علی بابازاده | شهرآرانیوز؛ هیچ چیز به اندازه صبحهای شلوغ مشهد، واقعیت تردد با موتورسیکلت را روشن نمیکند، خیابانهایی که از طبرسی تا سیدی و از بولوار عبدالمطلب تا میدان مصلی با صدای ممتد موتورهای قدیمی زندهاند و بخش مهمی از رفت وآمد روزانه شهر را این وسیلههای سال خورده به دوش میکشند. در چنین شهری، طرح اسقاط موتورسیکلتهای فرسوده نه اقدامی تزیینی، که ضرورتی برای کاهش آلودگی و سامان دهی تردد است.
اما همین ضرورتی که روی کاغذ روشن و قابل دفاع به نظر میرسد، در عمل مسیر دیگری پیدا کرده است. حالا برای بسیاری از شهروندان به مجموعهای از مراحل پیچیده اداری، هزینههای پیش بینی نشده و مراجعههای پی درپی تبدیل شده است تا جایی که در روایتهای مردمی، بیشتر از آنکه صحبت از اسقاط موتور شود، از دوندگیهای بی نتیجه و ابهام در پرداخت مبلغ نهایی شنیده میشود.
این فاصله میان پیش فرض طراحان و تجربه روزمره مردم، جایی خودش را بیشتر نشان میدهد که به اظهارات رسمی نگاه میکنیم. سرهنگ موسی آبادی، رئیس پلیس راهور مشهد، با صراحت میگوید: مراکز کاملا آمادهاند، مشکل استقبال مردم است. اما مشاهدات میدانی و گفتوگو با شهروندان و مسئولان نشان میدهد طرحی که قرار بود ساده و فراگیر باشد، امروز به روندی کم متقاضی، پر از ابهام و آمیخته به بی اعتمادی تبدیل شده است و شکافی است که هر روز پررنگتر میشود.
عدم پاسخ گویی، صبح یک روز کاری، صف موتورسیکلتها در مراکز اسقاط آن قدر طولانی نیست که رهگذران را متعجب کند. درست برعکس چیزی که مسئولان انتظار داشتهاند. مصطفی، پیک موتوری سی ونه ساله، که موتور مدل ۸۵ خود را برای بررسی به مرکز اسقاط برده است میگوید: سه روز است بین سامانه، پلیس و مرکز اسقاط رفت وبرگشت دارم.
مدارک ناقص، «داشتم برگهای را که دستم داده بودند دوباره نگاه میکردم، رویش با خودکار نوشته بودند «مدارک ناقص» است راستش هنوز هم نمیفهمم دقیقا چه چیزی ناقص است. هفته پیش همین مدارک را تحویل داده بودم و گفتند کامل است، فقط منتظر بررسی بمانم. امروز، اما وقتی رسیدم پیش کارشناس، خیلی راحت گفتند: کارت موتور باید اصل باشد.»
بیشتر شهروندان درباره موضوعات مشترکی گلایه دارند، هزینه پنهان، هزینه حمل، هزینه کارشناسی، هزینه پلاک برداری، هزینه استعلام تکمیلی. همه هزینههایی که به گفته مردم هیچ جا به آنها اعلام نشده بود. بسیاری از مراجعه کنندگان که از قشر کم درآمد و محلههای پیرامونی شهر هستند، میگویند مبلغ نهایی اسقاط اصلا با این مخارج و رفت وآمدها هم خوان نیست.
شهروند دیگری به اقساط این طرح اشاره دارد. اقساطی که به گفته ا و به صورت شفاف اعلام نشده است. او در این باره میگوید: هیچ کس دقیق نمیداند برای اسقاط موتور و گرفتن موتوری جدید چقدر باید اقساط بدهد؟ هر کسی رقمی میگوید. بعضی از ارقامی که من شنیدم متاسفانه بسیار زیاد است و در توان پرداخت خیلی از موتورسوران نیست.
طبق بررسی میدانی، روند اسقاط به طور خلاصه شامل این مراحل است، ثبت نام اولیه در سامانه و انتخاب مرکز اسقاط، ارائه مدارک و تشکیل پرونده اولیه، بررسی اصالت موتور توسط پلیس (سیستمی یا حضوری)، کارشناسی فنی مرکز اسقاط و تعیین ارزش اسقاط، تحویل موتور و دریافت رسید، ثبت نهایی پرونده و واریز وجه اسقاط، اما در عمل، هیچ کدام از این مراحل بدون مشکل پیش نمیرود.
