به گزارش شهرآرانیوز؛ شاید یکی از غفلتها با بهتر بگوییم ظلمهای ما به شخصیتهای بزرگ دین حتی خاندان رسالت، آن است که مرور سیره و سبک زندگی الگوبخش آنها را به ایام ولادت و شهادتشان محدود و این گنجینه را تا سال بعد و مناسبت بعد فراموش میکنیم، درحالیکه سیره پرنور آنها محصور در زمان و مکان نیست و برای رسیدن به حیات طیبه و زیست عفیفانه، هر روز باید مرورشان کرد؛ مثل سیره حضرت زینبکبری (س) که هر فرازش، دانشگاه انسانسازی است.
بهمناسبت فرارسیدن سالروز ولادت آن بانوی تاریخساز و در مرور برخی ابعاد حیات بابرکت ایشان با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر ناصر رفیعی، عضو هیئتعلمی جامعهالمصطفیالعالمیه و کارشناس مذهبی، گفتوگو کردهایم.
ما از زندگی عقیله بنیهاشم (س) قبل از واقعه کربلا، اطلاعات چندانی دراختیار نداریم، اما همان میزانی که از خطبههای ایشان و مطالبی که در کربلا از حضرت نقل شده، برای الگوگرفتن کافی است.
برای شناخت جایگاه واقعی و شأن وجودی حضرت زینب کبری (س)، باید توجه داشت ایشان شخصیتی است که امام معصوم، مدحشان را گفته و از آن بانو التماس دعا داشته است؛ نقل است که امامحسین (ع) به ایشان میفرمودند: «خواهرجان! من را در نماز شب و دعاهایت، فراموش نکن.» و امامسجاد (ع) به ایشان میفرمودند: «تو عالمهای هستی که آموزگار نداشتهای.» علم لدنی کار هر کسی نیست و تا در کسی این ظرفیت نباشد، به آن دست نمییابد.
حضرت زینب (س) شخصیتی است که حتی اندیشمندان غیرشیعه و اهلسنت درباره ایشان کتاب نوشته و آن بانو را ستودهاند. فراتر از آن، فردی غیرمسلمان و مسیحی همچون آنتوان بارا، کتاب «زینب؛ فریاد فرمند» را در ستایش آن بانوی بیبدیل نوشته است. نقل است مرحوم فیضالاسلام، مترجم نهجالبلاغه، به بیماری مبتلا شد و نذر کرد اگر شفا بگیرد، کتابی درباره حضرت زینب (س) بنویسد و، چون شفا یافت، کتاب «زینب (س)؛ خاتون دو سرا» را تألیف کرد.
از بهترین کتابهای نوشتهشده درباره حضرت زینب (س)، «زندگانی حضرت زینب (س) از ولادت تا رحلت»، اثر سیدمحمدکاظم قزوینی است. مرحوم آیتا... جزایری در کتاب «خصایصالزینبیه»، چهل ویژگی عقیله بنیهاشم (س) را برشمرده است.
از ویژگیهای منحصربهفردی که بر شخصیت حضرت زینب کبری (س) تأثیرگذار بوده، درک محضر پنجتن (ع) است؛ ایشان از بدو ولادت تا زمان واقعه کربلا، محضر رسول خدا (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرا (س) و امامحسن (ع) و امامحسین (ع) را درک کردند و این بر ساخت شخصیت آن بانو تأثیر شگرف گذاشته بود؛ چنانکه بعد از شهادت حضرت زهرایمرضیه (س) با اینکه فقط پنج سال داشتند، محدثان از قول ایشان، خطبه حضرت زهرا (س) را در مسجد نقل کردهاند. عقیله بنیهاشم (س) در کوفه نیز درس تفسیر برگزار میکردند و برای زنان کوفی، تفسیر قرآن میگفتند که در اینباره هم قطعا از محضر پنجتن (ع) بهرهها بردهاند.
خدامحوری در سیره عقیله بنیهاشم (ع) به ما میآموزد که مقابل پستی و بلندی و تلخ و شیرین زندگی، خود را نبازیم؛ چنانکه حضرت زینب (س) با وجود آن همه عشق و محبت نسبتبه حضرت سیدالشهدا (ع)، در مواجهه با پیکر برادر در گودی قتلگاه به خدا عرض کردند: «اللّهمَّ تَقََبَّل مِنَّا!» ما هم باید بدانیم در پازل زندگی خوشی و ناخوشیهایی پیش میآید که اگر اتکای ما به خدا باشد و خود را او بسپاریم و بگوییم «أُفَوِّضُ أمری إلی ا... إنَّ ا... بَصیِرٌ بِالعِبادِ» دیگر مصائب آنقدر هم رنجآور نخواهد بود و ما را از پا نخواهد انداخت.
