بحران آب، ناکامی گذشته و بایسته‌های مدیریت نوین

  • کد خبر: ۳۷۷۹۲۴
  • ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۲
بحران آب، ناکامی گذشته و بایسته‌های مدیریت نوین
ایران از دیرباز در کمربند خشک کره زمین واقع شده و با اقلیمی خشک و نیمه‌خشک سازگار شده است؛ پهنه‌ای که در آن بارندگی اندک و تبخیر بالا ویژگی طبیعی سرزمین ماست.

ایران از دیرباز در کمربند خشک کره زمین واقع شده و با اقلیمی خشک و نیمه‌خشک سازگار شده است؛ پهنه‌ای که در آن بارندگی اندک و تبخیر بالا ویژگی طبیعی سرزمین ماست. باوجوداین، جامعه ایرانی قرن‌ها توانسته است با سازگاری‌های تاریخی مانند قنات، کَرت و مدیریت محلی آب، به حیات خود ادامه دهد. اما در دهه‌های اخیر، رشد جمعیت از حدود ۳۰میلیون نفر به حدود ۹۰میلیون نفر، افزایش شهرنشینی، توسعه صنعتی و تغییر الگو‌های مصرف، بر منابع محدود آبی کشور فشار بی‌سابقه‌ای وارد کرده است.

نگاهی به سیاست‌های چند دهه گذشته نشان می‌دهد که تمرکز نظام مدیریت آب کشور عمدتا بر «توسعه عرضه» بوده است: سدسازی، حفر چاه‌های عمیق، تصفیه فاضلاب و پروژه‌های شیرین‌سازی.

هرچند این اقدامات در مقاطع مختلف به رفع بخشی از نیاز‌های روز کمک کرده‌اند، اما تداوم رویکرد عرضه‌محور، به‌ویژه در غیاب مدیریت تقاضا و فرهنگ‌سازی مصرف، به تشدید بحران انجامیده است. از منظر اقتصادی و زیست‌محیطی، این مسیر هزینه‌های فراوانی را بر کشور تحمیل کرده، در حالی که دستاورد آن پایدار نبوده است.

کمبود کنونی آب شرب در برخی کلان‌شهر‌ها و شکاف فزاینده میان منابع و مصارف، حاصل ترکیب خشکسالی‌های دوره‌ای و ناکامی مدیریتی گذشته است؛ جایی که مصرف ۹۰درصدی آب در بخش کشاورزی، تنها ۷ تا ۸ درصد در شرب و مابقی در صنعت، تصویری نگران‌کننده از ساختار مصرف ملی ارائه می‌دهد.

عبور از بحران آب تنها با تغییر پارادایم ممکن است. نیاز امروز ما، مدیریت هم‌زمان عرضه و تقاضاست؛ یعنی در کنار توسعه منابع، باید مصرف را نیز هوشمندانه مدیریت کرد.

سواحل جنوبی ایران پتانسیل بالایی برای تأمین آب شرب از طریق فناوری‌های مدرن شیرین‌سازی دارد؛ از سوی دیگر، فاضلاب تصفیه‌شده در شهر‌های بزرگ نیز می‌تواند برای آبیاری فضای سبز یا مصارف کشاورزی به کار رود و منابع آب سالم را برای مصارف حیاتی‌تر آزاد کند. در پهنه‌های کویری، شیرین‌سازی آب‌های شور زیرزمینی می‌تواند راه‌حلی کم‌هزینه و بومی برای روستا‌های دورافتاده باشد. بهره‌برداری علمی از آبخوان‌ها نیز می‌تواند مانند یک حساب ذخیره مطمئن برای سال‌های خشک عمل کرد و تعادل منابع و مصارف را حفظ کند.

هر چند سهم بخش خانگی در کل مصرف اندک است، اما اصلاح رفتار مصرف‌کننده، به‌ویژه در فضا‌های عمومی، نقش مهمی در کاهش فشار بر شبکه‌های شهری دارد.

ضمن اینکه نباید از یاد ببریم در بسیاری از شهرها، حدود ۳۰ درصد آب توزیع‌شده پیش از رسیدن به مصرف‌کننده نشت می‌کند. اگرچه بخشی از این آب به سفره‌های زیرزمینی بازمی‌گردد، اما از دید اقتصادی و عملیاتی تلفات محسوب می‌شود و ضرورت بازسازی شبکه‌ها را دوچندان می‌کند.

تجربه جهانی نشان داده‌است که موفق‌ترین الگو‌ها در مدیریت منابع آبی، آنهایی هستند که بر حکمرانی مشارکتی استوارند. در ایران نیز حرکت به سمت این الگو آغاز شده است. نمونه‌ای از این تلاش در منطقه تربت حیدریه در حال اجراست و با همکاری دانشگاه و دستگاه‌های حاکمیتی، پروژه‌ای با محور تلفیق حکمرانی آب و بازار آب (Water Marketing) را پیش می‌برد.

در این الگو، تصمیم‌گیری در مورد تخصیص آب از سطح دولت به سطح ذی‌نفعان – شامل کشاورزان، بهره‌برداران و نهاد‌های محلی – واگذار می‌شود. با ایجاد انجمن‌های حوزه آبریز و سازوکار‌های بازار رقابتی، تخصیص آب بر پایه کارایی، ارزش اقتصادی و مصلحت جمعی صورت می‌گیرد؛ نه صرفا بر اساس تصمیمات متمرکز و دستوری.

تجربه چهار دهه مدیریت متمرکز آب در ایران درس‌های مهمی دارد: منابع محدود را نمی‌توان تنها با تکیه بر پروژه‌های بزرگ مهندسی پایدار نگه داشت. تعادل آب در کشور زمانی برقرار می‌شود که حکمرانی، اقتصاد و فرهنگ در کنار هم دیده شوند. مشارکت مردم، بهره‌برداری علمی از منابع محلی، آموزش و حمایت از فناوری‌های نوین باید محور برنامه‌های آینده باشد.

بحران آب یک چالش ملی است، اما فرصت هم هست؛ فرصتی برای بازنگری در شیوه‌های تصمیم‌گیری و بازگشت به عقلانیت سرزمینی. هر قطره آب حفظ‌شده امروز، نه‌تنها سرمایه‌ای برای توسعه پایدار فردا، بلکه نشانه‌ای از بلوغ مدیریتی و مسئولیت‌پذیری در برابر نسل‌های آینده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.