به گزارش شهرآرانیوز؛ صدای تهران قدیم، با صداهایی که در کوچهها و خیابانهای خاکی پایتخت پیچیده بود، سالهاست که خاموش شده اما هنوز هم در خاطره جمعی مردم این سرزمین، طنین گرم و صمیمی آن روزگار شنیده میشود. صدایی که روایتگر شادی، زندگی ساده و صمیمیمانه نسلهایی بود که مأنوس با سینما، تئاتر و رادیو بزرگ شدند.
مرتضی احمدی، یکی از آخرین صداهای ماندگار دوران طلایی هنر مردمی ایران بود؛ هنرمندی که در هر قالبی، از بازیگری و گویندگی گرفته تا ترانهخوانی و روایت، روح زندگی را جاری میکرد.
مرتضی احمدی در سومین روز آبان سال ۱۳۰۳ در محله سنگلج تهران به دنیا آمد و از نوجوانی شیفته نمایشها و موسیقیهای عامیانه بود. او به عنوان آغاز مسیر هنریاش، به عرصه تئاتر پا گذاشت و زوتر از آنچه انتظار میرفت، به یکی از چهرههای درخشان در نمایشهای پیشپردهای و آثار کمدی تبدیل شد.
احمدی با حضورش در رادیو، سینما و تلویزیون موفق شد یک چهره چندبعدی از یک هنرمند مردمی را ارائه دهد و الگویی ماندگار برای نسلهای آینده باشد؛ کسی که هم میخنداند، هم روایت میکند و هم صدایش پس از گذشت سالیان سال، یادآور روزگار ساده و زلال کودکی است.
اولین حضور مرتضی احمدی در سینما با فیلم «ماجرای زندگی» به کارگردانی نصرتالله محتشم در سال ۱۳۳۳ همراه بود و از مهمترین آثار سینمایی او میتوان به «کفشهای میرزا نوروز»، «اجارهنشینها»، «گلهای داوودی» و «خانه عنکبوت» اشاره کرد. در تلویزیون نیز با سریالهایی چون «سلطان صاحبقران»، «امیرکبیر» و «آرایشگاه زیبا» در ذهن مردم ماندگار شد. با این حال، شاید بیش از همه به واسطه گویندگیهایش در دوبلههای ماندگار از جمله صداپیشگی در انیمیشنهای «پت و مت» و «رابینهود» و همچنین سرودن ترانههای تهرانی و کوچهبازاری شناخته شود.

مرتضی احمدی را میتوان صدای زنده فرهنگ عامه تهران دانست چراکه پدرش از بازاریهای باسابقه جنوب تهران بود و مرتضی احمدی را از کودکی با لهجه و لحن خاص مردم کوچه و بازار آشنا کرد. چند سال بعد که این هنرمند به سن جوانی رسید، علاقه خود را به فرهنگ عامه مردم تهران دنبال کرد و به سراغ ضبط و انتشار مجموعههایی از جمله «ترانههای طهرون قدیم» رفت تا بخشی از میراث شفاهی پایتخت را برای همیشه ثبت کند.
احمدی علاقه فراوانی به فرهنگ محلی و مردم شناسی داشت و در وصف آن، قلم به دست میگرفت که چند نمونه از نتایج این عشق و علاقه به مطالعه فرهنگ مردم، کتابهایی نظیر «کُهنههای همیشه نو» و «فرهنگ برو بچههای ترون» است.
او در ۳۰ آذر ۱۳۹۳ چشم از جهان فروبست، اما میراث هنریاش همچنان در ذهن و دل مردم زنده است. صدای گرم و شوخطبعش، یادآور نسلی است که هنر را با عشق، صمیمیت و وفاداری به ریشههای مردمیاش معنا میکرد.
