به گزارش شهرآرانیوز؛ همگی صف بستهاند و گاهی با صدایی که از بلندگو پخش میشود، با مجری همراه میشوند و شعار میدهند: «ایران! ایران!» بعضیها بخشی از شعر را زمزمه میکنند؛ هرچند که برخی واژههایش را درک نمیکنند. اما مثل روزهای دیگر هفته، قرار نیست بعد از تمام شدن برنامه صبحگاهی به کلاس بروند و کتاب هایشان را روی میز بگذارند. برنامهای تدارک دیدهاند برای گرامیداشت روزی که به نام خودشان است؛ روز دانش آموز. قرار است در حیاط مدرسه بمانند و پس از یک بازی نفس گیر با جایزه به کلاس بروند؛ همان کاری که همه کودکان این سن وسال دوست دارند.
دقایقی بعد، دانش آموزان هر کلاس را دورهم در حیاط مدرسه نشاندهاند تا بازی شروع شود. روز دانش آموز برای بچههای این مدرسه با سرود و شعار، شروع و تمام نمیشود؛ قرار است در فضای بزرگ مدرسه بازی کنند تا هم برایشان تفریح و سرگرمی باشد و هم مشق استکبارستیزی. معلمها و چندنفری از پدران دانش آموزان هم اولیای مدرسه را برای برگزاری برنامه روز دانش آموز همراهی میکنند؛ زیرا هدایت ۳۶۰ دانش آموز کار آسانی نیست. چهارگوشه حیاط که چیده میشود، همه چیز برای شروع بازی مهیاست.

مدرسه شان دولتی است و شبیه دیگران، بودجه اندکی دارد، اما فضای چیده شده برای لذت بردن دانش آموزان هفت تا نه ساله کافی به نظر میرسد. اولین مرحله بازی، با پرتاب توپ آغاز میشود. یکی از پدرها، بچهها را در گروههای پنج نفره از صف کلاس جدا میکند و به پشت سنگری که به اندازه قامت آنها کوتاه شده است، قرار میدهد.
برایشان توضیح میدهد که باید توپها را به سوی چهرههای نمادین دشمنان این سرزمین پرتاب کنند. پسرها همه توانشان را جمع کردهاند تا توپ بیشتری بزنند. جیغ و هورایشان بلند میشود. هرچه باشد، مسابقه برایشان جدی است.
از اینجا به بعد، همه توانشان را جمع میکنند در پاهایشان و میدوند به سوی مرحله بعد. مرحله دیگر پریدن است، اما نه در مسیر عادی، بلکه از روی پرچم کشورهای آمریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی. نظم گروهی را رها میکنند و با جست وخیز میروند.
برای مرحله سوم، باز توپهایی به دستشان میدهند، اما این بار کوچکتر تا داخل سطل بیندازند. حالا باید انتخاب کنند که توپ را به ایران برسانند یا فلسطین و لبنان. نشانه گیری شان بد نیست. بازی با دویدن به سوی خط پایان تمام میشود؛ البته خط که نه، تصاویر و نمادها. به دست هرکدام، پرچم ایران عزیز را میسپارند تا به پای شهدا و قهرمانان ملی برسانند.
پسرها آن چندمتر همراه با پرچم را طوری میدوند که معلوم است هیچ توجهی به اطراف ندارند، جز مقصد. مقابل عکس شهدا که میرسند، دست راست به نشانه احترام، کنار سر میرود و دست دیگر پرچم را تکان میدهد. حس غرور در چشم هایشان پیداست. اگر ساعتی هم کاری به کارشان نداشته باشند، پرچم را تکان میدهند و از آنجا تکان نمیخورند. دلیلش، همان غیرت درونی و عشق وطنی است.

تلاش گروه پنج نفره شان تمام شده است و باید منتظر دریافت هدایا بمانند. عرفان یکی از آن هاست. او نفس زنان میگوید: خیلی خوب بود. من چهارتا توپ زدم. سه تا به هدف خورد. اگر کاپشن نداشتم، سریعتر میدویدم و اول شده بودم. محمدامین، کلاس دوم است و در پاسخ به این سؤال که آیا میداند هدف بازی چه بود، با زبان کودکانه خودش توضیح میدهد: باید دشمن را می زدیم؛ من دوتا توپ زدم. مهدی حواسم را پرت کرد؛ وگرنه بیشتر میزدم؛ و بهزاد از کلاس سومی هاست و انگار کمی بیشتر درباره هدف بازی میداند؛ میگوید: منظورشان این بود که از ایران مواظبت کنیم. من دوست دارم هم بروم سربازی، هم جنگ.

امروز سیزدهم آبان است؛ روزی که به دلیل کشتار جمعی از دانش آموزان تهرانی در سال ۱۳۵۷ در محوطه دانشگاه تهران، در تقویم ایران ثبت شده است. از آن روزها به بعد، آموختن درس حمایت از وطن و استکبارستیزی، نیز به فضای مدرسهها وارد شد تا هر ایرانی در هر سن و هر مکان، حامی و وطن پرست باشد. اما اینکه این دشمن ستیزی را چگونه به فرزندان در سنین مختلف آموزش بدهیم، هم هزاران شیوه دارد. یکی از آن روش ها، تلفیق وطن دوستی با بازی است؛ کاری که روز گذشته، والدین و مسئولان دبستان ابتدایی ثامن الائمه (ع) انجام دادند.
الهام توزنده جانی چندسالی است که مدیریت این مدرسه را برعهده دارد و تجربه برگزاری این جشن را داشته است، اما اکنون از شکل متفاوت آن سخن میگوید: «هرسال در یوم ا... ۱۳ آبان برنامه داریم، اما هدف این است که مبارزه با استکبار جهانی و دشمن شناسی در اندازه قابل فهم برای کودکان این سن ارائه شود. مدرسه ما دوره اول ابتدایی یعنی کلاس اول تا سوم را آموزش میدهد و به همین دلیل، چندبازی برای آنها تدارک دیدیم که هم هیجان داشته باشد هم آموزش.» او ادامه میدهد: درحقیقت روز دانش آموز امسال، کمی ویژهتر از سالهای گذشته است؛ زیرا باید از جنگ تحمیلی دوازده روزه شهدای دانش آموز با آنها سخن میگفتیم تا برای بچهها یادآوری و تکرار باشد.
به عقیده خانم توزنده جانی، مدرسهای که مزین به نام امام هشتم (ع) و «ثامن الائمه» است، باید با استفاده از همه توان، رسالت خود را محقق کند: «هویت ملی جزو موضوعاتی است که از تأکیدهای رهبر معظم انقلاب بوده است و همواره بر آن تأکید میکنند. قصد ما این است که مناسبتهای ملی و مذهبی را به گونهای آموزش بدهیم که برای دانش آموزان درونی شود و در این مسیر، والدین خوب همراهی کردند. ایده امسال را انجمن اولیاومربیان فعال مدرسه، پیشنهاد دادند و اجرایی شد و هزینهها هم با کمک اولیا تأمین شد. برای اجرا نیز از پدران کمک گرفتیم که همراهی بهتری با پسربچهها دارند، درحالی که سال قبل مادران برنامه را اجرا کردند.»
سیدسجاد جلینی، مدیر انجمن اولیاومربیان مدرسه که پسرش در کلاس اول درس میخواند، سهم مهمی در پیشنهاد ایده و اجرایی شدن آن داشته است. او همان طور که همه مسیر را با بچهها میدود و نحوه بازی را آموزش میدهد، میگوید: قصد داشتیم مراسم امسال را بدون از سرود و شعار برگزار کنیم.
طراحی بازی هم براساس استقامت و سرعت و تقویت مقاومت بدنی است، اما با محوریت دشمن شناسی. هدف ما آموزش غیرمستقیم به دانش آموزان کم سن وسال بود. مسابقه و هیجان بچهها با اهدای یک توپ به همه دانش آموزان، خاتمه پیدا میکند تا خاطره خوش یک روز بازی گروهی در مدرسه را به یادگار به خانه ببرند؛ قطعا آن دانش آموزان امروز در صفهای راهپیمایی ۱۳ آبان حاضر هستند.