به گزارش شهرآرانیوز، «اشعث بن قیس» از شخصیتهای منافق تاریخ است که خود در شهادت امام علی (ع) نقش داشت و دخترش، جعده، بهعنوان قاتل امام حسن (ع) و پسرش، محمد، از فرماندهان لشکر یزید در ماجرای کربلا است.
در خطبه ۱۹ نهجالبلاغه، ماجرای گفتوگوی او با امام علی (ع) اینگونه نقل شده است که حضرت بعد از «خیرخواهی منافقانه» او، حضرت اوصاف او را بیان کرده و میفرمایند: «ما یُدْریکَ ما عَلَیَّ مِمّا لی، عَلَیْکَ لَعْنَةُ اللهِ وَ لَعْنَةُ اللاعِنینَ! حائِکُ بْنُ حائِکٍ! مُنافِقُ ابْنُ کافِرٍ! وَ اللهِ لَقَدْ اَسَرَکَ الْکُفْرُ مَرَّةً وَ الاِسْلامُ اُخْری! فَما فَداکَ مِنْ واحِدَةٍ مِنْهُما مالُکَ وَ لا حَسَبُکَ! وَ اِنَّ امْرَآ دَلَّ عَلی قَوْمِهِ السَّیْفَ، وَ ساقَ اِلَیْهِمُ الْحَتْفَ! لَحَرِیّ اَنْ یَمْقُتَهُ الاَقْرَبُ، وَ لا یَأمَنَهُ الاَبْعَدُ!
تو چه میفهمی که چه چیز به سود من است و چه چیز به زیان من؟ لعنت خدا و لعنت همه لعنتکنندگان بر تو باد!ای بافنده (دروغ)، فرزند بافنده! وای منافق فرزند کافر! به خدا سوگند یک بار کفر، تو را اسیر کرد و یک بار اسلام، مال و حسب تو نتوانست تو را از هیچ یک از این دو اسارت آزاد سازد (و اگر آزاد شدی به کمک اموال دیگران یا با خواهش و التماس و خیانت بود)! آن کس که شمشیرها را به سوی قبیلهاش هدایت کند و مرگ را به سوی آنان سوق دهد سزاوار است که نزدیکانش به او خشم ورزند و بیگانگان به او اعتماد نکنند.»
اگر بخواهیم از این سخنان، با نگاهی به وقایع امروزین نتیجهای بگیریم، آن نتیجه اینگونه قابل بیان شدن است که مدعیان خیرخواهی حاکم اسلامی و حکومت دینی، غالباً با پوششی خیرخواهانه و با بافتن دروغهای منافقانه، تلاش میکنند که دلایلی را برای آنچه در نظر دارند، بیابند و به جامعه انتقال دهند. روشن است که این دروغها و بافتنیهای ذهنی، ممکن است بر روی افراد جامعه تأثیرگذار بوده و آنان را همسو با اهداف سوء آنان کند.
امام علی (ع) نیز در این خطبه، خطاب به «اشعث بن قیس» اینگونه خطاب میکند: «حائِکُ بْنُ حائِکٍ! مُنافِقُ ابْنُ کافِرٍ!.» معنای منافق فرزند کافر که روشن است، اما در میان شارحان نهجالبلاغه درباره معنای «حائک» اختلاف نظر وجود دارد.
برخی از شارحان، این لفظ را به معنای «بافنده» معنا کردهاند و اشاره حضرت را به شغل اشعث و شغل پدرش میدانند و شغل «بافندگی» را از شغلهای پست اجتماعی در آن دوران معرفی کردهاند ولی شخصیت و تأثیرات سیاسی اشعث و پدرش، تناسبی با این جایگاه اجتماعی نداشته است. شاید هم بتوان گفت که تحقیر شخصی به واسطه شغل اجتماعی در شأن امام معصوم (ع) نیست.
آنچه که ترجمه این عبارت را روشن میکند این است که این معنا به صورت کنایهای از ویژگیهای اخلاقی اشعث و پدر اوست. در کلام عرب و حتی در زبان فارسی، به کسی که دروغهای فراوانی میبافد و آن را به دیگران نسبت میدهد «بافنده» میگویند و در تاریخ اسلام نمونههای فراوانی از «دروغهای بافتهشده» توسط اشعث، پدر و فرزندانش در ماجراهای مختلف دیده میشود.
امروزه نیز در شبکههای ماهوارهای و فضاهای مجازی، افرادی را میتوان یافت که در حالی که مدعای مسلمانی و شیعه بودن هستند، با استفاده از بودجه و امکانات دشمن دیرینه اسلام و تشیع، «دروغهایی را بافته» و با دلسوزی منافقانه، تلاش میکنند که این دروغها را به «باورها» تبدیل کنند تا در نهایت دشمنان اسلام به اهداف خود که نابودی اسلام و تشیع است دست یابند.
بدون شک برای این گروه از افراد در زمان معاصر، میتوان این عبارت امیرالمؤمنین (ع) را به کار برد و آنان را اینگونه خطاب کرد: «حائِکُ بْنُ حائِکٍ! مُنافِقُ ابْنُ کافِرٍ!».