روز پرستار، نمادی از احترام عمیق جامعه به فداکاری، دانش، مهربانی و ایثار بیبدیل پرستاران عزیز است. پرستاران، بدون اغراق، ستون اصلی و قلب تپنده هر نظام سلامت موفقی هستند؛ افرادی که در خط مقدم مبارزه با درد و رنج ایستادهاند و با حضور آرامشبخش و دانش تخصصی خود، نه تنها جسم بیمار، بلکه روح او را نیز التیام میبخشند و امید به بهبودی را به بیماران هدیه میدهند. اما این روز، فراتر از یک بزرگداشت و تبریک در حد کلام و گفتوگو، فرصتی است برای یک تعهد عملی و حمایت واقعی از این قهرمانان بیادعا بهمنظور بهبود کامل شرایط خدمترسانی آنها.
نقش پرستار بههیچوجه محدود به اجرای دستورات پزشکی و مدیریت درمانهای جسمی نیست. پرستاران بهمثابه پل ارتباطی حیاتی میان بیمار، خانواده او و تیم درمانی عمل میکنند. آنها مشاور، پشتیبان روحی، آموزشدهنده و حافظ حقوق بیمار در هر لحظه از شبانهروز هستند. صبر، دلسوزی و مهارتهای ارتباطی یک پرستار، اغلب مؤثرتر از بسیاری از مداخلات دارویی، به تسریع روند بهبودی کمک میکند.
اما متأسفانه این قشر زحمتکش، با چالشهای ساختاری و عمیقی روبهرو هستند که بقای حرفه و کیفیت خدمات درمانی را به خطر انداخته است. ازیکسو، کمبود شدید نیروی پرستاری که به دلیل بازنشستگی، مهاجرت و عدم جذب کافی رخ داده است، مستقیما به افزایش سرسامآور حجم کاری کادر موجود منجر شده است.
این فشار مضاعف، ریسک خطاهای حرفهای را بالا میبرد و ایمنی بیمار را تهدید میکند. ازسویدیگر، حقوق و مزایای پرستاران نیز تناسبی با حجم کار، مسئولیت سنگین و تورم عمومی ندارد. تبعیض در پرداختها، تأخیر در تسویه معوقات و نبود بستههای رفاهی مناسب، انگیزه کار را بهشدت کاهش داده و به عامل اصلی مهاجرت برخی پرستاران متخصص تبدیل شده است.
فشارهای روانی و فرسودگی شغلی، محیطهای درمانی پراسترس، شیفتهای طولانی و مواجهه مداوم با رنج و مرگ، منجر به فرسودگی مزمن روانی (Burnout) در کادر پرستاری میشود که بر کیفیت مراقبتها تأثیر منفی میگذارد. افزایش بیرویه ظرفیت پذیرش دانشجو در مراکز آموزش عالی خصوصی، بدون توجه به ظرفیت واقعی مراکز درمانی برای تربیت نیروهای متخصص، میتواند منجر به کاهش کیفیت علمی و تخصصیشدن حرفه در آینده شود.
اما از منظر سازمان نظام پرستاری به عنوان نهادی مستقل که وظیفه ذاتی دفاع از حقوق حرفهای پرستاران و ارتقای کیفیت فرایندهای حرفهای را برعهده دارد.
برای خروج از وضعیت بحرانی، گامهای زیر باید فورا در دستورکار قرار گیرد: افزایش فوری حقوق متناسب با تورم واقعی و اجرای کامل و بدون نقص «تعرفه خدمات پرستاری بر اساس نوع خدمت»، پرداخت منظم و بهموقع تمامی تعرفهها؛ کارانهها، اضافهکارها و پاداشها، همراه با تسریع در فرایند تبدیلوضعیت نیروهای شرکتی، قراردادی و طرحی به وضعیت استخدامی رسمی، استخدام نیروی کافی و کاهش شیفتهای خارج از استاندارد، اصلاح ساختار نحوه بازتوزیع درآمدهای حاصل از تعرفهها به نفع تیم مستقیم مراقبت، ارائه خدمات مشاوره و حمایت روانی مستمر به کادر درمان و استقرار سازوکارهای امنیتی برای تأمین امنیت محیط کار پرستاران در برابر خشونتهای احتمالی و...؛ اقداماتی که نیازمند اراده سیاسی قوی، تخصیص بودجه کافی و بسیج اراده ملی است.
از سوی دیگر، باید به این موضوع توجه داشته باشیم که با ورود فناوریهای نوین به حوزه سلامت، کیفیت مراقبتها ارتقا یافته و بخشی از بار کاری تکراری پرستاران کاهش مییابد؛ اما کلید جذب و نگهداشت نیروهای جوان در این حرفه، ایجاد تضمینهای مادی، امنیت شغلی پایدار و فراهمآوردن فرصتهای مستمر برای ارتقای دانش و تخصص است.
از یاد نبریم که پرستاران، سرمایههای ملی ما هستند و انتظار میرود که احترام و حمایت اجتماعی از این قشر، به یک فرهنگ روزمره تبدیل شود. مدیران نظام سلامت نیز باید بدانند سلامت جامعه در گرو سلامت و انگیزه کادر پرستاری است و فراهمکردن شرایط شغلی عادلانه، یک وظیفه حیاتی حاکمیتی است.