یادی از دکتر علی‌اکبر شهابی، رئیس اسبق دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد | معلم اهل قلم

  • کد خبر: ۳۷۶۵۹۱
  • ۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۰
یادی از دکتر علی‌اکبر شهابی، رئیس اسبق دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد | معلم اهل قلم
یادی از دکتر علی‌اکبر شهابی، نویسنده، مترجم و رئیس اسبق دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد هم‌زمان با سالروز درگذشتش.

مریم شیعه | شهرآرانیوز؛  او را با عینک نمره‌دار، لحن آرام و کت‌وشلوار‌های اتوکشیده اش می‌شناسند. توی اتاق دانشگاه، روی صندلی چوبی‌اش می‌نشیند و همیشه در حال خواندن متن‌های عربی و فارسی است. دانشجو‌ها میان حاشیه‌های شلوغ جزوه‌ها و خط‌زدن‌هایشان، در کلاس‌های درس چشم از دهان او برنمی‌دارند.

اینجا جهان علی‌اکبر شهابی است، جهان کلمه، اعراب، ریشه و معنا. او جمله را می‌خواند، توقف می‌کند، ریشه فعل را باز می‌کند، از اشتقاق حرف می‌زند و ناگهان از وسط یک سطر خشک، پل می‌زند به شعر نظامی یا عبارتی از طبری و انگار تمام متون کلاسیک فارسی و عربی روی میز چوبی‌اش، همیشه حاضرند. دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد. استاد دانشگاه تهران و دانشگاه فردوسی مشهد است و پشت همه اینها، نیم‌قرن معلمی و تدریس خوابیده است.

 از ۱۳۱۴کار معلمی را در خراسان شروع می‌کند و بعد در دبیرستان‌ها، دانشسرای عالی، دانشکده‌های ادبیات و الهیات و حقوق دانشگاه تهران و سپس دانشکده الهیات فردوسی مشهد درس می‌دهد. او از سال‌۱۳۲۸ به‌طور رسمی متون عربی و فقهی را در دانشکده حقوق تهران تدریس می‌کند و تا اوایل دهه‌۱۳۵۰ همچنان پای تخته می‌ایستد.

نامش روی بیش از بیست کتاب و رساله و پنجاه مقاله تحقیقاتی می‌نشیند. از «أصول‌الصرف» و «أصول‌النحو» که سال‌هاست کتاب‌های درسی زبان عربی در حوزه و دانشگاه هستند تا «آثار و احوال محمدبن‌جریر طبری»، «تاریخ روابط ادبی ایران و هند»، «نظامی، شاعر داستان‌سرا» و «تاریخچه وقف در اسلام» که او را به‌عنوان پژوهشگر ادبیات، تاریخ‌نگاری اسلامی و وقف‌شناسی معرفی می‌کنند.

ترجمه ۱۰ فصل از «تعبیر الروؤیا» بوعلی سینا و ترجمه رساله دکتری کامل مصطفی الشیبی درباره «همبستگی میان تصوف و تشیع» هم گوشه‌ای دیگر از چهره او را نشان می‌دهند. چهره مترجمی که هم به ظرایف فلسفی حساس است و هم به مرز‌های اعتقادی شیعه. از۱۳۵۲، وقتی سکان سردبیری نشریه «علوم قرآن و حدیث» را در دانشگاه فردوسی در دست می‌گیرد، صفحات جداگانه‌ای برای «شیعه‌شناسی» باز می‌کند. همانجاست که نگاه نظام‌مند او به شیعه، وقف، تصوف و روابط ایران و جهان اسلام آرام‌آرام صورت‌بندی می‌شود.

