ایران در آستانه سالمندی جمعیت و چالش بزرگ نظام بیمه‌ای صدور هشدار هواشناسی سطح نارنجی در پی پیش‌بینی تشدید فعالیت سامانه بارشی در روز‌های آینده (۷ آبان ۱۴۰۴) چرا فشار خون در فصل سرد بالا می‌رود؟ ادعای معاون وزیر آموزش و پرورش: اجباری‌شدن پیش‌دبستانی، آمار تکرار پایه را کاهش می‌دهد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (چهارشنبه، ۷ آبان ۱۴۰۴) | احتمال رگبار‌های پراکنده باران در برخی نقاط استان، از فردا معاون وزیر آموزش و پرورش خبر داد: افزایش شمار هنرستان‌های دخترانه عشایر | دوره‌های تربیت معلم همچنان ادامه دارد تکالیف وزارت علوم در حوزه حمایت از هوش مصنوعی مشخص شد نتایج متقاضیان رشته‌های بورسیه نوبت دوم کنکور ۱۴۰۴ اعلام شد (۷ آبان ۱۴۰۴) نقش والدین در استفاده صحیح فرزندان از گوشی‌های همراه چیست؟ | نشانه‌های اعتیاد به اینترنت در نوجوانان + راهکار‌ها ۸۳۰ تن انواع فرآورده خام دامی غیربهداشتی در خراسان رضوی توقیف شد (۷ آبان ۱۴۰۴) هشدار درباره تخلفات مالی در بیمارستان‌ها | پورسانت‌گیری و درآمدهای صوری در مراکز درمانی باید متوقف شود مأموریت موفق اورژانس ۱۱۵ فریمان در تسهیل زایمان مادر باردار داخل آمبولانس (۷ آبان ۱۴۰۴) چطور یک آلرژی خطرناک در کودکان را کاهش دهیم؟ دارو‌های امپرازول و پنتوپرازول را خودسرانه مصرف نکنید کشف ۱۲ تن برنج ایرانی احتکارشده در یکی از شهرستان‌های خراسان رضوی (۷ آبان ۱۴۰۴) خودمراقبتی، کلید سالمندی سالم و پویاست معاون پلیس آگاهی فراجا: از اردیبهشت تاکنون، بیش از ۶ هزار و ۳۰۰ حساب بانکی کلاهبرداران مسدود شده است (۷ آبان ۱۴۰۴) درخواست وزیر آموزش و پرورش از اعضای مجلس برای رفع مشکلات تبدیل وضعیت معلمان جریمه ۵۹۰ میلیارد ریالی یک شرکت تجاری در مشهد + جزئیات سارق، موبایل دزدی را به کلانتری خواجه ربیع مشهد فرستاد! معاون وزیر آموزش و پرورش هشدار داد: برخورد جدی با هرگونه هنجارشکنی در مدارس غیردولتی اجرای طرح هوشمندسازی بیمارستان‌های کشور از مشهد | اسناد کاغذی بیمه سلامت حذف می‌شود ۴ ماسک خانگی برای درمان خشکی پوست در پاییز افزودن سبزیجات و کنجد به نان ممنوع شد خطرناک‌ترین روش نگهداری سیر که می‌تواند مرگبار باشد! ایران، رکورددار تجویز و مصرف دارو در دنیا | عوارض مصرف بی‌رویه دارو هشدار درباره عرضه غیرقانونی قرص برنج در عطاری‌ها اولین واکنش پژمان جمشیدی به اتهام تجاوز و فرار از کشور هوش مصنوعی خطر بیماری قلبی را با اعداد نمایش می‌دهد
سرخط خبرها

گذرگاه موجر و مستأجر

  • کد خبر: ۳۵۴۳۹۹
  • ۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۶
گذرگاه موجر و مستأجر
این بنگاه چهاردهم است. برای چهاردهمین‌بار گفته‌ایم: «یک مورد رهن و اجاره می‌خوایم؛ ۳۵۰ رهن، هفت‌هشت تومن اجاره» و آقای بنگاهی دفتر سیمی بزرگش را باز کرده و از پشت عینکش ردیف آپارتمان‌های رهن‌واجاره‌ای را بالاوپایین کرده.

این بنگاه چهاردهم است؛ یعنی برای چهاردهمین‌بار، بچه را گذاشته‌ام سر شانه‌ام. از ماشین پیاده شده‌ام. در را با یک دست بسته‌ام. رفته‌ایم داخل بنگاه و برای چهاردهمین‌بار گفته‌ایم: «یک مورد رهن و اجاره می‌خوایم؛ ۳۵۰ رهن، هفت‌هشت تومن اجاره» و آقای بنگاهی دفتر سیمی بزرگش را باز کرده و از پشت عینکش ردیف آپارتمان‌های رهن‌واجاره‌ای را بالاوپایین کرده.

برخلاف قبلی‌ها، اما این‌یکی دقیقا یک مورد رهن و اجاره با ۳۵۰ تومان رهن و هفت‌هشت تومان اجاره دارد. برای خانم نیرومند است. تلفن پاناسونیک روی میزش را می‌گذارد روی اسپیکر. شماره خانم نیرومند را می‌گیرد. 

صدای خانم نیرومند از آن طرف خط می‌آید؛ صدایی حوالی شصت‌سالگی. آقای بنگاهی می‌گوید برای مورد طبقه سوم تماس گرفته است. خانم نیرومند احتمالا یک جرعه از چای عصرانه‌اش را باطمأنینه سر می‌کشد. بچه را روی شانه‌ام جابه‌جا می‌کنم. بعد از چهارده‌بار رفتن و آمدن، کلافه شده. ساعت خوابش رسیده و دارد بهانه می‌گیرد.

خانم نیرومند می‌پرسد: چند نفرن؟ آقای بنگاهی با نگاهی پرسشگرانه وراندازمان می‌کند. می‌گوییم: چهارنفر. زیر لب می‌گویم سه‌تاونصفی. آقای بنگاهی می‌گوید: یک زن‌وشوهرن با دو بچه. خانم نیرومند جرعه آخر چای را پایین می‌دهد و تمام بازدمش را خرج خانواده ما می‌کند: «اوووووووووه. دوتا بچه! نه آقای محمدپور! حوصله ندارم. فقط زوج جوون باشن.» 

آقای بنگاهی تلفن پاناسونیک را قطع می‌کند. شانه‌هایمان افتاده. خداحافظی می‌کنیم و برمی‌گردیم سمت ماشین. با یک دست در را باز می‌کنم. پسرک روی شانه‌ام خوابش برده. می‌گذارمش روی پا. نگاهی به مژه‌های بلند و متراکمش می‌اندازم. گونه‌هایش از گرما سرخ شده. مو‌های پیشانی‌اش چسبیده به هم. دست می‌کشم روی دست‌های سفیدش. انگشتم را از روی سوراخ‌های نمکین پشت دستش عبور می‌دهم. توی خواب و بیداری، انگشت اشاره‌ام را سفت می‌چسبد. بغضم را فرو می‌خورم. سکوت، امانمان را بریده. چیزی برای گفتن نداریم. 

ما یک خانواده چهارنفره‌ایم که یکی مثل خانم نیرومند حوصله بودنمان را ندارد. فکر می‌کنم خانم نیرومند خودش وقتی جوان‌ترک بوده و بچه‌های احتمالی‌اش کوچک‌تر بوده‌اند، زیر سقف کدام خانه زندگی می‌کرده؟ یک بار توی بنگاه‌های شهر چرخی زده؟ کسی تا امروز او را به‌خاطر پاره‌های تنش، رد کرده؟ نوه ندارد؟ دختروپسرش هیچ‌وقت گذرشان به گذرگاه موجر و مستأجر نیفتاده؟ گازش را می‌گیریم می‌رویم سمت بنگاه پانزدهم. دیگر پیاده نمی‌شوم. 

همسرم می‌رود توی بنگاه. از دور نگاهش می‌کنم. دارد برای پانزدهمین‌بار می‌گوید: «یک مورد رهن و اجاره می‌خوایم؛ ۳۵۰ رهن، هفت‌هشت تومن اجاره» و آقای بنگاهی دفتر سیمی بزرگش را باز کرده. نمی‌دانم توی آن دفتر بزرگ و شلوغ، جا برای یک خانواده چهارنفره پیدا می‌شود یا نه.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->