یکی از ویژگیهای مهم حکومت اسلامی، مردمسالاری است. مردمسالاری، ابعاد متعددی دارد که یکی از آنها، «درخواست مشورت» حاکم از مردم و نخبگان است. پیامبر گرامی اسلام (ص)، در طول زندگی خود، جمله معروفی داشت با این عبارت «أَشِیرُوا عَلَیَّ؛ به من مشورت دهید.» این عبارت دههابار در منابع حدیثی شیعه و سنی نقل شده است. (ر. ک: کتاب بحارالانوار و کتاب شرحابنابیالحدید).
پیامبر (ص) عقل کل بودند، اما سیره ایشان پر است از مشورتهای متعددی که پس از آن، نظر مشاوران را بر نظر خود ترجیح داده و بر همان اساس تصمیم گرفتهاند؛ بهطور نمونه در جنگ احد، نظر پیامبر (ص)، جنگ شهری و نظر مشاوران و لشکریان، جنگ در خارج شهر بود، اما پیامبر (ص) نظر مشاوران را ترجیح دادند و به احد رفتند. نمونههای متعددی در تاریخ ذکر شده است.
حال سؤال مهم این است که بهراستی هدف پیامبر از مشورت با مردم و اصحاب خود چیست؟ این سؤال را از ابعاد گوناگونی میتوان پاسخ داد. این اهداف را میتوان در دو دسته زیر تقسیمبندی کرد:
۱. یکی از اهداف پیامبر (ص) این است که نشان دهد در حکومت اسلامی، استبداد معنا ندارد. در حکومت اسلامی، مشاوره صرفا یک نظرخواهی نیست. حکومت اسلامی با بهکارگیری خرد جمعی، مردم را در حکومتداری دخیل میکند. این رفتار، بهترین الگوی حکومت مردممدار است.
۲. مشورت، فرصتی برای آزمایش اصحاب صادق و باوفاست. در سیره نبوی مشورت فرصتی برای تشخیص افراد مؤمن و دلسوز حکومت اسلامی از فرصتطلبان و منافقان بود. یکی از راهکارهای دشمن در مقابله با حکومت اسلامی، نفوذ دادن منافقانی است که تلاش میکنند با مشورتهای خود، نظام اسلامی را به انحراف بکشانند. مشاوره و مشورت، ابزاری است که تهدید نفوذ را به یک فرصت تبدیل میکند.
۳. شناسایی خطاها و دستیابی به راهکار مناسب، یکی دیگر از اهداف مشورت است. مشورت به بهرهگیری از عقل دیگران، شناخت موارد خطا، پرهیز از اشتباه و یافتن راهحلهای صحیح، کمک و درنهایت از ندامت و پشیمانی جلوگیری میکند. همچنین مشورتها و مشارکت مردم در تصمیمگیری، حتی در صورت شکست ظاهری، از انتقادهای بیجا و تضعیف حکومت اسلامی جلوگیری میکند.
۱. یکی از اهداف مشورت توسط پیامبر (ص)، ارزش نهادن به مردم و شخصیتبخشی به امت و هدایت کردن آن بهسوی رشد و رستگاری است. مشورت باعث شکوفاسازی استعدادها در جهت تقویت همبستگی اجتماعی میشود؛ بهویژه مشورت پیامبر در حوادث و بحرانها، علاوهبر ایجاد وحدت و همدلی، به تقویت روحیه جمعی و کاهش اختلافها کمک میکرد و زمینهساز ثبات اجتماعی و موفقیت در تصمیمگیریهای دشوار میشد.ازطرف دیگر، با این عمل، غیرمسلمانان که سران قبایل و بزرگانشان هیچ اهمیتی برای آنان قائل نبودند، بهسوی اسلام جذب میشدند.
۲. هدف دیگر پیامبر، آموزش عملی مشاوره به مردم است. پیامبر (ص) با این شیوه، به مسلمانان و کارگزاران خود میآموخت که مشورت کردن ننگ نیست، بلکه عملی عقلانی و خداپسندانه است. تصور کنید خانوادهای را که اعضای آنها در همه کارها با یکدیگر مشورت میکنند، نهادها و سازمانهایی که دائم با اعضای خود در حال مشورت هستند، مراکز آموزشی که با مشورت، تعلیم و تربیت را درپیش میگیرند، قانونگذاران، تصمیمسازان و تصمیمگیرانی که کارهای خود را با مشورت پیش میبرند. چنین جامعهای، به الگوی حیات طیبه نزدیکتر است.
۳. هدف دیگر، تحرک جامعه و رشد فکری مردم است. مشورت، موجب همفکری و هماندیشی، رهایی جامعه از جمود فکری و روشنشدن راهحل مسائل برای همگان میشود و مردم را به تفکر و دقت در امور وامیدارد. ازطرف دیگر دریافت مشورت از مردم، به آنها دلگرمی میدهد و موجب مشارکت فعالتر آنان در جامعه و مسئولیتپذیری میشود.