فاطمه خلخالی استاد | شهرآرانیوز؛ هر سال تابستان معمولا به یک سفر تفریحی میرفتیم و خستگی کار کردن و ساکن بودن را از تن به در میکردیم، اما امسال حس مرغ توی قفس را داریم. انگار پشت میلههایی گیر افتادهایم و هی دور و برخودمان میچرخیم. بدتر از همه، آدم به بچهمدرسهایها که نگاه میکند حالش گرفته میشود. با اینکه ماههاست تعطیل هستند، از زمان مدرسهرفتن کلافهتر شدهاند. پدر و مادرها مدام به این فکرمیکنند که «امروز چطور این بچه را سرگرم کنیم؟».
چند ماه پیش دلخوش بودیم که کرونا به مرور پا پس میکشد و میتوانیم با احتیاط پایمان را از شهر و دیارمان بیرون بگذاریم و سفر کوتاهی برویم و زود برگردیم خانه، اما سفرهای خرداد نشان داد اشتباه کردیم. نباید عجله میکردیم. کرونا دوباره به ما حملهور شد. آدمی همیشه برای بحرانها راه حلی پیدا میکند. اینکه خلاقیت در محدودیت گل میکند، حرف نیست. تاکنون اتفاق افتاده است. حالا هم که اسیر فضای محدود دوروبرمان شدهایم، نباید حس کنیم حبس شدهایم. نباید تسلیم شویم. کرونا به خودی خود روحیه ما را تضعیف کرده است. نباید خودمان هم به آن دامن بزنیم. باید سعی کنیم در همین دایرهای که داریم تویش حرکت میکنیم سرزنده باشیم. شاد زندگی کنیم و حتی سفر برویم. سفررفتن نه به معنای قبلی خود، بلکه باید به تعریف جدیدی از سفر برسیم. ما اینجا میخواهیم با شما درباره سفر در شهر گپ بزنیم و به دیدگاههای مختلفی که اکنون در این رابطه در دنیا زمزمه میشود نگاهی بیندازیم. شما فکر میکنید اصلا میشود آدم توی شهر خودش سفر کند و لذت ببرد؟
آیا حالا وقت فهمیدن صحبتهای دکتر قاضی نیست؟
یادتان میآید تیرماه ۲ سال پیش عبدالوهاب قاضی، پزشک و نظریهپرداز حوزه گردشگری، وقتی در برنامه تلویزیونی «طبیب» حاضر شد، با صحبتهایش سوژه داغی برای رسانهها و فضای مجازی جور کرد؟ قاضی در این برنامه گفت: «گردشگری تنها به این معنی نیست که ما باید حتما به خارج از کشور سفر کنیم بلکه گردشگری میتواند این باشد که اگر همیشه در بخشی از منزل غذا میخوردیم، حالا جای میز ناهارخوری را تغییر دهیم و جای دیگری بنشینیم، یا اینکه به رنگها توجه کنیم و اگر تا به حال رنگ سطل زبالهمان سیاه بوده، حالا از یک سطل قرمز و زیبا استفاده کنیم، یا مثلا به پارکها و شهرهای اطراف برویم.» قاضی گفته بود که گردشگری از خودمان و از تغییر محیط اطرافمان شروع میشود.
اما صحبتهای او دستمایهای برای یادداشتهای طنز و کشیدن کاریکاتور و ساخت کلیپ و پویانمایی شد. بیان حرفهایی در حوزه گردشگری در یک برنامه پزشکی، بر این واکنشها تأثیر داشت. ضمن اینکه خود این پزشک بعدا گفت بخشی از حرفهایش حذف شده بوده و به دلیل ناقص مطرحشدن، درست فهمیده نشده است.
ماجرا هرچه بود تمام شد و هیچکس تلاشی برای فهمیدن صحبتهای قاضی نکرد، هرچند این پزشک گفته بود این بحث در دنیا مطرح شده است و او میتواند نمونه مقالاتی را هم در این زمینه معرفی کند. حالا که در بحران کرونا اسیر شدهایم و نه راه پس داریم و نه راه پیش، احتمالا وقتش رسیده باشد با تأمل، درباره صحبتهای این پزشک کمی جستوجو کنیم و ببینیم آیا بحث گردشگری در خانه، در دنیا مطرح شده است یا خیر. البته ما سعیکردیم با خود دکتر قاضی برای نوشتن این مطلب گفتگو کنیم که به نتیجه نرسیدیم.
