فرنود فغفور مغربی | شهرآرانیوز؛ به فراست که نگاه کنی همهچیز را در وجودشان پیدا میکنی. اینجا نه محیطی غمزده که دریایی از شیطنتهای کودکانه است! هیجان، پایداری، اراده و حسرت در جزئیترین رفتارشان پیداست. به اینها باید چیزی به نام «دلتنگی ناگفته» را هم افزود. پسرها بیجرم و جنایت در شرایطی قرار گرفته که مأمنی برای رشد نیافته و لاجرم به گلستان سپرده شدهاند. البته مسئله میتوانست ناگوارتر باشد. سرنوشت میتوانست آنها را به «کودکان کار» که سر هر چهارراه دیده میشوند تبدیل کند و حجمی از فقر، بیسوادی و مریضی سهم آنها از زندگی دوران کودکیشان باشد!
«خانه زنده یاد محمدی» -یکی از مراکز وابسته به گلستان علی (ع) - محور گزارش این شماره ماست. این مرکز در محدوده منطقه ۳ واقع شده و فضایی متفاوت از تصویری که رمانهای قدیمی از بچههای بیسرپرست در ذهن من و شما تداعی میکنند، رقمزده است.
دیگر اُلیور توئیستی در کار نیست و اینجا بچهها هر کدام تختی ویژه دارند و دیگر از لباسهای بدشکل و یکدست که از ارزانترین پارچهها تهیهشده خبری نیست. اتاقهای شمایلی مرتب دارند و تعداد تختها هم تابع استاندارد است. مرکز به امکانات ورزشی و اتاقی برای کار کردن با رایانه برای برگزاری کلاسهای آموزشی مجهز است. بچهها در مرکز زنده یاد محمدی حتی «گیم نت» هم دارند! جایی که کانون علاقههای کودکانه در این سنین محسوب میشود.
روزی که برای تهیه گزارش از این مرکز رفته بودیم بخشی از بچهها نوبت زمین فوتبال داشتند و به باشگاه ورزشی فرستاده شده بودند. موقعیت را غنیمت شمردیم و پس از بازدیدی کنجکاوانه و گفتگو با مدیر مرکز به سراغ بچههای فوتبالی گلستان علی (ع) در چمن ورزشی مالک اشتر رفتیم که در کنار دیگر نونهالان و نوجوانان محله بلال مشغول بازی و شادی بودند.
پس از گفتگو با مهدیزاده -مدیر خانه محمدی- مجالی فراهم شد تا با کودکان این مرکز از نزدیک روبهرو شوم. «علی» پایه چهارم است و انگار با توپ زاده شده و دائم چشمهایش دودو میزند که به زمین برگردد و پا به توپ شود. آرام و قرار ندارد. درست مثل هر پسربچه سالم در این سن و سال. میگوید نمیدانم میخواهم چهکاره شوم شاید زدم توی کار تلفنهمراه شاید هم فوتبالیست شدم! «علیرضا» از جنس دیگری است. سعی میکند مثل کتاب فارسیشان حرف بزند. فعل و فاعل حرفش سرجایشان هستند و چشمان این کودک تو را به خاطرههایی نهچندان شیرین راهنمایی میکند. باید چشم بست تا ندید و امید داشت فردایش روشنتر از دیروزش باشد و چرا نه؟ به من میگوید: فوتبال بدک نیست؛ اما بیشتر از آن نقاشی را دوست دارم. مدرسهمان را هم دوست دارم. امسال که نصفهکاره به مدرسه رفتیم. ایکاش کرونا برود و همهچیز بهجای خودش برگردد!
یکی دیگر از بچهها به اتفاق خانم مربی داخل ون مرکز گلستان علی نشسته است تا برای دیالیز راهی درمانگاه شود! این نونهال از روستای دور افتادهای به این مرکز سپرده شده است. ۵ سال قبل کلیههای او به دلیل بیتوجهی والدینش عفونت میکند و بعد از مدتی از کار میافتد. حالا ۳ روز در هفته او را به مرکز دیالیز میبرند و آنجا تحت درمان است. ناگفته نماند با تلاش و پیگیری مسئولان خانه گلستان علی یک مرتبه پیوند کلیه روی این نوجوان انجام شد؛ اما کلیهها بعد از مدتی پس میزند و باید الان دیالیز شود. در این روزهای کرونایی به دلیل خطرات احتمالی پیوندی در بیمارستانها انجام نمیشود.
