خواهشمندیم یک لحظه همه مشکلات و غصههای ریزودرشت اقتصادی و غیراقتصادی را فراموش کنید. مشکلی بسیار بزرگتر و حیاتیتر پیش آمده است که اگر بگوییم، شاخ در میآورید. اگر هم خدای نکرده مشکل قلبی دارید یا فشار خونتان بالاست یا احیانا از دیدن واقعیتها دلتان میگیرد، لطفا همینجا متوقف شوید و ادامه را نخوانید؛ مسئولیت آن با خودتان است.
نایبرئیس محترم اتحادیه محصولات کشاورزی، اظهار کرده است: اگر قطعی آب و برق ادامه پیدا کند، میوهها دوباره رنگ و مزه خود را از دست میدهند و در صادرات به مشکل میخوریم.
اکنون عمق فاجعه را میبینید؟ ممکن است میوههایی که با هزار امید و آرزو از اینجا به آنسوی آب ارسال میشود، دیگر آن رنگ و لعاب و مزه همیشگی را نداشته باشند و آنور آب نشینها، آنها را نپسندند. آیا این فاجعه نیست؟
البته در این میان مسئلهای بسیار جزئی و کاملا قابل چشمپوشی نیز وجود دارد: مردم داخل. در واقع، کیفیت میوهای که ما در اینجا میخوریم، راستش را بخواهید، برای برخی از مسئولان چندان مهم و در اولویت نیست. مهم این است که هر میوهای، با هر رنگ و لعاب و هر مزهای که دارد، همینقدر که قیمتش با جیبهای پارهپوره ما همخوانی داشته باشد، اجازه ورود به جامیوهای یخچال خانه ما را پیدا میکند. انگار همین که اسمش میوه باشد، کافی است و جای شکر دارد.
حتی اگر کارت ما هم خالیِ خالی باشد، اشکالی ندارد؛ دل ما که خالی نمیشود، نه؟ صبر میکنیم تا فصل بهار برسد و درختان توت با سخاوت تمام هرچه در چنته دارند آشکار کنند. آنگاه ما نیز با اشتیاق به بالای درختان میرویم و آنچه را طبیعت مهربان برای ما آشکار میکند شکار میکنیم و بدون توجه به سهگانه پشه و شته و مورچه که در حال قدمزدن روی توت هستند، از آن لذت میبریم.
همچنین پیشنهاد میشود در اولین فرصت کارگروه ویژهای با عنوان «ستاد احیای طعم و رنگ میوه برای آنسوی مرزها» تشکیل شود و تمام آب و برق موجود کشور، بدون هیچ، چون وچرایی، فقط و فقط به باغهایی اختصاص یابد که محصولاتشان قرار است پاسپورت بگیرند.
سپس، اگر اندکی از آب و برق باقیمانده بود، صرف باغهایی شود که محصولاتشان صادر نمیشود و برای مصرف داخلی است. نگران ما هم نباشید؛ ما تا این اندازه قانع هستیم که هرچه جلویمان بگذارند، با کمال میل، میل کنیم و اعتراض هم نکنیم. ما در اینجا همان میوههای رنگپریده و بیمزه را که ویزایشان جور نشد و نتوانستند راهی خارج شوند وارد معده خود میکنیم. بالاخره رسم مهماننوازی و ادب ایجاب میکند که بهترینها برای مهمان باشد، حتی اگر مهمان هزاران کیلومتر آنسوتر زندگی کند و ما حتی نام او و نام کشورش را هم ندانیم!