شهروندان از قطعیهای مکرر سامانه، ابهام در مدارک مورد نیاز، صفهای طولانی بخش کارشناسی و تأخیر در واریز وجه شکایت دارند. برای بسیاری از موتورها که سند آنها دست به دست شده، اما انتقال رسمی انجام نشده است. روند استعلام چند روز طول میکشد و مالکان باید چند نوبت به مرکز مراجعه کنند.
برای پیگیری وضعیت رسمی طرح اسقاط، به سراغ سرهنگ موسی آبادی، رئیس پلیس راهور مشهد رفتیم. او در ابتدا تأکید میکند که از نظر زیرساختی هیچ مشکلی وجود ندارد: در مشهد ۱۰مرکز اسقاط فعال داریم. این مراکز قبلا خودرو پذیرش میکردند، اما حالا به طور کامل امکان پذیرش موتورسیکلت را نیز دارند. از نظر پلیس، مراحل شماره گذاری، بررسی اصالت و خدمات فنی کاملا آماده است.
با این حال، رئیس پلیس راهور مشهد با تأکید میگوید: میزان استقبال مردم از طرح بسیار کمتر از حد انتظار است متأسفانه مردم رغبت زیادی نشان ندادهاند. فکر میکنم علت اصلی این است که مبالغ حمایتی طرح برای مردم جذاب نیست. عملا با این مبالغ، بخشی از مردم احساس نمیکنند اسقاط موتور برایشان صرفه اقتصادی داشته باشد.
سرهنگ موسی آبادی درباره تعداد موتورسیکلتهای اسقاط شده در مشهد میگوید: رقم بسیار پایینی است. با اینکه مراکز فعال و آمادهاند، مراجعه کم بوده، این طرح حدود یک ماه است در سطح کشور فعال شده و پایان مشخصی ندارد، شهروندان بر اساس حجم موتور و مدل میتوانند در طرح شرکت کنند. از ۱۲۵ تا ۲۴۰ سی سی. مبالغ بسته به مدل و حجم موتور متفاوت است.
با مرور روایتهای مردمی در مراکز اسقاط و جمع بندی توضیحات پلیس، میتوان دید که ریشه بی میلی شهروندان به طرح اسقاط، مجموعهای از عوامل به هم پیوسته است که در نهایت احساس «نمی صرفد» را در ذهن مردم تثبیت کرده است.
مهمترین عامل، مبلغ ناچیز اسقاط است، بسیاری از مالکان میگویند ارزش واقعی بازار برای موتورهای قدیمی همچنان بالاتر از رقمی است که در طرح پرداخت میشود و همین موضوع سبب میشود اسقاط از نظر اقتصادی توجیه نداشته باشد. در کنار این مسئله، رفت وآمدهای متعدد و روند مبهم طرح نیز مردم را سردرگم کرده است.
از اطلاع رسانی ناقص درباره مدارک گرفته تا هزینههایی که از ابتدا اعلام نمیشود و هر مرحله چیز جدیدی اضافه میشود. مشکل دیگر، قطع ووصلیهای مکرر سامانه است که روند اداری را کند و غیرقابل پیش بینی میکند و بسیاری از مراجعه کنندگان میگویند اگر سامانه پایدار بود، بخش قابل توجهی از دوندگیها کمتر میشد.
نهایتا برای گروه بزرگی از شهروندان به ویژه پیک موتوریها و کسانی که موتور ابزار کار روزانه شان است تحویل دادن وسیله یعنی از کار افتادن چندروزه و از دست دادن درآمد، آن هم بدون اینکه مبلغ اسقاط بتواند این فاصله را جبران کند. همین مجموعه عوامل سبب شده مردم نسبت به طرح رغبت چندانی نشان ندهند و معتقد باشند اگر مبلغ پرداختی افزایش پیدا کند و روند اجرای طرح سادهتر و قابل پیش بینیتر شود، استقبال نیز بیشتر خواهد شد.
طرح اسقاط موتورسیکلتهای فرسوده، با اینکه روی کاغذ راهکاری قابل دفاع برای بهبود کیفیت هوا و سامان دهی تردد شهری است، اما در واقعیت با مانع بزرگ سلب اعتماد و صرفه نداشتن اقتصادی روبه رو شده است. مراکز آمادهاند، پلیس فرایند را تسهیل کرده، اما مردم با واقعیت اقتصاد روزمره تصمیم میگیرند، واقعیتی که فعلا اسقاط موتور را انتخاب جذابی نمیبیند.