فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

گفتگو با گروه «ریسمونا»؛ از حضور در «عصر جدید» تا تلاش برای کارآفرینی

  • کد خبر: ۳۷۶۰۶
  • ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۲
گفتگو با گروه «ریسمونا»؛ از حضور در «عصر جدید» تا تلاش برای کارآفرینی
«استرینگ آرت» نزدیک‌ترین نامی است که می‌شود بر روی این کار قرار داد. هنر نقاشی با میخ و نخ، نمونه‌های متفاوتی دارد، اما شیوه‌ای که گروه ریسمونا آن را انجام می‌دهند کاملا متفاوت است. گفت‌وگوی ما با دو تن از اعضای گروه «ریسمونا» را خواهید خواند.
رضا سبزه‌قبا | شهرآرانیوز - همین‌طور که آدم بخواهد قلمی دستش بگیرد و روی کاغذی صاف چهره فردی را نقاشی کند، بلدی و مهارت می‌خواهد؛ حالا حساب کنید طراحی چهره با میخ و ریسمان چه دنگ‌و‌فنگی دارد. کاری که گروه «ریسمونا» در مشهد به آن مشغول هستند و به نظر می‌رسد قرار نیست به این زودی دست از سر چهره‌هایی که قرار است با ریسمان کشیده شوند بردارند.

«استرینگ آرت» نزدیک‌ترین نامی است که می‌شود بر روی این کار قرار داد. هنر نقاشی با میخ و نخ، نمونه‌های متفاوتی دارد، اما شیوه‌ای که گروه ریسمونا آن را انجام می‌دهند کاملا متفاوت است.
 
اگر برنامه تلویزیونی «عصر جدید» را دنبال کرده باشید احتمالا دو اجرای این گروه مشهدی را در آن دیده‌اید. این گروه که آن را سید سجاد صاحبی و عرفان یعقوبی راه انداخته‌اند توانست در مرحله نخست این برنامه با چهار رأی مثبت داوران خود را به مرحله دوم برساند. آن‌ها در آن برنامه تلویزیونی چهره مرحوم جمشید مشایخی، بازیگر فقید تئاتر، سینما و تلویزیون را با ریسمان طراحی کردند. اما اجرایشان در مرحله دوم با اینکه ایده جذابی داشت، آن‌طور که باید از آب در نیامد و موفق به جلب نظر تمامی داوران نشد.
 
 
 
اجرای اول گروه «ریسمونا»

به هر حال قرار گرفتن در میان چند ده گروه و نفر از حدود ۳۰ هزار متقاضی برای حضور روی صحنه این برنامه استعدادیابی کار ساده‌ای نیست که این گروه جوان مشهدی موفق به انجام آن شدند. در ادامه گفت‌وگوی ما با دو تن از اعضای گروه «ریسمونا» را خواهید خواند آن‌ها هنوز دست از تلاش و پشتکار بر نداشته‌اند و خودشان را ابتدای مسیری پر فراز و نشیب می‌بینند.


ماجرای تماشای یک ویدئوی ساده

همه چیز از زمانی شروع شد که سید سجاد صاحبی، تلاش داشته دنبال شغلی نوآورانه باشد. او ویدئویی را از فردی خارجی به طور اتفاقی در فضای مجازی مشاهده می‌کند و جرقه شروع کار «ریسمونا» در ذهنش می‌خورد. می‌گوید آن فرد خارجی که نه اسمی از آن می‌داند و نه نشانی از او دارد به طور محدود نقاشی با نخ و میخ را انجام می‌داده است: به نظرم آمد ایده خوبی است و می‌شود به عنوان شغل به آن نگاه کرد. ابتدا برادرم کنارم بود و بعد از آن هم عرفان یعقوبی به ما پیوست. بنا را روی پیدا کردن چم و خم کار گذاشتیم. با مطالعه و تحقیق و آزمون‌و‌خطا، شش ماهی طول کشید تا فهمیدیم چطور باید این کار را انجام دهیم. هم به محاسبات و هم به طراحی نیاز داشتیم. کار پیچیده‌ای بود و به نوعی ما آن ویدئو را مهندسی معکوس کردیم تا رسیدیم به این چیزی که الان به آن دست یافته‌ایم.

این هنرمند مشهدی با اینکه تا مقطع کارشناسی در رشته کامپیوتر تحصیل کرده، اما نا‌آشنا با هنر نیست. او می‌گوید این حرفه، چون هنری بود دنبالش را گرفته و حدس می‌زده که دشواری‌هایی نیز داشته باشد: این کار منبع آموزشی نداشت. از همین‌جا می‌توانستیم بفهمیم که کار سختی را در پیش داریم و هنوز هم ابتدای راه هستیم.

به گفته صاحبی آن‌ها در گروه ریسمونا تصمیم گرفته‌اند که زندگی و معیشتشان از همین راه باشد: تنها فردی که در زندگی‌ام بود و می‌توانست با من مخالفت کند و من را از انجام این کار بازدارد همسرم بود. اتفاقا او کاملا همراهی‌ام کرد و من از این بابت نگرانی نداشتم. ابتدای راه بعضی از اعضای خانواده و فامیل گاهی حرف‌های دلسرد کننده می‌زدند و ما هم در جا‌هایی دلسرد می‌شدیم، اما باز هم امیدمان را از دست نمی‌دادیم. همه این امید و انگیزه‌ای که برای خودمان حفظ می‌کردیم بابت علاقه‌ای بود که به این کار داشتیم و شرایط سخت را برای علاقه‌مان تحمل کردیم.


