بنده دانشمند خدا کیست؟ امام محمدباقر(ع) عبد عالم را چنین معرفی کردهاند: «لایکون العبد عالما حتی لایکون حاسدا لمن فوقه و لامحقرا لمن دونه (تحفالعقول عن آلالرسول علیهمالسلام، ص294) بنده، دانا نخواهد بود، مگر آنکه نسبت به بالاتر از خود حسد نورزد و پایینتر از خود را هم تحقیر نکند و بهعبارت دیگر بنده زمانی عالم شمرده میشود که به آنکه بالاتر است حسادت نورزد و پایینتر از خود را کوچک نشمارد.» در این حدیث اخلاقی از 2رذیلت و صفت زشت یاد شده است؛ حسد و تحقیر. انسان باید رشد و تکامل دیگران را بخواهد و آرزوهای خوب برای انسانها داشته باشد. امام باقر(ع) در این حدیث بهصراحت 2گروه را از علم و دانشمندی خارج شمردهاند. امام در جمله «لایکون العبد عالما» دانایی و علم بندهای را که حسود است یا دیگران را تحقیر میکند، نفی کردهاند. گویا حسادت و تحقیر، نشاندهنده جهالت و نادانی و دوری از فرهیختگی و فرزانگی است. واژه «عبد» در این حدیث نشاندهنده این است که مؤمنان و بندگان خدا در معرض این 2رذیلت اخلاقی هستند.
حسد آرزوی زوال نعمت از دیگران و رسیدن آن به حسود است. حسود بر دیگران رشک میبرد و میخواهد داراییها و مالوجاه دیگری نابود شود و به او برسد. حسود بداندیش و بدخواه دیگران است. حسد بیشتر نسبت به منفوق و شخصیتهای بالاتر از خود و صاحبان قدرت و مال و مقام اتفاق میافتد. امام باقر(ع) در جمله «لایکون العبد عالما حتی لایکون حاسدا لمن فوقه» عبدی را عالم میشناسند که نسبت به مافوق خویش حسادت نورزد. در عربی کلمه «من» برای انسانها و کلمه «ما» برای اشیا استعمال میشود. این عبارت در قالب حصر آمده است و همین تلازم «علم» و «عدم حسد» را نشان میدهد. کسی که در نگاه به «منفوق» رشک میبرد و درد درونش و دغدغهاش، نابودی نعمت و امتیازات دیگری و برخورداری خودش از آنهاست، عالم نیست. بهحکم این حدیث «تحقیرکننده دیگران» هم از طبقه اندیشمندان و عالمان نیست. محقر با کسره قاف بهمعنای تحقیرکننده و کوچککننده و کوچکشمارنده و خوارنمودن و خوارشمردن است. تحقیر زیردستان و افراد مندون و پاییندستان و ضعیفان و فرودستان روا نیست. امام باقر(ع) در جمله «و لامحقرا لمن دونه» تحقیر را ممنوع و عامل خروج از امتیاز و فضیلت دانشمندی دانستهاند. «فوق» و «دون» نقیض هماند و حسد نسبت به فوق و تحقیر دون، جهالت و نادانی فرد را آشکار میکند.
در واقع 2نشانه عالم بر طبق این حدیث «عدم حسد» و «عدم تحقیر» است. انسان دانشمند و فرهیخته همواره رشد و پیشرفت دیگران و خوشحالی و شادمانی و شادکامی آنان را میخواهد و هرگز خواستار سقوط آنان و زوال نعمت و ثروت دیگران نیست و هیچگاه پاییندستان و ناداران را تحقیر نمیکند.