وقتی «برمودا» رازهای کامران نجف‌زاده را هم افشا می‌کند! تمساح خونی و سال گربه زیر سایه «مست عشق» «لوران کانته» کارگردان فیلم کلاس درگذشت فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) برگزاری کنگره شعر توس تا نیشابور + جزئیات نگاهی به مضمون بهار در شعر معاصر «پدر قهوه» سریال جدید مهران مدیری در راه شبکه نمایش خانگی چندخطی درباره‌ی کتاب «فلسفه‌ی پیاده‌روی» نوشته‌ی فردریک گرو | بجنبید، منتظرمان هستند! بازگشت بهروز افخمی با «هفت» به تلویزیون + زمان پخش تئاتر کمدی «هشتگ، بچه‌شهرستانی‌ام» روی صحنه می‌رود + پوستر و زمان اجرا انعکاسی از مظلومیت غزه در «خاورمیانه» | گفتگو با احمدرضا عبیدی (ججو) به مناسبت انتشار موزیک ویدئو جدیدش فردوسی و «شاهنامه» در نگاه محمدعلی اسلامی ندوشن «صحبت یار» در نگارخانه فردوسی + عکس اضافه شدن شخصیت «غرغر خان» به باغ شادونه نقد کامل فیلم تلماسه ۲ (Dune 2) | زیبایی و وحشت «پهلوان هرگز نمی‌میرد» و «پهلوان واقعی» در تلویزیون + زمان پخش
سرخط خبرها
سخنان شگفت انگیز مسعود رجوی درباره جنگ عاشورایی

ماموریت غیرممکن برای فتح تهران

  • کد خبر: ۳۶۱۵۶
  • ۰۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۱
ماموریت غیرممکن برای فتح تهران
جعفر شیرعلی نیا - پژوهشگر جنگ
مسعود رجوی: «ما در این راه عاشوراگونه می‌رویم، اما این بار با زمانی که در ۳۰ خرداد ۶۰ شروع کردیم، فرق می‌کند؛ چون در آن موقع چشم انداز پیروزی نداشتیم و عاشوراگونه شروع کردیم، ولی این بار چشم انداز پیروزی داریم که خیلی ملموس است. البته همه افراد باید بدانند که می‌خواهند چه کنند. ما کاری می‌خواهیم بکنیم که همه دنیا تعجب کنند و یک دفعه بفهمند که ما در تهران هستیم و خمینی دیگر وجود ندارد.»
نیرو‌های رجوی سال‌ها در کنار صدام بودند. تا سال ۶۶ بیشتر همکاری‌های اطلاعاتی و جاسوسی می‌کردند. سال ۶۶ در درگیری‌های مرزی شرکت می‌کردند و سال ۶۷ عملیات‌های نظامی بزرگ تری انجام دادند؛ بامداد ۸ فروردین به فکه حمله کردند و ٢٩خرداد در عملیات چلچراغ، مهران را گرفتند و شعار دادند: امروز مهران، فردا تهران. سوم مرداد ۶۷ نیرو‌های نظامی سازمان مجاهدین خلق که در ایران به منافقین معروف بودند، سومین و آخرین حمله شان در سال‌های جنگ را آغاز کردند. پاراگراف اول، بخشی از سخنان مسعود رجوی، رهبر وقت سازمان، برای توجیه نیرو‌ها به منظور حمله است. او ۳۱ تیر گفت که جنگشان عاشوراگونه است، اما نتیجه اش، متفاوت از عاشوراست: «در اینکه ما حتما پیروز می‌شویم، هیچ شکی نداریم. الان جبهه‌ها خالی شده و وقتی که از جبهه آن طرف‌تر برویم، کسی نیست که جلوی ما را بگیرد.» رجوی می‌گفت: «با عنایت به نام پیامبر اسلام، عملیات را فروغ جاویدان نامیده ایم.»
رجوی گرم وگیرا سخن می‌گفت و هواداران بار‌ها سخنان او را با شعار، هورا و صلوات قطع کردند. او ماموریت فرماندهان مختلفی را که باید به همراه نیروهایشان یک به یک شهر‌های ایران را می‌گرفتند، توضیح داد:
«- صالح آماده ای؟
- بله.
