 
 		  		 			عدالت فقط یک واژه اخلاقی یا شعار اجتماعی نیست؛ حقیقتی است که بر شانههای آن، عالم هستی ایستاده است. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «العدل أساسٌ بِهِ قِوامُ العالم: عدالت پایهای است که جهان بر آن استوار است.» هرگاه عدالت فروریزد، جهان انسانی از تعادل و آرامش تهی میشود، از اینرو یکی از اهداف اصلی قیام جهانی اماممهدی (عج)، برپایی عدالت فراگیر است. در زیارات از آن حضرت با تعبیر «یملأ الأرض قسطاً و عدلاً» یاد میشود؛ یعنی او زمین را پر از عدالت میکند، همانگونه که از ظلم و جور پر شده است.
در نگاه قرآن، عدالت نهتنها دستور اجتماعی بلکه قانون خلقت است. خداوند فرمود: «وَالسَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزان»؛ یعنی آفرینش بر تراز عدالت، استوار است. در جامعهای که انسانها به حقوق یکدیگر احترام میگذارند و هر چیز در جای خود قرار میگیرد، همان نظم کیهانی در سطح انسانی بازتاب مییابد. مأموریت امامزمان (عج)، بازگرداندن همین نظم الهی به جهان است؛ او نه صرفا برای مجازات ظالمان بلکه برای اصلاح نظام ناسالم بشری میآید تا عدالت، نه بهزور قانون بلکه با بیداری وجدانها نهادینه شود.
انسان تا ظلم را نشناسد، عدالت را نمیفهمد. همانطور که تشنگی، ارزش آب را آشکار میکند، درک عمق ظلم نیز عطش عدالت را در دلها زنده میسازد. امروز بشر، بیش از هر زمان دیگر، طعم تلخ بیعدالتی را میچشد؛ از فقر و تبعیض اقتصادی تا تحقیر فرهنگی و سلطه رسانهای قدرتهای بزرگ. جهان پر از صحنههایی است که فریاد عدالتخواهی را در وجدانها بیدار میکند.
در سالهای اخیر، فجایع انسانی در غزه، چهره واقعی ظلم را برای وجدان جهانی آشکار کرد. مردمی که پیشتر فریب تبلیغات را خورده بودند، ناگهان دریافتند که مظلوم کیست و ظالم کدام است. این بیداری عمومی، نشانهای از رشد فهم انسان معاصر درباره حقیقت ظلم است؛ زمینهای که میتواند مقدمه ظهور عدالت جهانی باشد.
محبت به امام زمان (عج) اگر با شناخت همراه نباشد، در بزنگاهها بهکار نمیآید. تاریخ گواه است که بسیاری از مردم در زمان امیرالمؤمنین (ع) ادعای ایمان داشتند، اما، چون عدالت علوی منافعشان را تهدید میکرد، دربرابر او ایستادند. کسی که طعم عدالت را نچشیده باشد، تاب عدالت ندارد.
از همینروست که در روایات آمده است: «لیس بین القائم و بین العرب إلا السیف»؛ یعنی بسیاری از جوامع بهسبب تعارض منافع با عدالت مهدوی، دربرابر امام خواهند ایستاد. انتظار حقیقی یعنی رشد یافتن در فهم عدالت، نه صرفا در دعا برای ظهور. منتظر واقعی کسی است که خود را از ظلم پاک کند؛ از ظلم به دیگران، ظلم به طبیعت و حتی ظلم به خویشتن.
عدالت بدون ولایت، بهسرعت به انحراف میافتد. ولایت، ضامن تداوم عدالت است؛ زیرا معیار آن، حق الهی است نه خواست اکثریت یا منافع گروهی. به همین دلیل است که حکومت جهانی اماممهدی (عج) ادامه طبیعی راه پیامبر (ص) و امامعلی (ع) است. هر دو درپی برقراری عدالتی بودند که ریشه در توحید دارد. در نگاه دینی، عدالت از شناخت خدا آغاز میشود؛ چون اگر خدا را نپذیریم، هیچ ملاک ثابتی برای حق و باطل وجود ندارد.
پس عدالت مهدوی، برپایه ایمان و ولایت استوار است. این عدالت، صرفا تقسیم برابر ثروت نیست، بلکه توزیع درست آگاهی، عزت، کرامت و فرصتهای انسانی است. در آن حکومت، عقلها به کمال میرسند و دلها از اسارت جهل و شهوت، رها میشوند.
شناخت ظلم، نقطه آغاز است، اما پایان راه نیست. منتظر واقعی باید عدالت را در رفتار و انتخابهای شخصی تمرین کند. دروغ نگفتن، رعایت حقالناس، رعایت انصاف در قضاوت، پرهیز از تجمل و اسراف و دفاع از مظلومان، همه شکلهای کوچک، اما حقیقی از عدالتورزیاند. هرکه در حد خود عدالت را پاس دارد، عملا در مسیر زمینهسازی ظهور گام برداشته است.
امروز، رسالت ما تنها دعا برای فرج نیست، بلکه ترویج فهم درست از عدالت است. جامعهای که ظلم را عادی بپندارد، ظهور عدالت را تاب نمیآورد. اما جامعهای که بیعدالتی را در هر شکلش ناپسند بداند، آماده پذیرش حکومت عدل جهانی است.
ظهور، نقطه پایان ظلم نیست؛ آغاز حیات انسانی بر مدار توحید و عدالت است و تا آن روز، باید در حد توان خود، آیینهای از عدالت باشیم تا وقتی خورشید عدالت طلوع کرد، ما از نورش خجل نباشیم.