نیکو عقیده
خبرنگار شهرآرا محله
برنامهریزی نادرست شهری یکی از معضلاتی است که امکان استفاده از امکانات فضای شهر را از اقشار مختلف میگیرد. این معضل بیش از همه دامنگیر حاشیه شهر میشود. معضلی که در منطقه6 هم به وفور دیده میشود. منطقهای که پر است از فضاهایی مردانه که برای حضور اقشار مختلف جامعه از جمله زنان طراحی نشدهاند. از طرفی امروزه میدانیم فضا چیزی جدا از عناصر تشکیلدهنده آن نیست و وجود هر سوژهای در محیط میتواند هویت آن محیط را تغییر بدهد. پارکها به عنوان یکی از فضاهای مهم شهری درراستای ارتقای فرهنگی، زیست محیطی و... میتوانند با همین دیدگاه بررسی شوند. اینکه زنان چقدر از فضای پارکها سهم دارند؟ پارکها تا چه اندازه هویتی جنسیتی پیدا کردهاند؟ و...
درست است که عدهای با جنسیتی شدن فضاهای شهری مخالف هستند اما از نظر خیلی از جامعهشناسان و صاحبنظران این امر در جوامعی که تفکیک بین زن و مرد در بیشتر مواقع صورت میگیرد، ضروری به نظر میرسد. این مقدمه را بیان کردیم که بگوییم افتتاح پارک بانوان امید در بوستان امید محله انصار تا چه اندازه میتواند اتفاق خوبی باشد و منطقه را از خیلی از جهات ارتقا بدهد.
احداث بوستان امید در سال 1397 کلید خورد. بوستانی هشتهکتاری با طراحی اصولی و زیبا و وجود فضاهایی مناسب برای تفریح، نشیمن و... اما 8اردیبهشت امسال بود که به مناسبت روز شوراها 18پروژه خدمات شهری با حضور اعضای شورای شهر و شهردار مشهد در بوستان امید افتتاح شد. یکی از این پروژهها افتتاح پارک بانوان امید در این بوستان بود. پارکی که هرچند قسمتی کوچک از این فضای وسیع را اشغال میکند اما وجود آن میتواند پیامدهای مثبت زیادی داشته باشد. برای بررسی این پیامدها و معرفی بهتر این بوستان تصمیم گرفتیم که به این پارک برویم.
استقبال خوب بانوان
ساعت از یک ظهر گذشته است و پرنده در قسمت بانوان این پارک پر نمیزند. تنها آدم توی پارک خانم نگهبانی است که از شرّ گرما به اتاق نگهبانی گوشه پارک پناه برده است. قبل از گفتوگو با او چرخی در پارک میزنم. فضا کوچکتر از چیزی است که فکر میکردم و دیوارهای اطراف بلندتر از درختهای تنک تازه کاشته شده خودنمایی میکنند. با توجه به این فضای محدود به تبع وسایل ورزشی هم اندک است و زمین ورزش هم کوچک. با این حال گلکاری با سلیقه بوستان دل آدم را باز و نقش و نگار و رنگآمیزی دیوارها فضا را زیباتر میکند. گرما را تاب نمیآورم و برای گفت و گو به اتاقک میروم. به او میگویم که انتظار نداشتم پارک این قدر خلوت باشد و حدس میزنم که این خلوت بودن ناشی از همجواری آن با پارک بانوان بوستان رجا که یک بولوار فاصله دارند، باشد. اما او در رد حرف من توضیح میدهد: « تراکم جمعیت در این محله کوچک، زیاد است. در ثانی خیلیها با وجود فرزند کوچک رفتوآمد و عبور از بولوار، برایشان سخت است. باید صبح زود به اینجا بیایی و خانمهایی را که برای ورزش میآیند، تماشا کنی. هر صبح 70، 80نفر از محلههای اروند، باهنر و حتی روستاهای اطراف اینجا گروهی ورزش میکنند. مربی ندارند اما هر روز یک نفر را به عنوان مربی انتخاب میکنند. آن قدر استقبال زیاد است که دیگر جا برای سوزن انداختن نیست اما حالا تابستان است و ظهرها گرم و درختهای این پارک هم کوتاه و بیسایه... همین باعث میشود که بعد از ورزش همگی به خانههایشان بروند.»
نبود امنیت، مهمترین معضل
خانم نگهبان ید طولایی در نگهبانی دارد و تا به حال نگهبانی پارک بانوان رجا و پارک بانوان ملت را هم برعهده داشته است. از او میخواهم که این پارک را با آن دو پارک یادشده مقایسه کند. اولین چیزی که دست روی آن میگذارد نبود امنیت کافی است و میگوید: « پیمانکار این پارک بر خلاف آن دو پارک، شخصی و بهنوعی رها شده است. پارک رجا چند نگهبان دارد اما اینجا یک نگهبان بیشتر ندارد که آن هم بیشتر اوقات از اتاق نگهبانیاش بیرون نمیآید. خیلی وقتها اینجا پاتوق معتادها میشود و مشکلاتی هست که اگر بگویم در هفتهنامه تان چاپ نمیکنید. همینها باعث میشود که فضا آن قدر که باید برای رفت و آمد خانمها به پارک، امن نباشد.»
او مشکلات را یکی یکی نام میبرد اما دست آخر با تمام اینها نکات مثبت این پارک را نسبت به بوستان رجا، دوری آن از خیابان و کمتر بودن سر و صدا و آرامش آن میداند و علاوهبراین وجود این پارک برای بانوان را یکی از نیازهای ضروری این منطقه میداند. از او خداحافظی میکنم، قبل رفتن به درختهای نحیف کمجان نگاهی میاندازم و با خودم به روزی فکر میکنم که دوباره پا به این بوستان میگذارم. آن روز این درختها بلندتر شدهاند و امنیت بوستان بیشتر و حضور زنان پررنگتر. حضوری که میتواند هویت این منطقه را کمی به نفع زنان تغییر بدهد.