آشنایی با مدیر خانه و خاندان واقف
«سید رضا مهدیزاده» عاقله مردی است که پیش از این در یک سازمان نظامی کار میکرد و بعد از پایان خدمت، چهارده سالی است که در مؤسسه گلستان علی (ع) همکاری دارد. او که مدیر خانه زنده یاد محمدی از خانههای زیرمجموعه گلستان علی (ع) است میگوید: مرکز شماره ۱ گلستان علی (ع) که به نام زندهیاد محمدی نامگذاری شده در میدان امام حسین (ع) به سمت میدان بار نوغان، قائم ۳۱ جنب دبیرستان آیتالله خامنهای واقع شده است. تأسیس آن به همت مرحوم «حاج حمید محمدی قهاری» انجام شد و در ادامه پسرشان (مرحوم مسعود) کار را ادامه داد و پس از او نوبت به همسر وی میرسد و کماکان این بانو با مرکز گلستان علی (ع) همکاری دارد. وی بعضاً مشکلاتی که برای ما به وجود میآید را حل و پیگیری میکند. همه ما و بچهها مدیون این خاندان و این بانو هستیم.
مساحتها و مستحدثات
مدیر مرکز محمدی درباره مشخصات مرکز توضیح میدهد: عرصه این مرکز ۵ هزار مترمربع است. بخش مسکونی آن در ۳ طبقه به مساحت ۲ هزار و یکصد مترمربع ساخته شده است. در طبقه اول بخش اداری، مددکاری و روانشناسی قرار دارد. طبقه دوم به خوابگاه فرزندان اختصاص داده شده و طبقه سوم هم متعلق به کلاسهای آموزشی و سالن ورزشی این مرکز است. در گوشهای از حیاط مرکز، واحد یکصد و سی متری مجهزی وجود دارد که اکنون به مهدکودک تبدیل شده است. ما سالی ۳۵ نفر از فرزندان مادرانی که تنها سرپرست خانواده هستند بهصورت رایگان نگهداری میکنیم. هدف این بود برای مادران سرپرست خانواده زمانی و فراغتی فراهم کنیم که بتوانند به تأمین معیشت خود و فرزندشان برسند. یک سالن ۱۳۰ متری هم در این مجموعه وجود دارد که طبقه بالا مربوط به بخش غذاخوری و طبخ غذاست و طبقه اول تأسیسات و رختشویخانه مرکز است.
کیفیت برتر از کمیت است
برخلاف برخی از مراکز که به علت بودجههای محدود به کمیت میپردازند، اینجا حرف اول را «کیفیت» میزند. همان اول که از بیرون ساختمان چشممان به مرکز افتاد تصور میکردیم ۳۰۰ فرزند یتیم در این مرکز سرپرستی شوند؛ اما اینجا فقط ۴۰ کودک حضور دارند و به همین ترتیب با استانداردهایی که گاهی برتر از خانوادههای متعارف است زندگی میکنند و برای فردا تربیت میشوند. مدیر خانه محمدی در اینباره میگوید: ۴۰ کودک که از ۷ سال تا ۱۲ سال هستند در این مرکز تحت مراقبت و تعلیم هستند. شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که «این کودکان طی چه فرایندی به مؤسسه گلستان علی (ع) معرفیشدهاند؟» مدیر خانه محمدی میگوید: این کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست بودهاند. آنها ابتدا با حکم دایره سرپرستی دادسرا به بهزیستی استان معرفی میشوند. بهزیستی هم کودکان را همراه با یک نامه پیوستی و حکم دادسرا به یکی از مرکز شهر معرفی میکند. خوشبختانه مراکز مختلفی پذیرای این کودکان هستند؛ البته سطح برخورداریهای کودکان با توجه به بضاعت مالی و فکری مسئولان این مراکز متفاوت است؛ اما نظارتهایی در کار است که حداقلهای لازم تأمین شده باشد.
