کفشداری فقط محل به امانت سپردن کفشها برای رفتن به زیارت امام نیست، یعنی هست و فقط این نیست، زائر کفشهایش را میدهد به کفشدار و خود را سبک میکند و فرمان فاخلع نعلیک را عمل میکند و دیگر نه با پا، که با دل به زیارت امامش میرود.
معمولا مکالمه بین زائر و کفشدار به سلام و علیکی و خوشامدگویی از سمت کفشدار و خسته نباشیدی از سمت زائر خلاصه میشود و در برگشت، خادم است که زیارت قبولی میگوید به زائر.
کفشداری که خلوت باشد فرصت گفتوگو بیشتر است، زائری سؤالی دارد و حرفی در دل، که کفشدار بشنود و پاسخی دهد.
در این میان رسمی است بین کفشدارها که از چه زمانی شروع شده و چطور شروع شده را نمیدانم و مشخص نیست، ولی رسم قشنگی است و خادمهای موسپید امام رضا (ع) بر آن پایبندند و جوانترها هم از ایشان آموختهاند.
آن هم دادن شکلات به کودکان است که لبخندی بر لب کودکان مینشاند و خاطره شیرینی از زیارت در ذهنشان باقی میگذارد.
بزرگتری میگفت: کفشدار و دربان و ... خادم امام رضا (ع) نیستند که خادم حضرت بودن؛ اباصلتمرامی میخواهد؛ ولی انشاءا... خادم زائران حضرت هستیم.
درخواست تبرکی از سوی زائر و شکلات و تبرکی دادن از سوی خادم خودش دنیایی است از عشق و ارادت دو طرف به امام و محبان امام، گویی تجسمی است از «رحما بینهم» که در قرآن از همراهان رسول یاد شده و «ولی لمن والاکم» که بسیاری از زیارتها، چون عاشورا و جامعهکبیره شبیه این تعبیر در آن هست.
ملاک دوستی و دوست داشتن، امام است. هر کس با امام دوست است، دوست توست و همین ملاک چقدر دلها را به هم نزدیک میکند و محبتها افزون.
حالا در میان این سنت که کفشدارها دارند که شکلاتی هدیه میکنند به کودکان و لبخندی مینشانند بر لبان کودک، گاهی هم پیش میآید که زائر به خادم هدیه میدهد از همان جنس شکلات و شیرینی.
در این چند سال که به برکت عشق به سید الشهدا (ع) و اربعین و خون شهدا خصوصا شهدای جبهه مقاومت، دلهای مردم عراق و ایران به هم نزدیکتر شده است و زائران عراقی زیادی به زیارت امام هشتم میآیند، گاهی پیش میآید که خادمان حرم سیدالشهدا (ع) تربت متبرکی به مردم یا خادمان هدیه میکنند.
این بار در کفشداری جوان عربزبانی آمده بود و به همکار کفشدارم اصرار داشت که دستکشهای سفید کفشداری را تبرکی بگیرد و آقای کفشدار در رویارویی اول دچار تردید شده بود که چه پاسخی دهد، داشتن دستکش در کفشداری برای کفشدارها یکی از الزامات است.
در این میان جوان عرب حرفی زد که دیگر آقای کفشدار تأملی نکرد و دستکشها را از دست بیرون آورد و تقدیم کرد.
جوان عراقی با همان لحجه فارسی- عربی شکسته بستهاش گفت که کفشدار حرم سیدالشهدا (ع) است و میخواهد این دستکشها را در کفشداری حرم اباعبدا... (ع) به دست کند و کفش زائر کربلا را بگیرد.
دل خادم حرم امام رضا (ع) چرا نلرزد و دستکشهایش را از دست بیرون نیاورد و تقدیم خادم حرم سیدالشهدا (ع) نکند؟
و عجب دستکش خوشاقبالی است آن دستکش که از کفشداری حرم امام رضا (ع) عازم کفشداری حرم سیدالشهدا (ع) شد.