ریحانه موسوی | شهرآرانیوز، در این رویداد، جلال شهباز نژاد و حمیدرضا جندقی، از فعالان تئاتر مشهد، علاوه بر بیان مفاهیم اخلاقی و فلسفی شاهنامه، مقام شامخ شهدای دفاع مقدس همچون شهید محمود کاوه را زنده کردند.
اجرای این برنامه فرصتی بود برای بازآفرینی هنرهای سنتی در قالبهای نوین و جذاب، تا علاوه بر حفظ هویت فرهنگی، نسل جوان را با مفهوم ایثار، رشادت و هویت ایرانی آشنا سازد و ارتباطی زنده و پویا بین گذشته و امروز ایجاد کند. در ادامه گفت وگوی این دو هنرمند را میخوانید.
جلال شهبازنژاد، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر، درباره این اجرای خود به مناسبت هفته دفاع مقدس، گفت: این کار تلفیقی از یک داستان شاهنامه به نام «کاوه آهنگر» و «شهید محمود کاوه» است که به سفارش فرهنگ سرای الهیه تولید و مقرر شد در فرهنگ سراهای مختلف سراسر مشهد اجرا شود. «انقلاب اسلامی» اولین فرهنگ سرایی بود که روی صحنه رفتیم.
وی ادامه داد: پهلوانان و قهرمانانی که در شاهنامه آمدهاند، از اسطورههای ما هستند. شاید بسیاری از کارهایی که در شاهنامه انجام میدهند خیالی باشد و فردوسی از فضای ذهنی خود استفاده کرده باشد، اما اسطورههایی که در فضای جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس در ایران داشتیم، زنده هستند و با همین مردم زندگی کردهاند.
این هنرمند یادآور شد: شهدا و فرماندهان مختلفی مدنظرمان بود که اولین آن شهید کاوه است. او مشهدی بوده، از شهر خودمان به جنگ رفته و به یک قهرمان ملی تبدیل شده است. در ادامه برنامهها به سراغ سایر فرماندهان جنگ نیز خواهیم رفت و با بررسی زندگی آن ها، به نقل وجه تشابه این قهرمانان با اسطورههای شاهنامه خواهیم پرداخت.
وی افزود: بسیاری از افراد شخصیتهایی را که در شاهنامه و جنگ تحمیلی بودهاند نمیشناسند. نسل جدید ما اصلا با جنگ آشنا نیست، تعریفی از آن ندارد و نمیداند چه اتفاقاتی در دوران دفاع مقدس رخ داده است. به همین دلیل فکر میکنم آشنایی این نسل با مقوله دفاع مقدس و رشادتهای فرماندهان تأثیرگذار خواهد بود.
وی معتقد است تلفیق نقل کاوه آهنگر و شهید محمود کاوه، باعث میشود تا ضمن به تصویر کشیدن بخش ملی و میهنی خود، اسطورههای ملی را بهتر بشناسیم و داستانهای شاهنامه را درک کنیم. شهبازنژاد که این نمایشنامه را مدتها پیش نوشته است درباره آن توضیح داد: در اجراهای متفاوت افراد مختلفی کنارم بودند؛ از شروع کار محمد جهانپا همراه من بود که به دلیل مشغله کاری نتوانست اجراها را ادامه دهد. در این رویداد با حمیدرضا جندقی از هنرمندان با سابقه تئاتر مشهد که مربی من نیز بود، به نقل این حماسهها پرداختیم. تاکنون این داستان را به شیوه پرده خوانی اجرا نکرده بودیم و اولین بار است که آن را با این روش ارائه میدهیم.
این کارگردان تئاتر، فضای امروز جامعه را نیازمند تلفیق موضوعات و به روزرسانی آنها دانست و بیان کرد: باید بتوانیم به این شیوه حرف خود را بزنیم؛ اگر بخواهیم صرفا قصه شهید کاوه را تعریف کنیم، ممکن است برخی نسبت به آن واکنش یا مقاومت نشان دهند.
اما وقتی در کنار آن از اسطورههای ایرانی نیز استفاده میکنیم، داستان برای مخاطب قابل هضم میشود. در شهرهای مختلفی که این کار را اجرا کردیم، متوجه شدیم که حتی دانشجویان و کسانی که مخالف فضای امروز جامعه هستند، با دقت به آن گوش کرده و داستان را دنبال میکنند، زیرا در آن از داستانهای شاهنامه نیز استفاده کرده و کار قابل دفاعی را ارائه دادهایم. هنرهای کهن مانند تعزیه، نقالی، پرده خوانی و... ریشه در گذشته ما دارند و مردم هنوز از آنها استقبال میکنند، اما این هنرها فراموش شدهاند و باید دوباره احیا شوند.
حمیدرضا جندقی، پیشکسوت عرصه تئاتر نیز نقل شهید کاوه را به نوعی در هم آمیختن نقالی و روایتگری بیان کرد و گفت: در این نمایش، یک نقال به داستان کاوه آهنگر میپردازد و دیگر نقال داستان رشادتهای شهید کاوه را روایت میکند.
من نقش روایتگر شهید کاوه را بر عهده دارم و جلال شهبازنژاد که شاهنامه را تعریف میکند در ادامه این اجرا را قبول میکند تا از این به بعد گریزی به قهرمانان جنگ تحمیلی بزند و حتما داستان شهید کاوه را نیز تعریف کند. وی تصریح کرد: هدف از اجرای نمایش این است که بگوییم باید قهرمانهای معاصر را دریابیم؛ یعنی رشادتها و پهلوانیهای اسطورههایی که برای وطن، میهن و اسلام جان خود را فدا کردهاند، تعریف کنیم.
هر چقدر از دلاوریهای این قهرمانان بگوییم باز هم کم است و باید پرداخت بیشتری در این زمینه داشته باشیم، تا یاد آنها را گرامی بداریم. جندقی بیان کرد: من کار نقالی شاهنامه را نیز انجام میدهم و تلفیق اساطیر کهن فارسی و شاهنامه با اسطورههای معاصر مانند شهید کاوه بسیار جذاب است و موردپسند مخاطبان قرار میگیرد.
این هنرمند مشهدی ادامه داد: عادت کردهایم هر وقت سخن از نقالی به میان میآید، به سراغ قصههای کهن برویم، اما تلفیق یک قصه کهن با داستانی که تازه اتفاق افتاده میتواند برای مردم جالب باشد. وقتی از شهیدی میگویی که مردم آن را میشناسند کار سخت و حساس میشود، به همین دلیل سعی کردهایم در نهایت دقت و ظرافت این کار را انجام داده و تحقیقات لازم را در این باره به عمل آوریم. این اجراها برایمان به کاری قلبی تبدیل شده است. اجرایی نیز برای خانواده شهید کاوه انجام دادیم، که حال و هوای بسیار خوبی داشت.
وی تلفیق دو زمان که تشابهاتی دارند، اما در ظاهر چندان با یکدیگر مأنوس نیستند را کاری سخت قلمداد کرد و گفت: اولین شباهت آنها این است که هر دو کاوه هستند و کاری که انجام دادهاند تأثیرگذار بوده است. اینکه بتوانیم چنین روایتی را به گونهای انجام دهیم که با مشکل و تناقض روبه رو نشویم و مخاطب را سردرگم نکنیم، کار سختی است.