به گزارش شهرآرانیوز؛ یکی از باورهای غلط خطرناک که میتواند ایمان یک انسان را تضعیف کند، این جمله است: «خدا مرا دوست ندارد؛ چون به من چیزی نداده است!» این نگرش که فقر و ناکامی را نشانه بیتوجهی خداوند، و ثروت و موفقیت را ملاک محبوبیت نزد او میداند، یک باور خطرناک است.
قرآن کریم این دیدگاه سطحی و انسانی را بهصراحت رد میکند و ما را به درکی عمیقتر از فلسفه داشتهها و نداشتهها دعوت میکند.
خداوند در قرآن کریم، این طرز فکر اشتباه را بهزیبایی به تصویر میکشد: «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ. وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَن. کَلَّا...:، اما انسان، هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام کند و نعمتی بخشد، میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است! و، اما هنگامی که برای امتحان، روزیاش را بر او تنگ بگیرد، میگوید: پروردگارم مرا خوار کرده است! هرگز چنین نیست...» (سوره فجر، آیات۱۷-۱۵).
طبیعت انسان اینگونه است که وقتی به او ثروت، قدرت و جایگاه اجتماعی داده میشود، تصور میکند که نزد خدا احترام ویژهای دارد و این موفقیتها را مجوزی برای هر کار خود میداند. درمقابل، همین فرد اگر با شکست مواجه شود یا ثروتش را از دست بدهد، خیال میکند که خدا با او دشمنی دارد و قصد خوارکردنش را داشته است.
درنتیجه، زبان به شکایت و ناامیدی میگشاید. حرف قاطع قرآن این است: «کَلَّا» (هرگز چنین نیست!). نه آن ثروت، نشانه کرامت بود و نه این فقر، نشانه خواری. اینها صرفا ابزارهای آزمون هستند.
اگر داشتهها و نداشتهها ملاک ارزشگذاری نیستند، پس معیار حقیقی چیست؟ قرآن پاسخ این پرسش را نیز بهروشنی بیان میکند: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ ا... أَتْقَاکُمْ: بیشک، گرامیترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست.» (سوره حجرات، آیه۱۳). ملاک واقعی، میزان نزدیکی ما به خدا، یعنی تقوا، مراقبت، خویشتنداری و پایبندی به اصول اخلاقی است. فرقی نمیکند که در چه جایگاه اجتماعی یا وضعیت اقتصادی قرار داریم؛ آنچه به ما در پیشگاه الهی ارزش میبخشد، کیفیت رفتار و نیتهای ما در زندگی است.
حال این سؤال پیش میآید که پس هدف از این فرازونشیبها چیست؟ پاسخ یک کلمه است: آزمایش. دنیا محل امتحان است، نه محل پاداش و جزا. خداوند تمام آنچه در زمین است، زیبا و فریبنده آفریده است تا ما را بیازماید. خداوند خود میفرماید: «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا: ما آنچه روی زمین است، زینتی برای آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدامشان بهتر عمل میکنند.» (سوره کهف، آیه ۷).
ذات انسان بهگونهای آفریده شده است که دلبسته دنیا نیست، اما خداوند با جاذبهها و زینتهای دنیا، بستری برای امتحان فراهم کرده است. ثروت، آزمون شکرگزاری، انفاق و عدمطغیان است. فقر، آزمون صبر، عزت نفس و توکل است. قدرت، آزمون عدالت و فروتنی است و ضعف، آزمون پناه بردن به خداست.
این آزمایشها برای مچگیری نیستند، بلکه برای رشد ما طراحی شدهاند. دنیا پرورشگاه استعدادهای معنوی و انسانی و محل تربیت ماست. سختیها و آسانیها، هر دو، ابزارهایی برای شکوفا کردن بهترین نسخه از وجود ما هستند، بنابراین بهجای آنکه داشتهها و نداشتههایمان را به محبت یا نفرت خدا نسبت دهیم، باید آنها را فرصتهایی برای رشد ببینیم.
خداوند ما را رها نکرده است، بلکه در هر لحظه، با ابزارهای مختلف در حال تربیت ماست. سؤال اصلی این نیست که خدا به من چه داده است، بلکه این است که من با آنچه خدا به من داده یا از من گرفته است، چگونه رفتار میکنم؟ این همان سؤالی است که سرنوشت حقیقی ما را رقم میزند.