خدماتی که به کودکان داده میشود
مراقبت روزمره و اهتمام به تحصیل کودکان بخشی از سرفصلهایی است که در مرکز محمدی رعایت میشود. مهدیزاده در این بخش اضافه میکند: حفظ سلامت جسمی و روحی از طریق آزمونهای بهداشتی و روانشناسی، تقویت توانمندی جسمی و روحی از طریق برگزاری کلاسهای مختلف ورزشی (فوتبال، تکواندو، ژیمناستیک)، برگزاری اردوهای تفریحی و آموزشی در داخل شهر و ییلاقات و حتی شهرهای دیگر برای این عزیزان حسب مقتضیات زمانی اجرا شده است و در صورت تغییر وضعیت فعلی و برگشت به سلامت اجتماعی ادامه خواهد داشت.
وی اضافه میکند: علاوه بر موارد یادشده در ساعتهای فراغت این کودکان کلاسهای جانبی هم مانند آموزش قرآن مجید، نقاشی، کامپیوتر و سرود با همراهی مربیان کارآزموده برگزار میشود تا فرزندانی با تواناییهای مختلف فرهنگی و مذهبی در سالهای آینده داشته باشیم.
خادمان کودک
مرکز محمدی ازجمله مراکز برخوردار است و خیّران که خود را «خادمان کودکان این سرزمین» میدانند از تأمین نیازهای مختلف مرکز ابایی ندارند. مدیر مرکز در اینباره میگوید: مردم کشورمان مردم خوبی هستند و حس من این است که هرکسی که در جریان کار خیر و حسنه قرار بگیرد متناسب با داراییها و درآمدهایی که دارد از همراهی با مراکزی مثل ما سرپیچی نمیکند چراکه تکریم کودکانی که بیهیچ گناه از کانون گرم خانواده دور ماندهاند ریشه در باورهای ملی و آیینی و فطری ما دارد.
او ادامه میدهد: هزینههای نگهداری هرروزه بیشتر میشود و بهتبع نیازهای مرکز هم روزافزون و پایانناپذیر است. من از رسانههای مختلف میخواهم دائم وجود این مرکز و مراکز مشابه را برای جامعه و مردم نیکاندیش گوشزد کنند. اگر به فردایی آرام برای ایران، شهر و محله خودمان میاندیشیم بخشی از مسئله به تأمین امروزی بچههای بیسرپرست برمیگردد.
پروتکلهایی برای دفاع از کودکان
«کرونا»، کوچک و بزرگ نمیشناسد و در کمین است که از کمترین غفلت من و شما سوءاستفاده کند تا درگیرمان کند. مسئله در خانه محمدی هم از این قرار است و حضور پرشمار کودکان بر حساسیت مسئله میافزاید. مهدیزاده دراینباره میگوید: رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی از ابتدای اسفند سال قبل مطابق مواردی که از طرف وزارت بهداشت و ستاد کرونا اعلام شده است در خانه محمدی اجرا میشود. در این بخش هم ارتش جمهوری اسلامی و در ادامه شهرداری محترم مشهد یار و یاور ما بودهاند.
وی اضافه میکند: به همت قرارگاه جهادی مبارزه با ویروس منحوس کرونا منطقه شمال شرق نزاجا، خانه فرزندان مؤسسه خیریه گلستان علی (ع) در مشهد ضدعفونی شده است. در این حرکت انسانی نیروهای ارتش، امیر سرتیپ دوم ستاد رضا آذریان فرمانده قرارگاه عملیاتی شمال شرق نیروی زمینی ارتش، رضازاده مدیرعامل گلستان علی و جمعی از فرزندان حضور داشتند. در این طرح بهداشتی، به وسیله نیروهای ارتش کلیه اتاقها، محوطه و محیطهای انباری و خوابگاهی خانه محمدی گلستان علی (ع) بهطور کامل در برابر ویروس کرونا ضدعفونی شد. ما بهصورت مستمر همه خانه را ضدعفونی میکنیم و دستگاهی در ورودی خانه تعبیه کردهایم تا همه کسانی که وارد خانه میشوند ابتدا دستهای خود را از هر آلودگی احتمالی پاک کنند تا خدایناکرده عامل انتقال به این خردسالان گرامی نباشند. اتاقی ویژه مربیان مرکز در نظر گرفته شده است و افراد بهمحض ورود به این اتاق میروند و لباسهایی که در محیط بیرون پوشیده بودند با لباس محل کار تعویض میکنند تا از طریق لباسها هم ویروس به مرکز نفوذ نداشته باشد. تا حالا خوشبختانه هیچکدام از بچههای این مرکز به کرونا گرفتار نشدند.
مجازی در فضای کرونایی
وقتی کلاسهای درس برای ویروس کووید ۱۹ تعطیل شد ابتدا دانش آموزان با سردرگمی مواجه بودند تا با تدابیر ارائهشده توسط نهاد آموزشی کشور بحث تدریس مجازی مطرح شد. مسئول خانه محمدی هم با اشاره این مسئله میگوید: از وقتی بحث آموزش مجازی برای دانشآموزان بازمانده از تحصیل مطرح شد ما هم با استفاده از کلاسهای غیرمجازی (شبکه شاد) را برای کودکان خانه محمدی پیگیری کردیم. در کنار این کلاسها که بهصورت مجازی انجام میشود دیگر کلاسهای اوقات فراغتمان با تأکید بر موارد بهداشتی کماکان برگزار میشود. شاید برایتان جالب باشد که بگویم ۱۰ کلیپ آموزشی از سوی همین کودکان با همکاری معلمهای کامپیوترشان طراحی و ساخته شده است.
از خاطرههای خوب تا صحنههای ناگوار
اینجا کانونی از کودکان دردمند و بزرگترهایی است که نیت خدمت خالصانه را در قلبهایشان متبلور کردهاند. در این جمع خبرهای خوب هم نیست و باعث شادمانی کودکان و افزایش انگیزههای مسئولان و خیّران میشود. مسئول خانه میگوید: هرازگاهی بعد از چند سال با مادرانی مواجه میشویم که فرزندشان را در طول زمان ما سرپرستی کردهایم و آنها هم توانستهاند به حداقلهای لازم برای سرپرستی فرزند خودشان برسند. در این حال مددکار خانه محمدی به آنها سر میزند و وضعیت زندگیشان را از نزدیک بررسی کرده و در صورت تأیید او و درخواست مادر، فرزند به آنها تحویل میشود. زیباترین صحنههایی که در خانه محمدی دیدهام صحنهای است که بعد از طی مقدمات گفتهشده کودک به آغوش خانوادهاش برمیگردد. در مقابل صحنههایی که روح انسان از دیدن و شنیدن آنها اذیت میشود هم در این مراکز بهواسطه اتفاقاتی که پیش از ورود کودکان به مرکز برایشان روی داده وجود دارد. مهدیزاده میگوید: همه این کودکان در دورههایی پیش از اینکه مراقبتهای این مرکز شامل حالشان شود در خانه و خانواده شاهد آسیبهای بزرگ اجتماعی بوده و روحشان بارها آسیب دیده است. نویسندگان رمانها و سریالها باید به مرکز ما بیایند تا بتوانند کتابها و فیلمنامههایی قطور از آسیبهایی که پیش از ورود این کودکان به محل امن بر سر آنها آمده است بنویسند و روایت کنند. همواره کوشش میکنیم این خاطرات بد را با جایگزینهای مناسب از ذهن این کودکان دور کنیم. او ادامه میدهد: همواره بازتاب خاطرات بد کودکان را در رفتارهای خردسالانهشان میبینیم و غمی مخفی در ذهن همه ما که سرپرستی این کودکان را برعهده داریم به وجود میآید. از طرف دیگر وقتی لبخند رضایت و شادمانی را در چهره این کودکان معصوم میبینیم شادی بیحدواندازهای به ما دست میدهد.
عاقبت کودکان چه میشود؟
سؤالی که در جریان بازدید از مرکز به ذهنم رسید این بود که «وضعیت زندگانی ایتام بعد از رسیدن به حداکثر سنی که شما پذیرش دارید چه میشود؟» مدیر مرکز میگوید: مطابق قانون ما تا ۱۸ سالگی که شروع سن تکلیف قانونی است موظف به ارائه خدمت به این کودکان هستیم؛ اما خوشبختانه با توجه به همت مدیرعامل و هیئتمدیره نیکاندیش، خوابگاههای دانشجویی برای فرزندان گلستان علی (ع) ایجاد میشود. خوابگاهها در دو بخش پسرانه و دخترانه تا پایان تحصیلات عالیه در خدمت این دانشجویان است. حتی تاکنون برای ۴۰ فرزند که به سن ازدواج رسیدهاند شرایط و مقدمات مادی کار را فراهم کردهایم که بتوانند با سرافرازی برای خودشان کانون گرم خانواده را راهاندازی کنند.
او اضافه میکند: از کودکانی که سالهای دور مثل همین کودکان در گلستان علی حضور داشتند امروزه مردان و زنانی داریم که با خود مؤسسه در راستای حمایت و مراقبت از کودکان این نسل مؤسسه همراهی و همکاری میکنند.
حرف آخر
مسئولان شهری و کشوری، هنرمندان، شخصیتهای فرهنگی و سیاسی متعددی از این مرکز نگهداری کودکان بارها بازدید کرده و بیانات زیبایی هم داشتهاند. در این میان سخن شهردار محترم خطاب به ما خبرنگاران و گزارش نویسان بود. او گفته بود: بزرگترین کمک ما به کودکان گلستان علی (ع) آگاهسازی مردم از حضور آنهاست که نادیده گرفته نشوند.
همین باشد حرف آخر ما!
سیری در پیشینه و وضعیت امروزی گلستان علی (ع)
کودکان کار، کودکان بیسرپرســت و کودکان خیابانی تفاوتهای متعددی با هم دارند. در خراسان رضوی اغلب کودکان؛ کودکان کار هستند که بیشتر اتباع بیگانه هستند و کودک خیابانــی درصد خیلی کمتری از جامعه کودکان را تشکیل میدهد. خراسان رضوی از استانهایی است که بیشترین تعداد کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست را دارد.
حمید رضازاده ٢٧سال است که بهعنوان فعال اجتماعی در حوزه کودکان بیسرپرست کار میکند و مؤسسه گلستان علی (ع) را راهاندازی کرده است. این مؤسسه از سال ۸۳ با سرپرستی ۴۰ کودک شروع به کار کرد و در زمینه حمایت و نگهداری از بچههای بیسرپرست، حمایت از خانوارهایی که به دلیل فروپاشی، بچههایی در آستانه رها شدن دارند و حمایت از استعدادهای کودکان بیسرپرست در ۱۰ مرکز در مشهد کار خود را آغاز کرده است، در حال حاضر ۲۵۰ بچه بیسرپرست دختر و پسر در این مراکز نگهداری میشوند و ۴۵۰ خانوار در معرض آسیب و آسیبدیده نیز با دهها کودک تحت حمایت قرار دارند.
گلستان علی (ع) مؤسسهای بزرگ و مجهز است که مراکز مجزا برای نگهداری از کودکان بیسرپرست در مشهد دارد. دختران و پسران بیسرپرست و بدسرپرست خراسان رضوی بر اساس گروههای سنی متفاوت در خوابگاههای متفاوت این مجموعه زندگی میکنند. گلستان علی (ع) یکی از بزرگترین مؤسسات هیئتامنایی نگهداری از کودکان بیسرپرست در ایران محسوب میشود که با مجوز سازمان بهزیستی سرپناهی امن برای کودکان در معرض آسیبهای اجتماعی تأمین کرده است. دختران و پسران گلستان علی (ع) در چهار گروه سنی دستهبندی و در مراکز مختلف نگهداری میشوند. بازه سنی کلی بچهها از سه تا هجدهسالگی است.
