به گزارش شهرآرانیوز؛ در این نشست، چهرههای برجسته دیپلماتیک از جمله محمد صادق، نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان، محمدرضا بهرامی، مدیرکل آسیای جنوبی وزارت امور خارجه، یو ژاویِنگ، فرستاده چین و یکی از مقامهای ارشد وزارت خارجه روسیه حضور خواهد داشت.
بررسی سفرهای خارجی مقامهای طالبان، روند آزادسازی داراییهای بلوکهشده افغانستان، و ضرورت تشکیل دولت فراگیر با مشارکت همه اقوام و جریانهای سیاسی محورهای اصلی گفتوگوها عنوان شده است.
اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، درباره بازگشت نیروهای آمریکایی به پایگاه بگرام در روزهای گذشته اهمیت ویژهای به این نشست داده است.
همزمان با این نشست، قرار است روز سهشنبه نشستی گستردهتر تحت عنوان «فرمت مسکو» با حضور نمایندگان کشورهای منطقه و امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، برگزار شود. متقی نیز طبق برنامه، روز دوشنبه وارد مسکو خواهد شد.
قرار است امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، در رأس یک هیأت بلندپایه و به دعوت رسمی کرملین، با هدف شرکت در نشست فرمت مسکو به روسیه سفر کند.
این نخستین بار است که طالبان نه بهعنوان «مهمان»، بلکه بهعنوان «عضو رسمی» در این چارچوب منطقهای شرکت خواهد کرد. این امتیاز چندی پیش توسط دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در کابل، بهصورت رسمی به طالبان داده شد.
نشست فرمت مسکو که از دسامبر ۲۰۱۶ با موضوع افغانستان و بهعنوان یک ابتکار دیپلماتیک منطقهای آغاز شده، تاکنون چندین بار برگزار شده است. پس از بازگشت طالبان به قدرت در آگوست ۲۰۲۱، طالبان تنها بهعنوان مهمان در این نشستها حضور داشت.
اکنون قرار است طالبان بهعنوان یکی از طرفهای اصلی در این نشست شرکت کند. پرسش اینجاست که چرا طالبان به عضویت اصلی این نشست درآمده و چرا این نشست اکنون برگزار میشود؟
مسکو از زمان بازگشت طالبان به قدرت، به شریک این گروه تبدیل شده است. روسیه که طی ۲۰ سال گذشته نفوذ محدودی در افغانستان داشت، پس از خروج نیروهای آمریکایی، بدون مانع جدی، این کشور را به محور سیاستهای خود تبدیل کرد.
این شراکت تا آنجا عمیق و حتی ضروری شد که کرملین ابتدا با حذف نام طالبان از فهرست گروههای ممنوعه، مسیر شناسایی بینالمللی این گروه را هموار کرد؛ چنانکه بعدها به نخستین کشوری تبدیل شد که طالبان را در دور دوم حاکمیت، بهعنوان حاکمان قانونی افغانستان به رسمیت شناخت. این دستودلبازی روسها نشان داد که آنها حالا حساب ویژهای روی متحد افغان خود باز کردهاند.
بهعبارت دیگر، در شرایطی که جهان تمرکز خود را بر تحولات خاورمیانه گذاشته بود، روسیه بهطور پیوسته به تقویت روابط با کابل ادامه داد. در سیاست خارجی مسکو، افغانستان همواره بخشی از آسیای مرکزی تلقی شده و رابطه مستقیمی با امنیت و ثبات این منطقه دارد؛ اما در شرایطی که مسکو بیوقفه در حال نزدیکسازی طالبان به خود است، بازگشت آمریکا به صحنه معادلات افغانستان، طبیعتاً طبق میل مسکو نیست.
بازگشت آمریکا به افغانستان، بهویژه با حضور نظامی و اطلاعاتی در بگرام، بهمعنای محدود شدن نقش مسکو در معادلات افغانستان است، یا دستکم روسها دیگر نمیتوانند بهراحتی برای افغانستان برنامهریزی کنند.
این در حالی است که افغانستان در شرایط فعلی، برای مسکو ایدهآل است؛ آنهم در وضعیتی که نفوذ ژئوپلیتیکی روسیه بهدلیل جنگ در اوکراین و تحولات خاورمیانه پس از سقوط اسد، متزلزل شده است.
از همین رو، روسیه تلاش کرد با به رسمیت شناختن طالبان، زنجیرهای از اقدامات مشابه را از سوی کشورهای منطقه رقم بزند. این اتفاق که تاکنون رخ نداده، میتوانست برای مسکو اتحاد قدرتمندی ایجاد کند تا در برابر دیگر جبهاتی که در آن درگیر است، وزنهای باشد. روسیه با این اقدام، در پی آن بود که با معرفی خود بهعنوان ضامن ثبات منطقهای، جایگاهش را در آسیای مرکزی تقویت کند.
اما نباید فراموش کرد که طالبان عموماً تمایلی ندارد در تحولات جهانی، بهویژه در مواردی که پای آمریکا در میان است، مواضع انتقادی اتخاذ کند. این در حالی است که مسکو انتظار دارد طالبان در برابر آمریکا، جانب متحدان روس خود را بگیرد یا دستکم منافع حیاتی این کشور را در نظر داشته باشد.
از سوی دیگر، مسکو در برخی بازههای زمانی، امتیازاتی به کابل داده؛ مانند سفر سرگئی شویگو به کابل، اعطای شناسایی بینالمللی به طالبان و واگذاری سفارت افغانستان در مسکو به این گروه.
اکنون نیز احتمالاً مسکو در نظر دارد با اعطای عضویت رسمی به طالبان در نشست فرمت مسکو، با شریک کردن و مسئولیتپذیر ساختن این گروه در این روند منطقهای، طالبان را در برابر شروطی که آمریکا مطرح میکند، محتاطتر کند.
تشکیل این نشست در زمان کنونی که میتوان آن را زودهنگام دانست، و عضویت طالبان در آن، نشان میدهد که کشورهای منطقه ذیل فرمت مسکو میخواهند پیام واحدی به طالبان بدهند. آنهم در شرایطی که احتمال انعقاد یک پیمان سیاسی-امنیتی میان کابل و واشنگتن افزایش یافته است: اینکه منطقه و منافع آن نباید فراموش شود.