیشتر با فرهنگ لغتش میشناسیم. یک شماره آن که در چهار صفحه قطع بزرگ منتشر میشود، سی دینار و وجه اشتراک سالیانه آن در داخله شصت و در خارجه یکصد ریال است.
روزنامه توس میرمرتضی ابتدا هفتهای یک شماره، بعد از شماره ۱۰ آنطور که خود روزنامه اخطار (اعلان) داده هفتهای دو شماره و در سالهای بعد هفتهای سه شماره منتشر میشود.
مندرجات آن مانند سایر جراید محلی آن تاریخ عبارت از اخبار محلی و اخبار داخله و مختصری از اخبار خارجه است که پس از باز دید دقیق از طرف شهربانی محل اجازه طبع داده میشده است. بیشتر صفحات سوم و چهارم روزنامه آگهیهای ثبتی است و در بعضی از شمارهها مقالاتی از زبانهای خارجی ترجمه و چاپ شده است.
روزنامه توس به سبک مذکور تا چهار ماه قبل از شهریور۱۳۱۹ طبع و توزیع میشده و پس از چهار ماه تعطیلی که بهمنظور تکمیل لوازم چاپخانه روزنامه بوده، مجددا در دوم شهریورماه سال مذکور با بهدایره انتشار برگشته و تا سال ۱۳۲۳ شمسی که مدیر روزنامه فوت کرده، توس منتشر میشده است. قبل از انتشار مجدد طلیعه روزنامه روی یک صفحه وزیری در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۱۹ شمسی نشر یافته است. قسمتی از مطالب طلیعه روزنامه بدین قرار است:
«روزنامه توس پس از چهار ماه تعطیل که مشغول تکمیل لوازم خود بود بار دیگر با مزایای نوینی شروع انجام وظیفه و خدمتگزاری مینماید. این تجدید انتشار با تغییرات بسیاری در وضع رونده و مزایای جالب توجه همراه میباشد. روزنامه همهروزه با چاپ و کاغذ خوب در چهار صفحه منتشر میشود.
اخبار روزنامه بهوسیله خبرگزاری پارس و نمایندگان مسوص روزنامه همهروزه تلگرافی دریافت و درج میشود. مقالات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و گفتارهای سودمند علمی و ادبی و چیزهای خواندنی و افسانههای شیرین نیز در بخشهای جداگانه و ستونهای مخصوص درج میشود. آبونمان روزنامه سالی صد ریال و بهای تکشماره آن سی دینار تعیین شده.»
آنطور که محمد صدرهاشمی، پژوهشگر مطبوعات، در جلد دوم کتاب «تاریخ جراید و مجلات ایران» نوشته است: «آقای میرمرتضی موسوی (رویینتن)، مؤسس چاپخانه و مدیر روزنامه توس، از خدمتگزاران به حِرف خراسان محسوب است. ایشان برای تأسیس اولین مدرسه در مشهد مساعدتهای شایانی کرده و مدتی روزنامه توس و جریده نوبهار به خرج ایشان طبع و نشر گردیده است.»
از این جمله احتمال آن میرود که رویینتن گاهی در انتشار روزنامه توس اول نیز مشارکت داشته است. بههرروی او کسی بوده که با چاپخانه سربی خود مسیر روزنامهنگاری در مشهد را تغییر داده است و از چهرههای اثرگذار این حوزه بهشمار میرود. روزنامه دادگستر، چاپ خراسان، در شماره۶۱ سال اول خود، مورخ پنجشنبه، ۱۲ مرداد ۱۳۲۳ شمسی، راجع به فوت مدیر روزنامه توس اینطور نوشته است: «فقید شادروان بهویژه در خراسان پدر مطبوعات خوانده میشد.
شیخوخیت و مقام ارجمند ایشان در روزنامهنگاری مورد قبول و تقدیر همگان بود. ما از فوت این مرد محترم شریف نهایت تأثر و بهبازماندگانشان -مخصوصا به آقای میرمجید رویینتن صمیمانه تسلیت میگوییم. پس از فوت موسوی دیگر روزنامه توس منتشر نشده است.»
میرمجید یا سیدمجید رویینتن که اینجا آمده پسر میرمرتضی است که مدتی روزنامه توس را میگرداند و در ۱۳۳۳ خورشیدی هم رئیس دفتر تولیت آستانقدس میشود، اما بیش از آنکه بهعنوان یک روزنامهنگار شناخته شود، یک مترجم است که با ترجمه آثاری، چون «دولتها و انقلابهای اجتماعی»، نوشته تدا اسکاچپل آمریکایی، و رمان «شهر شادی»، نوشته دومینیک لاپیر فرانسوی شناخته میشود.
چاپخانه توس نقش مؤثری در شکلگیری و چاپ روزنامههای مشهد داشته است، بهطوریکه پس از نشریه ادب که اولین نشریه مشهد (چاپ سنگی) است، نخستین نشریههای مشهد نظیر بشارت، خورشید، توس و نوبهار از این چاپخانه بیرون آمدهاند.
***
قدیمیترین کتاب موجود که در مطبعه توس چاپ شده موسوم به «و لباس التقوی ذلک خیر» از ملاداود ملاباشی، چاپ سال ۱۳۲۲ قمری است، اما اولین کتابی که در خود این چاپخانه، چاپ و انتشار یافته «رساله جهادیه» میرزا عیسی قائممقام در سال ۱۲۳۳ هجری قمری است.
منابع:
جلد دوم کتاب «تاریخ جراید و مجلات ایران»، اثر محمد صدرهاشمی.
کتاب «گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون»، تألیف علی نجفزاده.
جلد دوم کتاب «تاریخ تحلیلی روزنامهها، مجلهها و سالنامههای خراسان: دوره پهلوی»، اثر ابراهیم حافظی، زینب اسماعیلی بایگی و محمد فرحزاد.
مقاله «بررسی ویژگیهای کتب چاپشده در مطبعه توس: قدیمیترین مطبعه سربی در مشهد»، نوشته منوچهر آراسته.
تشکر ویژه از:
دکتر ابراهیم حافظی و سیدمهدی سیدقطبی، رئیس و کارشناس اداره مطبوعات سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی.