رابطه تشکر از انسانها و تشکر از خدا چگونه است؟ شکر و تشکر ارزش فراوان و آثار زیادی دارد. با دقت در پیوند شکر از بشر و شکر از خدای سبحان، اهمیت تشکر از خلق آشکار میشود. این رابطه در یک حدیث امامرضا (ع) توضیح داده شده است. عبدالعظیم بنعبدا... حسنی از محمود بن ابیبلاد چنین نقل کرده است: سَمِعْتُ الرِّضا عَلَیْهِالسَّلامُ یَقولُ: مَنْ لَمْ یَشْکُرِ المُنْعِمَ مِنَالمَخْلُوقینَ لَمْ یَشْکُرِ اللهَ عَزَّوَجَلَّ. (شیخصدوق، عیون اخبارالرضا (ع)، قرن چهارم، ج۲، ص۲۴* شیخحر عاملی، تفصیل وسائلالشیعه، ج ۱۶، ص ۳۱۳* علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۴۴).
کسی که از انسانهای نعمتدهنده و احسانکننده و خیررسان سپاسگزاری ننماید، از خدای عزوجل شکرگزاری نکرده است. محور اصلی این حدیث شکر است. شکر در یک تقسیمبندی دو قسم میشود: شکر خدا و شکر مردم و این دو به هم پیوستهاند. در تقسیمبندی دیگر، شکر دو قسم میشود: شکر کلامی و زبانی و شکر عملی و رفتاری. مطابق این گفتار رضوی، تشکر از انسانهایی که نعمتی به ما ارزانی داشتهاند، واجب است.
اهلبیت (ع) اهل شکر خدا و تشکر از احسان و نیکی مردم بودهاند و همگان را به این شکر و تشکر دعوت کردهاند. کسی که اهل تشکر از مردم و خدمات و اقدامات و کمکهای ارزشمند آنان نیست، از خداوند بزرگ در لطف و نعمتهای بیپایان او تشکر نکرده است و کسی که شکر خداوند متعال را به جا نیاورد، گمراه و منحرف است؛ بنابراین شکر و سپاسگزاری تکلیف انسانهاست، هم دربرابر خالق و هم دربرابر مخلوق. فردی که از مردم در پاسخ لطف و احسان و خدمت آنها تشکر نمیکند، طریق تشکر الهی را رعایت نکرده است. به بیان امامرضا (ع) خدای متعال خود از ما خواسته است که از کسانی که به ما احسان و کمکی کردهاند، سپاسگزاری کنیم و به تشکر از خدا بسنده نکنیم.
درست است که اصل همه نعمتهایی که انسانها برای هم میآورند، از خداوند است؛ اما نباید با این تصور و تصدیق فقط به شکر خدا اکتفا کنیم و بگوییم گرچه فلانی به ما نعمتی عطا کرده، عطاکننده حقیقی خدا بوده و خداوند به او قدرت اعطا داده است؛ پس شکر خدا کافی است! لازم است از واسطه نعمت که مخلوق خداوند است نیز تشکر شود که بدون آن، تشکر از خداوند تحقق پیدا نکرده است.
عمار دهنی گفته است امام سجاد (ع) فرمودهاند: یقولُ اللهُ تبارکَ وتعالى لِعَبْدٍ مِنْ عِبادِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ: أَشَکَرْتَ فُلاناً؟ فَیَقُولُ: بل شَکَرْتُکَ یا رَبُّ. فَیَقُولُ: لَمْ تَشْکُرْنِی إِذا لَمْ تَشْکُرْهُ. (محمد بنیعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۹۹ * علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۸). خداوند تبارک و تعالی روز قیامت به بندهای از بندگانش میگوید: آیا از فلانی سپاسگزاری کردی؟ او میگوید: تو را شکر کردمای پروردگارم. خداوند میگوید:، چون از او تشکر نکردی، از من هم سپاسگزاری ننمودی. مطابق این حدیث نیز شکر خدا تنها از راه تشکر از انسانهای خدمتگزار تحقق مییابد.
از نظر عقلی نیز تشکر از نعمتهای انسانها لازم است؛ چون کسانی که از مردم تشکر نمیکنند، راه نیکی و احسان انسانها را میبندند. بسیاری از مردم پس از کار نیک و احسان خود، حداقل انتظارشان، تشکر زبانی و ثنا ازسوی کسی است که به او نعمتی بخشیدهاند و، چون این کمترین را مشاهده نمیکنند، گاه حکم کلی صادر میکنند و مردم را ناسپاس میخوانند و از احسان و نیکی به دیگران دست میکشند و از نعمتدهی خودداری میکنند؛ بنابراین انسان نمیتواند بهدلیل اینکه از خدا سپاسگزاری کرده، از کسانی مانند پدر و مادر و برادر و خواهر و دوست و معلم و همسایه و سایر افرادی که به او نیکی کردهاند، تشکر نکند.
ملازمه میان تشکر مخلوق و خالق را دوگونه میتوان تفسیر کرد؛ یکی اینکه ترک شکرگزاری مخلوق نشانه ذات ناسپاس شخص است؛ دراینصورت دربرابر خالق هم شکرگزاری نخواهد کرد، بهویژه اینکه نعمتهای خداوند بهدلیل گستردگی آنها ممکن است به چشم نیاید. دیگر اینکه مخلوق واسطهای برای انتقال نعمت خدا به بندگان است و عدم شکرگزاری از واسطه نعمت به عدم شکرگزاری از خالق منتهی میشود. بیشک شکرگزاری از انسانها نشانه ادب و وظیفه است.
در ادبیات عامیانه و برخی کتابها حدیث شکر خدا و مردم به این صورت درآمده است: «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ المَخْلُوقَ لَمْ یَشْکُرِ الْخَالِقَ». این عبارت در میان روایات شیعه وجود ندارد، اما حدیث رضوی مذکور و روایاتی با مضمون مشابه وجود دارد و شایسته است گویندگان و نویسندگان هنگام تشکر از دیگران، متن حدیث امامرضا (ع) را به کار ببرند.
شکر نعمتهای دیگران حداقل به شکل تشکر زبانی و لفظی و گفتاری و کلامی و اشارهای است، اما شکر عملی و رفتاری و نعمترساندن به دیگران نیز لازم است.