به گزارش شهرآرانیوز، امشب، سهشنبه ۱۸ شهریور، نگارخانه «آسمان» حالوهوای دیگری داشت. صندلیها یکییکی پر شد و جمعی از شاعران، منتقدان و دوستداران ادبیات گرد هم آمدند تا شاهد رونمایی از کتاب «فاتحهای در کمین یک سکته» باشند؛ اثری تازه از محمد دانشور، شاعر و معمار. فضای نشست صمیمی، اما جدی بود، همه چشمانتظار شنیدن سخنانی درباره این کتاب که حاصل سالها تجربه و دغدغه شاعر است.
در کنار نویسنده، چهرههایی چون محمدسعید شاد، رضا عابدینزاده و جواد گنجعلی نیز حضور داشتند. هریک در نوبت خود پشت تریبون رفتند و به بیان نظراتشان پرداختند، که در ادامه میخوانید.
محمدسعید شاد، شاعر، در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود نتوان محمد دانشور را دوست نداشت. من تعدادی از شعرهای او را شنیدهام و مفصل درباره آنها با خودش صحبت کردهام. به گمانم این جلسه رونمایی، جلسه نقد نیست؛ بلکه بزرگداشتی برای سالها تلاش اوست.
وی ادامه داد: در تمام سالهایی که مهمترین درگیری ذهنیام شعر بوده، بارها با خود اندیشیدهام چه چیزی یک شاعر خوب را از انبوه شاعران متوسط و ضعیف متمایز میکند. بزرگترین کشف من این است که آنچه یک شاعر بزرگ را میسازد، گستردگی جهان اوست. تجربه زیسته پربار، دغدغههای متنوع و سالها تلاش در هنر و دانش، یک انسان عمیقتر و در نتیجه شاعری اثرگذارتر میسازد. البته اگر همه اینها باشد و شرافت در کار نباشد، برای من ارزشی ندارد. چیزی که در محمد دانشور وجود دارد، همین شرافت و عمق است که او را از دیگران متمایز میسازد.
این شاعر با اشاره به ابعاد مختلف شخصیت دانشور بیان کرد: جهان محمد دانشور بسیار متکثر است. او صرفاً شاعر نیست؛ موسیقی میداند، معمار و طراح موفقی است و درک دقیقی از سینما دارد. حتی اجرای شعرهای مرا توسط خودش بیشتر از اجراهای برخی موسیقیدانان حرفهای پسندیدم. این وسعت نگاه و دانش، نیرویی است که به آثار او عمق میدهد.
شاد افزود: محمد دانشور از بسیاری پرتگاههایی که شاعران دیگر را گرفتار کرده، عبور کرده است. او دورهگرد جلسات ادبی نیست و هیچگاه به دام باندها و گروههای ادبی نیفتاده است. همین استقلال، ارزشمند است. همچنین او هرگز به شاعری جشنوارهای تبدیل نشده و راه دیگری را رفته است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: محمد دانشور حتی اگر شعر را از او بگیریم، باز هم انسانی متفکر و چندبعدی باقی میماند. در خوانش کتاب تازه او، با شاعری روبهرو هستیم که موضع و دغدغهای سیستماتیک دارد. سلامت زبان از مهمترین ویژگیهای کار اوست؛ چه در شعر کلاسیک که مخاطب انتظار بالاتری دارد و چه در شعر نو. در برخی شعرهای این کتاب، این سلامت زبان به اوج رسیده است. از سوی دیگر، نوگرایی دانشور سبب شده هرگز به ورطه فسیلشدن نیفتد.
شاعر مجموعهشعر «سپس بیقراری» در پایان سخنان خود تأکید کرد: محمد دانشور انسانی شریف است که بارها در این کتاب نشان داده در سمت درست ایستاده است. همین ویژگی، ارزش کار او را دوچندان میکند.
رضا عابدینزاده، در ابتدای سخنان خود تصریح کرد: وقتی نوجوان بودم، همیشه با خود فکر میکردم که کدام شاعر بزرگتر است. ذهنم در اختیار خودم نبود و شاعران را قضاوت میکردم، اما اخلاقم مرا از این کار نهی میکرد. بعدها دریافتم که ادبیات و هنر شبیه یک پازلاند؛ پازلی که هر قطعهی آن نقشی مهم در تکمیل کل دارد.
وی ادامه داد: گاهی با خود میاندیشیدم که باید بسیار نوشت و آثار زیادی تولید کرد، اما میزان عرضه و ارائهی آنها تعیینکننده است. بهیاد دارم روزی دیوان طبیب اصفهانی را میخواندم و دیدم اشعارش در مجموع بسیار متوسط است، اما او تنها با یک شعر در ادبیات ماندگار شده است. این تجربه مرا به این فکر واداشت که راز دیدهشدن یا نشدن یک شاعر در جهان ادبیات چیست؟ دریافتم که شرط لازم، کار خوب است، اما شرط کافی نیست. رویدادهای تاریخی و حتی شانس، نقش پررنگی در ادامه مسیر یک شاعر یا هنرمند دارند.
این شاعر سپس به کتاب محمد دانشور پرداخت و گفت: وقتی کتاب را خواندم، در همان آغاز متوجه سلامت زبان شدم. طراحی جلد و صفحهآرایی کتاب نیز بسیار زیباست و کار خودش است. در این مجموعه، بیتهای خوبی فراوان دیده میشود.