استیکیشن، شوخیشوخی جدی شد
واژه staycation این روزها در اخبار گردشگری دنیا زیاد استفاده میشود. گرچه هنوز ترجمه موجز و خوشآهنگی از این کلمه در زبان فارسی وجود ندارد، بهترین برگردان آن «در خانه ماندن و تفریح کردن» یا «تفریحکردن اطراف خانه» است. این واژه نخستینبار حدود سالهای ۲۰۰۵ در یک سریال کانادایی مطرح شد تا گرانشدن بنزین در این کشور را به چالش بکشد. بعد از آن نیز، بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ در اوج بحرانهای اقتصادی، استفاده از این واژه در آمریکا رایج شد. در زمان رکود قدرت پوند در سال ۲۰۰۹ هم این کلمه در انگلستان به کار برده میشد. جالب اینجاست که staycation ابتدا به صورت کنایی و با زبان اعتراض به وضعیت اقتصادی استفاده میشد، اما به مرور، به عنوان مدل خاصی از سفر، جایگاه خود را باز کرد.
در زمان بحران بازار در سال ۲۰۰۸ در ایالات متحده، بسیاری از خانوارها به علت وضعیت بد اقتصادیشان مجبور شدند از سفر به خارج از کشور و حتی شهرهای اطراف بگذرند و شروع به کشف دوباره محیط اطراف خود کنند. در ادامه این اتفاق، به دلیل بالارفتن آگاهی مردم از مسائل زیستمحیطی، این روش طرفداران خود را پیدا کرد. حامیان محیط زیست در کشورهای مختلف دنیا میگویند صرف نظر کردن از سفرهای دور و استفاده نکردن از هواپیما باعث میشود مصرف گازهای گلخانهای کمتر شود.
خودمانیم! از بین ما افراد بسیار اندکی هستند که بخواهند به دلایل محیط زیستی از خیر سفر رفتن با هواپیما بگذرند و به استیکیشن قناعت کنند. حتی شاید وضع بد اقتصادی و کمبودن نقدینگی هم ما را به سفری از این نوع نرساند، اما کرونا چطور؟ حالا که کرونا طوری دست و پایمان را بسته است که نمیتوانیم دست از پا خطا کنیم، بهتر نیست یک بار هم شده با تردید به این موضوع نگاه کنیم که آیا واقعا میشود گردشگری را از خانه خودمان شروع کنیم؟
روی نیمکت سر کوچه خودتان را ولو نکنید؛ به اطرافش دقت کنید
staycation به عنوان مدل خاصی از سفر، به این معناست که تعطیلات و وقت خود را به جای سفر به مکانهای دور، در خانه یا اطراف خانه خود بگذرانید. البته نه به این شکل که توی خانه بمانید و استراحت کنید یا به پارک سر کوچه بروید و روی نیمکت ولو شوید. این واژه با کاووش و جستوجو در مکان همراه است تا بتواند به شما شادیای از جنس سفررفتن بدهد.
ما که حالا به خاطر همزیستی با کرونا در شهر خودمان محبوس شدهایم، بهتر نیست دنبال کشف همین دیار خودمان راه بیفتیم و چیزهای جدیدی درباره مکانهایی پیدا کنیم که تا امروز بیاهمیت از کنارشان عبور میکردیم؟ عجله نکنید. این کار به معنای راهافتادن توی کوچهها و رعایتنکردن فاصله اجتماعی نیست. باید راهکار درستی را در اینباره اجرا کنیم که سلامت خودمان و دیگران را به خطر نیندازیم و گزک دست کرونا ندهیم.