حضرت زینب کبری (س) ویژگیهایی دارند که با الهام گرفتن از آنها، سبک متفاوتی از زندگی برای ما رقم میخورد و این صرفا منحصر به بانوان نیست، بلکه سبک زندگی و سیره آن حضرت برای آقایان نیز آموزههای بسیار دارد که باید احصا و اجرا شود.
از مهمترین ویژگیهای ایشان، خدامحوری است؛ چنانکه همه زندگی شان برای خدا بود و همین خداییبودن، مصائب را برایشان آسان میکرد و نگاهشان را به آن همه اتفاقات تلخ، تغییر میداد.
شاید برخی بگویند الگوبرداری از حضرت زینب (س) با آن نسب خانوادگی و مقامات عالیه ممکن نیست، در پاسخ آنها باید گفت نه؛ هستند کسانی که رهرو زینبی بودند و در مسیر آن بانو، پیش رفتند؛ مثل مادرانی که چهار شهید تقدیم اسلام و انقلاب کردند، اما استوار ماندند، حتی در مواجهه با پیکر فرزندان شهید خود صبوری کردند و بیتابی و جزع نکردند.
آنها ایمان و رضا بودن به رضای خدا را از زینب کبری (س) آموختند؛ چون هرچه ایمان ما قویتر باشد، بیشتر درمقابل رضای الهی سر تسلیم فرود میآوریم. مدیریت بحران در زینب کبری (س) به شکلی ویژه تبلور داشت؛ چنانکه آن بحران سخت بعد از کربلا را اداره کردند.
روح عبودیت و ارتباط با خدا و اهتمام به واجبات و حتی مستحبات در جایجای زندگی بابرکت حضرت زینب (س) تجلی دارد؛ چراکه بعد از فجایع کربلا و دیدن آن همه داغ، امامسجاد (ع) بیان میکنند: «من دیدم عمهجانم در طول سفر، مخصوصا شب یازدهم که شب بسیار حساسی بود، به هیچوجه مناجاتش، نمازش حتی نماز شبش، فراموش و ترک نشد.» آیات قرآنی که ایشان در کوفه میخواندند، نقش الهی عقیله در آن واقعه را بیش از پیش آشکار میکند.
از نقاط عطف شخصیت و سیره حضرت زینب (س)، جامعیت نگاه و عقلانیت است. ما در مواجهه با اتفاقات تلخ و شیرین زندگی، ابزار احساس و عقل را داریم. عقلانیت یعنی در عین برخورداری از احساس و هیجان، عاقلانه رفتار کنیم؛ برای مثال حضرت زینب (س) در روز عاشورا مصائب بسیار دیدند و عزیزان خود ازجمله برادر، فرزند و برادرزاده را از دست دادند، اما احساس غم و اندوه از آنهمه داغ و مصیبت، باعث نشد که کاروانسالاری را رها کنند و مراقب اسرا، زنان و کودکان و امام زمان خود یعنی حضرت زینالعابدین (ع) نباشند. با همان عقلانیت و باوجود دیدن آن همه داغ سنگین، در کوفه و شام خطبه خواندند و مجلس ابنزیاد و یزید را علیه آنها و به نفع خاندان رسالت تمام کردند.
از ویژگیهای بسیار مهم حضرت زینب (س) که هم به آن شهرت دارند و هم نیاز است از این خصیصه ایشان الگو بگیریم، «صبر» است. صبر از صفات بسیار مهم است که البته انواع و درجاتی دارد؛ زمانی صبر بر بیماری است، زمانی صبر بر فقدان عزیز است؛ حضرت زینب (س) در واقعه عاشورا با آنکه بزرگترین داغها را دیدند، هم خود صبور بودند هم دیگران را به صبر و آرامش فرامیخواندند؛ چنانکه وقتی امامسجاد (ع) در مواجهه با بدنهای مطهر شهدا منقلب شدند، نزدیک رفتند و گفتند: «عزیز برادرم! چه شده است؟ دارید قالب تهی میکنید.» و حضرت زینالعابدین (ع) را آرام کردند. شاید همین صبر است که باعث شده است ایشان را شریکهالشهدای کربلا بدانند.