عابدینزاده در پایان تأکید کرد: من فکر میکنم اگر بخواهند شعر روزگار ما را بررسی کنند، بدون خواندن کتاب محمد دانشور این پازل کامل نخواهد شد.
جواد گنجعلی نیز با اشاره به نگاه این شاعر گفت: محمد دانشور شعر را صرفاً یک اثر ادبی نمیداند، بلکه آن را نوعی کنش اجتماعی تلقی میکند. از نگاه او، شعر تنها حاصل خلاقیت فردی نیست، بلکه محصول شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نیز واکنشهای افراد در میدان ادبی است. همین نگاه برای من بسیار جالب بود.
وی سپس با اشاره به نظریه بوردیو افزود: این نظریه سه بخش دارد: منش، میدان و سرمایه. شاعر در میدان ادبی با منش و مرام خاص خود کنشهایی انجام میدهد و شعر او واکنشی به همین شرایط است. در کتاب محمد دانشور نیز حساسیت او به محیط اطراف و وضعیت اجتماعی بهخوبی دیده میشود.
این شاعر ادامه داد: گرچه من شخصاً چندان با شعر اجتماعی ارتباط برقرار نمیکنم، چون معمولاً شاعر در آن گم میشود، اما در آثار محمد دانشور این اتفاق نمیافتد. او کنشگرانه در میدان اجتماعی حضور دارد و همین موضوع او را از بسیاری دیگر متمایز میکند. پیوندی هم میان نگاه او و سنت شعری شاملو میتوان دید.
گنجعلی با اشاره به رویکرد انتقادی و طنز در آثار محمد دانشور بیان کرد: یکی از ویژگیهای مهم شعر او استفاده از طنز اجتماعی است؛ طنزی که در ادبیات ما ریشه دارد و با طنز مبتذل روزمره تفاوت جدی دارد. همین طنز شاعرانه، همراه با نگاه انتقادی به جامعه، وجه تمایز آثار اوست.
وی تصریح کرد: محمد دانشور بهمعنای واقعی مدرن است. مدرنبودن صرفاً استفاده از واژههای جدید نیست؛ بلکه نیازمند جهانبینی مدرن است. در این کتاب ما با چنین جهانبینیای روبهرو هستیم. از سوی دیگر، پیوند آثار او با ناخودآگاه جمعی بسیار پررنگ است. همانطور که یونگ معتقد است، شاعران بزرگ با بهرهگیری از کهنالگوها به عمق روان جمعی دست یافتهاند. آثار دانشور هم از همین مسیر برای مخاطب قابلدرک و اثرگذار میشوند.
این شاعر سپس به موضوع ماندگاری شاعران پرداخت و گفت: مدتی پیش در جمعی از شاعران برجسته بحث شد که چه چیزی باعث ماندگاری یک شاعر میشود. برخی بر شانس، برخی بر تبلیغ و برخی بر شرایط اجتماعی تأکید میکردند. به نظر من، مهمترین عامل همان پیوند شاعر با ناخودآگاه جمعی است. نمونه بارز آن خیام است که پس از هزار سال همچنان مدرنترین شاعر ماست.
گنجعلی در پایان افزود: از دیدگاه فلسفی نیز، همانطور که هگل میگوید، حقیقت در دل تضادهاست. شاعران بزرگی، چون حافظ و سعدی تضادهایی مانند زهد و رندی یا کفر و دین را در کنار هم نشان دادهاند و از دل این تنشها معنا آفریدهاند. همین مواجهه با تضادها شعر را زنده، پویا و ماندگار میکند. محمد دانشور نیز با همین رویکرد، در دل تضادهای اجتماعی و شخصی شعر میگوید و همین امر میتواند آثار او را ماندگار سازد.
در ادامه محمد دانشور خاطرنشان کرد: دلیل اصلی چاپ اثر برای من این بود که کتاب بهعنوان یک سند و نشانه از مسیر ادبیام باقی بماند. علاوه بر این، مهم بود که کتاب قیمتی داشته باشد که مخاطب جوان بتواند آن را تهیه کند. من خودم همیشه مشتاقانه کتاب شعر میخریدم و خوشحال میشوم اگر جوانان هم بتوانند با هزینهای اندک به شعر دسترسی داشته باشند.
وی افزود: مخاطب اصلی شعر، پیش از همه، خود اهالی شعر هستند. برای همین همیشه به این فکر میکردم که اثر باید در دسترس بماند. چاپ و انتشار برایم بیش از هر چیز انگیزهای بود که جوانان و علاقهمندان بتوانند با شعر ارتباط بگیرند.
این شاعر با اشاره به نقدها و سخنان دیگر شاعران در این نشست بیان کرد: بخش بزرگی از آنچه دوستان درباره کتاب گفتند بیش از اندازه لطف بود. واقعاً نمیدانم چقدرش را میتوانم به خودم نسبت بدهم. مطمئنم آنچه گفته شد از سر محبت بود و نه صرفاً ارزیابی تخصصی. سه بزرگوار تا اینجا صحبت کردند و در تمام حرفهایشان چیزی جز صمیمیت و باور قلبی ندیدم. از این بابت بسیار سپاسگزارم.