استیکیشن به ما میگوید: در لحظه حال زندگی کن و از اطرافت لذت ببر. فهرستی از مکانهای اطرافت که همیشه دوست داشتی به آنجا بروی تهیه کن، مثلا کافیشاپها، سالنهای تئاتر، پارکها و .... در شرایط فعلی تهیه این فهرستها باید با ملاحظات خاصی همراه باشد. هرجا که قرار است بروی، باید اول از همه ببینی خلوت است یا نه. برای نمونه، الان بسیاری از کافیشاپها مشتری ندارند و میتوان با خیال راحت به این مکانها رفت. وقتی هم مشتری کافیشاپی میشوی، باید اطمینان حاصل کنی که سفارشت با رعایت پروتکلهای بهداشتی آماده میشود. شاید شما هم روزی که خیلی با عجله از کوچهای عبور میکردید، با دیدن فضا و دکور یک کافیشاپ، حس کردهاید میتوانید حس خوبی در این مکان داشته باشید و همانجا به خودتان گفتهاید: «باید حتما یک سر اینجا بیام.» خب، الان فرصت خوبی است برای اینکه این شادی را به خودتان هدیه دهید.
پارکها و بوستانهای مشهد معمولا اواسط هفته خلوتاند. مثلا پارک جنگلی وکیلآباد با داشتن رودخانه و درختان بلندی که سایهبان ما میشوند، میتواند گزینه بسیار خوبی برای روزهای وسط هفته باشد. کوهپارک هم که بهتازگی افتتاح شده است مکان جدیدی برای کشف شدن است. سعی کنید مثل زمانی که به سفر میروید، طوری به اطرافتان توجه کنید که انگار نخستینبار است به آنجا قدم میگذارید. حتما چیزهایی کشف خواهید کرد که در سفرهایتان با آن روبهرو میشوید.
مکان سفرت را به من معرفی کن
آدمهای کنجکاوی اطراف ما هستند که برای کشف چیزهای تازه به درنوردیدن مسافتهای طولانی نیاز ندارند. حتما شما هم دوستانی دارید که در اوقات بیکاری راه میافتند توی کوچهپسکوچههای شهر و برای خودشان تور عکاسی راه میاندازند. عکاسی باعث میشود به دنبال سوژه بگردید و همهچیز را با نگاه جدیدی بسنجید. توی همین مشهد، کوچهها و خیابانهای بسیار زیادی هست که هنوز حتی یک بار هم پا به آنجا نگذاشتهایم و ارزش دیدن دارد. لابد پیش آمده است اتفاقی از کوچهای فرعی عبور کرده باشید و با دیدن درخت منحصربهفردی یا شکل خانهها و حتی فقط پنجره اتاقی، آنقدر سر ذوق آمده باشید که دلتان بخواهد دست دیگران را هم بگیرید و آنجا ببرید. الان وقتش است. این مکانهای خلوت و دنج و زیبا را به هم معرفی کنیم. ما اکنون نیاز داریم به یکدیگر الهام بدهیم. فضای مجازی به راحتی به ما اجازه این کار را میدهد که از زیباییهای سفر در شهر خودمان برای هم حرف بزنیم.
اگر باغ یا باغچهای داریم که از فرط زیاد پا گذاشتن به آنجا دیگر دلزده شدهایم، سعی کنیم با تغییرات کوچکی که در فضا میدهیم دوباره جوری به آن نگاه کنیم که انگار برای تعطیلات به مکان جدید آمدهایم. افرادی بودهاند که طی همین چند ماه اخیر به مزرعهها و زمینهای کشاورزیشان پناه بردهاند و در حال تجربه سفری چندماهه هستند. معنای استیکیشن حتی میتواند از این هم فراتر برود. توصیه میشود توی خانههایتان چادر مسافرتی بزنید، باربکیو برپا کنید و دقیقا یک روز تعطیلتان را به شیوه پیکنیک رفتن، در خانه بگذرانید بهخصوص اگر حیاط دارید. مطمئنا بچهها خیلی بیش از ما اینگونه سفرها را باور میکنند و از آن لذت میبرند. پس بهتر است این برنامه را حتما برای آنها تدارک ببینیم.
مسافر اتاق خود باشید
«اگزویه دومستر» افسر و نویسنده فرانسوی قرن هجدهم میلادی است که در زمان زنده بودنش، به علت دوئل با افسری دیگر، به ۴۲ روز حبس در اتاقش محکوم شد. او در این مدت بیکار ننشست و به سفر در این فضای محدود پرداخت. بعدها این تجربه را در کتابی با نام «سفر به دور اتاقم» منتشر کرد که به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.