صنایع دستی یا هنر‌های تجسمی؟

محصولاتی که ریسمونا تولید می‌کند را اداره میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی به عنوان هنری که جزو صنایع دستی باشد نپذیرفته است. صاحبی و یعقوبی اکنون مترصد ثبت هنر خودشان در زیرمجموعه هنر‌های تجسمی هستند. صاحبی می‌گوید: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز به آن‌ها روی خوشی نشان نداده است: هیچ کجا سراغی از ما نگرفتند. ما نمی‌دانیم باید برای ثبت فعالیتمان به چه سازمان و نهادی مراجعه کنیم. هر جایی که می‌رویم یک جور حرف می‌زنند. یکی دو ماه درگیر این کار‌ها بودیم، ولی چون به نتیجه‌ای نرسیدیم، کار‌های ثبت این هنر را رها کردیم.

راه دوساله‌ای که این دو جوان مشهدی طی کرده‌اند شاید کوتاه به نظر برسد، اما این نوآوری می‌تواند نظر بسیاری از افراد هنردوست را به خود جلب کند. همان‌طور که صاحبی می‌گوید تقاضا برای آموزش هنرشان، مخصوصا از طریق فضای مجازی، بسیار زیاد است: برای آموزش دادن این هنر برنامه داریم، ولی هنوز به جمع‌بندی نرسیده‌ایم که قطعا این کار را انجام دهیم. آموزش این هنر نیاز به زیرساخت دارد که ما آن را نداریم. فعلا مسئله تولید اثر برای ما در اولویت است. ما تا پیش از این در فضایی حدودا ده متری تولیداتمان را انجام می‌دادیم. فضای کافی برای تولید سفارش‌هایمان نداریم؛ از‌این‌رو برای آموزش دادن این هنر نیز با مشکل محدودیت فضا روبه‌رو هستم.

 
 
اجرای دوم گروه «ریسمونا»

کارآفرینی با هنر

شرایط کار برای عرفان یعقوبی دشوارتر بوده است. او حتی تا مدت‌ها به خانواده‌اش نمی‌گفته که مشغول چه کاری است. می‌گوید بعد از اینکه کارشان به نتیجه رسید و موفق شدند تابلویی بسازند یکی از آن‌ها را با خود به خانه برده و به اعضای خانواده‌اش گفته که قرار است این کار را ادامه دهد. او که فارغ‌التحصیل رشته عمران است می‌گوید: در ابتدا اصلا هنر را دوست نداشتم. به این کار هم به چشم کسب و کار نگاه نمی‌کردم. آن چیزی که من را جذب کرد بکر بودن این هنر بود. با خودم گفتم این کار جدیدی است و فکر کردم چقدر می‌تواند ذهن من را باز کند.

یعقوبی می‌گوید که هر زمان به شغل آینده‌اش فکر می‌کرده، کارآفرینی را هم در پس ذهنش داشته است: دوست داشتم نه تنها برای خودم که برای افراد دیگر هم شغل ایجاد کنم. می‌دانستم در ابتدا باید دنبال کاری بروم که نیاز به سرمایه نداشته باشد. این کار هنری که از طرف سجاد به من پیشنهاد شد و احساس کردم همان کاری است که هم می‌شود با آن کارآفرینی کرد و هم می‌توان با سرمایه‌ای اندک شروعش کرد. با این حال خیلی از اطرافیانمان ما را از ورود به کار تولید ترساندند و با توجه به شرایط اقتصادی کشور ما را از ورود به عرصه تولید منع کردند، اما ما در گروه «ریسمونا» همه تلاشمان را کردیم به همه بفهمانیم که کار تیمی موفقیت‌آمیز است.


عصری جدید با حضور در «عصر جدید»

آن‌ها بعد از اینکه تصمیمشان را برای حضور در برنامه عصر جدید عملی می‌کنند دو سه ماه منتظر می‌مانند که از این برنامه با آن‌ها تماس بگیرند. رفته رفته از حضور در این برنامه ناامید می‌شوند که از عصر جدید با آن‌ها تماس می‌گیرند و برای شرکت در برنامه دعوتشان می‌کنند. این برنامه برای «ریسمونا» یک فرصت برای دیده شدن بوده که دنبالش می‌گشتند، به گفته یعقوبی قبل از عصر جدید فروش آثارشان کم و بیش راه افتاده بود، اما با حضور در این برنامه راه چندین ساله را در چند هفته طی کردند: محصولات هنری ما الان به عنوان کالایی شناخته شده است و به لطف حضور در عصر جدید دیگر نیاز نیست زمان زیادی را برای معرفی آن صرف کنیم. کسی که مشتری باشد خودش سفارشش را می‌دهد و آن‌هایی که با کار ما مخالف بودند اکنون به ما اعتماد کرده‌اند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->