جامعه افراد دارای معلولیت، بخش حیاتی و توانمندی از پیکره جمعیت کشور را تشکیل میدهند. این افراد، باوجود محدودیتهای جسمی و حرکتی، با پشتکار و عزمی راسخ در مسیر تحصیل، اشتغال و مشارکت اجتماعی، حضوری مؤثر دارند. باوجوداین، ساختارهای ناکارآمد و کمتوجهی به اجرای دقیق قوانین، مانع از تحقق بسیاری از حقوق قانونی مسلم این قشر شده است.
یکی از برجستهترین مصادیق این بیعملی، ماده۲۷ قانون حمایت از حقوق معلولان است. این ماده به صراحت دولت را مکلف میکند «کمکهزینه معیشت افراد دارای معلولیت بسیار شدید یا شدید فاقد شغل و درآمد را به میزان حداقل دستمزد سالانه تعیین و اعتبارات لازم را در قوانین بودجه سنواتی منظور نماید»؛ با وجود مشکلات عمیق معیشتی که افراد دارای معلولیت با آن دست وپنجه نرم میکنند، این حکم قانونی هنوز بهطورکامل اجرا نشده است.
اجرای کامل این ماده، نه یک لطف، بلکه شرط اولیه تأمین حداقل استانداردهای زندگی برای معلولان شدید و بسیار شدید است.
در کنار معیشت، بیمه و پوشش هزینههای توانبخشی همچنان به عنوان یکی از بزرگترین دغدغههای این جامعه باقی مانده است. تأمین هزینههای فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی، تأمین اورتز و پروتز، ویلچر استاندارد و سایر خدمات توانبخشی، نهتنها ضروری، بلکه برای جلوگیری از تشدید معلولیت و کاهش وابستگی، حیاتی هستند.
محرومیت از پوشش بیمهای مناسب، مانع از دریافت بموقع این خدمات میشود؛ درحالیکه پوشش کامل این هزینهها توسط بیمه، از پیشرفت معلولیت، افزایش وابستگیها و تحمیل هزینههای سنگینتر در آینده جلوگیری خواهد کرد.
شهر مشهد بهعنوان پایتخت معنوی ایران، باید الگویی کامل از مناسبسازی و دسترسیپذیری شهری باشد. شهری که میزبان میلیونها زائر در سال است، موظف است بالاترین استانداردها را برای سالمندان، افراد دارای معلولیت، مادران باردار و تمامی شهروندان فراهم کند.
متأسفانه، بخش قابلتوجهی از معابر، سیستم حملونقل عمومی، پیادهروها، ساختمانهای اداری و اماکن خدماتی، هنوز برای جامعه معلولان غیرقابلاستفاده هستند؛ وضعیتی که با شأن و جایگاه معنوی مشهد در تضاد است.
در حوزه اشتغال، تبعیضهای سیستمی همچنان پابرجاست. در آزمونهای استخدامی، شاهدیم که بسیاری از افراد دارای معلولیت باوجود کسب امتیاز قبولی، تنها بهدلیل نوع معلولیت در مرحله گزینش یا مصاحبه رد میشوند.
این مشکل در فقدان نگاه تخصصی در طراحی شغلها، عدم تطبیقسازی شغلی و تأمیننشدن ابزارهای کمکی لازم از همان ابتدا، ریشه دارد. نتیجه این است که افراد توانمند و تحصیلکردهای که سالها برای شایستگی خود تلاش کردهاند، صرفا بهدلیل نقص در فرایند، از حق قانونی خود محروم میشوند.
پیام جهانی روز جهانی معلولین در سال۲۰۲۴ بر این اصل تأکید داشت که افراد دارای معلولیت باید فراتر از مصرفکننده خدمات باشند؛ آنها باید رهبر، تصمیمگیر و مدیر در سطوح کلان جامعه باشند.
تجربه تاریخی نشان داده است که مدیری که خود دارای معلولیت است، بهتر از هر فرد دیگری نیازها، چالشها و راهحلهای عملی را درک میکند و میتواند تحول واقعی را در سیاستگذاریها رقم بزند. حضور افراد دارای معلولیت در جایگاههای مدیریتی، یک امتیاز نیست، بلکه یک ضرورت عینی برای حکمرانی عادلانه و کارآمد است. جامعه معلولان از مسئولان مطالبه ترحم ندارند؛ آنها خواهان اجرای کامل قانون، حمایتهای عملیاتی، بیمه کارآمد، مناسبسازی زیرساختهای شهری و پذیرش نگرش حرفهای در استخدام و مدیریت هستند.
زمان آن رسیده که مشهد، با تکیه بر جایگاه فرهنگی و معنوی خود، در مسیر تحقق «شهر دوستدار معلول» پیشگام شده و در سطح کشور الگو شود. اجرای دقیق قانون، همراهی صادقانه مسئولان و اصلاح نگرش عمومی، آیندهای برابرتر و انسانیتر را برای تمام شهروندان به ارمغان خواهد آورد.