اگزویه دو مستر در این کتاب، به شرح جزئیات موجود در اتاق میپردازد و با زبانی طنز، سفر خود را تشریح میکند.
آلن دوباتن، نویسنده و فیلسوف ساکن بریتانیا، در کتاب «هنر سیر و سفر» خود نظرش را درباره کتاب دومستر اینگونه بیان کرده است: «داستان بهخوبی آغاز میشود. اگزویه در اتاق را قفل میکند. پیژامه آبی و صورتیاش را میپوشد. بینیاز از بار سفر، به طرف نیمکت، بزرگترین مبل اتاق، سفر میکند. با دیدی تازه به آن مینگرد و برخی کیفیات آن را کشف میکند. برازندگی پایههایش را تحسین میکند و لحظات خوشی را به یاد میآورد که در گرما و نرمی کوسنهایش لمیده و رؤیای عشق و پیشرفت در حرفهاش را در سر پرورانده بود. از نیمکتش، تختخوابش را مورد مداقه قرار میدهد. بار دیگر از دیدگاه برتر یک مسافر میآموزد این وسیله پیشرفته را تحسین کند.»
آلن دوباتن در ادامه میگوید: «اثر اگزویه از دیدگاهی عمیق و پرانگیزه سرچشمه گرفته است: اینکه لذتی که از سفرهایمان میبریم بیشتر به قصد ذهنیمان از سفر بستگی دارد تا مقصدی که به آن سفر میکنیم. اگر قصد سفر را به محوطه اطرافمان معطوف کنیم، چهبسا کشف کنیم این مکانها هیچ دستکمی از کوههای سرفراز و جنگلهای پرپروانهای که در آمریکای جنوبی کشف شد ندارد.»
حالا آسمان سفر برای همه به یک رنگ است
نکته مهمی که در سفر به شیوه استیکیشن باید بدانیم این است که این مدل سفر را نباید مختص کسانی دانست که شرایط اقتصادی خوبی برای سفرکردن ندارند. اگرچه ممکن است این گروه سهم زیادی از مخاطبان را شامل شوند، استیکشن یک روش اکولوژیکی سفر است که طی آن، بوم و محل زندگیمان را میشناسیم و تجربه میکنیم.
حتی اگر از دسته افرادی هستید که وضع جیبتان خوب است و نگرانی مالی ندارید، در وضعیت فعلی میتوانید به شیوه خودتان در شهر گردش کنید. میتوانید یک یا چند شب را در یکی از هتلهایی که دوست دارید اقامت کنید. هتلهای مشهد اکنون کمتر مسافر دارند. دوچرخهسواری در مکانهای خلوت مثل کوهپارک مشهد یکی دیگر از این گزینههاست. حتی میتوانید مکان مناسبی را برای کمپینگ پیدا کنید.
استیکیشن در مقایسه با سفرهایی که هرسال تابستان داشتید این مزیت را دارد که نیازی نیست چمدانی را دنبال خودتان بکشید یا نگران این نیستید که شب را کجا اقامت کنید. در وضع مالی خود صرفهجویی، و از طرفی به اقتصاد محلی نیز کمک میکنید. این سبک سفر به ما میآموزد چطور شتاب را کنار بگذاریم و به شیوه آهسته گردشگری کنیم و وقت بگذرانیم، مناظر اطرفمان را کشف کنیم و عجلهای برای رفتن از یک جا به جای دیگر نداشته باشیم، زیرا حالا به اندازه کافی وقت داریم.
شاید اگر کرونا ما را سر جایمان میخکوب نمیکرد، هیچوقت به فکر گردشگری در شهر نمیافتادیم و اگر هم این کار را میکردیم، خجالت میکشیدیم در برابر سفرهای دور و گرانقیمت اطرافیانمان، از چنین تجربهای حرف بزنیم، اما حالا آسمان برای همه همین رنگ است، فقیر و ثروتمند نمیشناسد. از آن گذشته، شاید روزی برسد که استیکیشن، به علت مزیتهایی که دارد، به یک فرهنگ تبدیل شود و خانوادهها آگاهانه انتخاب کنند که تعطیلاتشان را در شهر خودشان سفر کنند. آن وقت است که میشود به این انتخابمان افتخار کنیم.