- شما قرار شد به کجا بروید؟
- کرمانشاه. تقسیم بندی هم کرده ایم که تیپ‌ها باید در کدام نقاط متمرکز شوند. تیپ... سراغ صداو سیما می‌رود، تیپ... سراغ زندان دیز ل آباد تا زندانیان را آزاد و آن‌هایی را که می‌خواهند، مسلح کند و تیپ... سپاه بعثت و قرارگاه نجف را می‌گیرد و به همین ترتیب، جعفر راه ورودی کرمانشاه، تیپ افسانه، پادگان نزدیک آن و تیپ جلیل، دروازه خروجی کرمانشاه و هوانیروز را می‌گیرد. البته مردم را هم می‌فرستیم که زندانیان دیزل آباد را آزاد کنند.
- اول شهر را بگیرند بعد زندان را؛ چون تصرف شهر مهم‌تر است. ما در کرمانشاه اعلام جمهوری دموکراتیک اسلامی می‌کنیم. محمود تو آماده ای؟
- بله...»
اعضای سازمان انرژی گرفتند. هادی شعبانی که یکی از آن هاست، تعریف می‌کند: «مسعود آن شب طوری صحبت کرد که همه می‌گفتند همین امشب حمله را شروع کنیم. حتی برخی افراد در شبانه روز دو ساعت می‌خوابیدند و فقط کار می‌کردند. برای همین خیلی از نیرو‌ها در حمله فروغ [جاویدان]از فرط خستگی در میدان نبرد، خوابشان برد.» ایران ۲۷ تیر قطعنامه را پذیرفته بود، اما ارتش صدام به جبهه‌های جنوب و غرب کشور حمله کرد و با ضعف خطوط دفاعی ایران، چند روزی در خاک ایران جولان  داد. رجوی به نیروهایش گفت: «ملت دیگر از جنگ خسته شده اند و همه مخالف جنگ هستند و کسی به جبهه نمی‌آید. کسانی که در جبهه هستند، افرادی هستند که آن‌ها را به زور از شهر‌ها و روستا‌ها دستگیر کرده اند و به جبهه فرستاده اند و میلی به جنگیدن ندارند. تمام لشکر‌ها و نیرو‌های رژیم در حملات عراق، ضربه کاری خورده اند و پراکنده هستند و یارای مقابله با ما را ندارند. کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم، در حد توان یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند.» بعدازظهر ۳ مرداد، منافقین از مرز خسروی می‌گذرند. در پناه ارتش عراق تا سرپل ذهاب پیش می‌آیند و به سمت باختران (کرمانشاه) پیشروی می‌کنند. آن‌ها برای رسیدن به باختران باید دو شهر کرند و اسلام آبادغرب و تنگه‌های پاتاق، حسن آباد و چهارزبر را پشت سر بگذارند. اما در تنگه چهارزبر رزمنده‌های ایرانی جلویشان را سد می‌کنند و ۵ مرداد در عملیات مرصاد سخت‌ترین شکست این سازمان رقم می‌خورد. توجیه مسعود رجوی درباره شکست عملیات فروغ جاویدان شنیدنی است؛ سخنانی که مدتی بعد از این شکست، در جمع نیرو‌های سازمان گفت: «شکست نظامی امام حسین (ع) نه به خاطر بحث نیروی او بود، ۷۲ نفر در مقابل ۳۰۰۰ نفر، بلکه این شکست بدان معطوف می‌گردد که امام حسین (ع) تمام انرژی خود را روی شمشیر و ایدئولوژی گذاشت و از نقش عنصر خارجی غافل گردید. ما که او را رهبر عقیدتی خودمان می‌دانیم و معتقدیم که باید از قیام کربلا درس بگیریم، ضمن اعتقاد به شمشیر و ایدئولوژی باید از تجربه مولایمان بهره برده و درپی کسب مشروعیت آلترناتیوی خود در عرصه بین المللی باشیم.»
توضیح: این مطلب با هماهنگی نویسنده از کانال تلگرامی «نکته‌های تاریخی» برداشته شده است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->