یادی از دکتر علی‌اکبر شهابی، رئیس اسبق دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد | معلم اهل قلم

پیوند دین و ادبیات

کودکی او در کوچه‌های تربت حیدریه می‌گذرد. پدرش عبدالسلام، ملقب به شهاب‌الدین، عالمی اهل قلم است که کتاب‌هایی مثل «راز عشاق» و «گنج نهفته» را نوشته و در کنار او، برادر بزرگ‌ترش، علامه محمود شهابی، بعد‌ها به یکی از فیلسوفان نامدار معاصر بدل می‌شود. الفبا را از پدرش و با حکایت و شعر می‌آموزد و با ادبیات نفس می‌کشد. در نوجوانی علوم دینی و ادبی را در فضای مکتب و حوزه خراسان می‌چشد. ایران روزگار او در حال عوض شدن است و آموزش‌وپرورش نوین رفته‌رفته جان می‌گیرد.

در بیست‌سالگی دوره اول دبیرستان را در دبیرستان شاهرضا می‌گذراند و بعد به تهران می‌رود، به دارالفنون، جایی که نسل تازه نخبگان ایرانی تربیت می‌شوند. این سال‌ها، سال‌های شکل‌گرفتن سبک فکری اوست، هم فلسفه و فقه خوانده، هم ادبیات و زبان‌شناسی. هم مزه زندگی طلبگی را چشیده، هم فضای کلاس‌های دانشگاه تهران را.

از سال ۱۳۲۸ خورشیدی پشت میز متون عربی و فقهی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران می‌نشیند. استادی که باید برای دانشجویان حقوق، دنیای زبان فقهی و متون کلاسیک را قابل‌فهم کند. بعد‌ها مدیرکل اوقاف کشور می‌شود، در سال‌هایی پیش از کودتای ۲۸مرداد که بحث وقف و اصلاح ساختارهایش داغ است. بعدتر رایزن فرهنگی ایران در افغانستان می‌شود و از آنجا نیز نگاهش را به روابط فکری و ادبی ایران و همسایگانش گسترش می‌دهد.

بخشی از پشتوانه کتاب‌هایی مثل «روابط ادبی ایران و هند» در همین افق گسترده‌تر شکل می‌گیرد. وقتی پایش به مشهد و دانشگاه فردوسی باز می‌شود، این بار نقش تازه‌ای می‌گیرد. استاد الهیات و در عین حال رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی می‌شود.

ردپای ماندگار

«دکتر علی‌اکبر شهابی» در دانشکده حقوق تهران بازنشسته شد. در همین دوره بود که کتاب‌هایی مثل «تاریخچه وقف در اسلام» را منتشر کرد و قلمش آرام نگرفت. همکاری‌های مستمر با نشریاتی مثل «یغما»، «وحید» و «کیهان» داشت. زندگی شخصی‌اش، مانند بسیاری از استادان نسل او، آرام و کم‌حاشیه بود. او از خانواده‌ای اهل علم آمد و تا پایان عمر نیز در همان مدار حرکت کرد. سرانجام، در اواخر دهه۱۳۶۰، بیماری او را ناگزیر به سفر دیگری کرد.

این‌بار نه به افغانستان و هند و نه به مشهد و تهران، بلکه به کالیفرنیا. برای معالجه به آمریکا رفت و در همانجا بود که جمعه ۱۱آذر ۱۳۶۷، در غربت، چشم از جهان فرو بست. بعد از مرگ، آثارش در کتابخانه‌های ایران و جهان ماند و بار‌ها تجدید چاپ شد. «احوال و آثار محمد بن جریر طبری» همچنان یکی از مدخل‌های مهم آشنایی با این مفسر و مورخ بزرگ است. 

«نظامی، شاعر داستان‌سرا» برای بسیاری از دانشجویان ادبیات، اولین رویارویی جدی با تحلیل روایی آثار نظامی است و کتاب‌ها و رساله‌هایش درباره وقف، تصوف و تشیع در کتاب‌شناسی‌های تخصصی این حوزه‌ها بار‌ها و بار‌ها ارجاع داده شده‌اند. دکتر شهابی در حافظه آکادمیک ایران، همچنان حضور دارد، نه به‌عنوان چهره‌ای پرسروصدا، بلکه به‌عنوان معلمی که پنجاه سال در سکوت کلاس و انضباط سطر‌ها کار کرد و رفت و رد پایش را در فرهنگ مکتوب به‌جای گذاشت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.