مراکز زیرمجموعه بهنوعی قوانین، رویکرد مشابه، تسهیلات، آسایش و امنیت یکسانی دارند. در این مؤسسه سالی حدود ۵ تا ۶ ازدواج روی میدهد و البته طبق قوانین تصویبشده در هیئتمدیره این مؤسسه، بچههای گلستان علی (ع) بعد از ازدواج هم از مجموعه جدا نمیشوند. مؤسسه در دوران دانشجویی هم با بچهها ارتباط و حمایتها تا جای ممکن ادامه دارد. آماری که تا سال گذشته داشتیم، تحویل ٥٠٠ فرزند به جامعه بود؛ این تعداد یا ازدواج کردند و به دانشگاه رفتند یا قبل از هجدهسالگی شرایط مهیا شده است و به خانه برگشتهاند. گروهی هم به خانوادههای متقاضی قبول سرپرستی تحویل داده شدهاند.
در آرشیو افتخارات گلستان علی (ع) صدها عنوان قهرمانی استانی و کشوری در حوزه ورزشهای گوناگون به همت و توانمندی کودکان مؤسسه و همیاری مربیان کارآزموده به دست آمده است. به گفته مدیرعامل گلستان علی (ع)، این مؤسسه چشماندازهای توسعهای برای کودکان تحت پوشش خود تعریف کرده است که در همین راستا زمینی به مساحت ٢٥ هکتار برای خدمت هرچه بیشتر به فرزندان بیسرپرست در کشور در نظر گرفته شده است. پروژه مجتمع فرهنگی، آموزشی و رفاهی (دهکده گلستان علی (ع)) در حال ساخت و فاز اول آن به بهرهبرداری رسیده است. مجموعههای آموزشی تخصصی و خوابگاه شبانهروزی با تمرکز بر پرورش استعدادهای کودکان اصلیترین ایده برای این مسیر است. ماهیت این طرح حمایت از کودکانی است که محروم از امکانات هستند و درعینحال استعداد و هوش بالایی دارند. روال کارشان هم این است که در ابتدا از کودکان آزمونهای ژنتیکی گرفته میشود و نوعی آکادمی پرورش استعداد برای بچهها فراهم میشود.
این کودکان در فضاهای شبهخانواده و جمعی زندگی میکنند؛ ایجاد شرایط شبهخانواده برای کودکان بدسرپرست از سوی جوامع بینالمللی بشردوستی و حمایتی مورد تأکید است. رسیدن به ایده «آکادمی پرورشی خصوصی برای بچههای بدسرپرست» هدف نهایی این مجموعه است. این مهم تنها با حمایت مالی افراد خیراندیش ممکن است و در آینده به تکامل نهایی خود میرسد. بخش جالب مشارکتهای مؤسسه نسبت به جمعآوری کمکهای نقدی (صدقات، زکات، فطریه و …) از طریق مراجعه حضوری و پرداختهای آنلاین به همراه جمعآوری کمکهای غیرنقدی و همچنین بهرهجویی از خادمان افتخاری در اجرای طرحهای مختلف مؤسسه اقدام میکند.
از مهمترین فعالیتهای مؤسسه ایجاد واحد اشتغال و کارآفرینی است، فرزندان از سالهای ابتدایی با حرفه و مشاغل مختلف، رشتههای تحصیلی و دیگر موارد در راستای تصمیمسازی برای آینده آشنا میشوند و بهمحض فراغت از تحصیل به مراکز کار درباره تحصیلات و تواناییهای دوران تحصیل هدایت میشوند. بخش دیگری از واحد اشتغال به خانوادههای آسیبپذیر بهویژه سرپرستان خانوار اختصاص داده شده است که با ایجاد اشتغال سعی میشود خانوادههای نیازمند از واگذاری فرزند به مراکز خیریه خودداری کنند و فرزند در خانواده رشد و تربیت یابد.