رابطه زوجیت پیوندی دوسویه و مشارکتی است؛ پیوندی که بر محبت، رحمت، احترام و همراهی استوار است و تنها در سایه رعایت حقوق متقابل و پرهیز از سلطهگری یکجانبه، میتواند به آرامش و رشد منتهی شود. شناخت درست وظایف مشترک، درک صحیح از نقشهای مکمل و تقویت اخلاقی مانند صبر، سازگاری و مدارا، ستونهای اصلی یک خانواده سالم و پایدار را تشکیل میدهند.
بر همین اساس، بررسی حقوق و وظایف مشترک زوجین، نهتنها یک بحث اخلاقی و دینی، بلکه ضرورتی اجتماعی برای امروز ماست؛ ضرورتی که میتواند مسیر تحقق زندگی شاد، متعادل و مبتنیبر ارزشهای انسانی و الهی را هموار سازد.
اسلام محیط زندگی انسان را به دو مکان تقسیم کرده است:
الف: محیط کار و فعالیت و تلاش و تحصیل و مبارزه و کسب درآمد و راه معاش و تمامی فعالیتهای لازم زندگی فردی و اجتماعی. این یک محیط، از زندگی انسان است که به آن محیط جامعه نیز گفته میشود؛ محیط کوچه و بازار و محیط وسیع اجتماع.
ب: محوطه دیگری که اسلام برای زندگی انسان قرار داده، عبارت است از کانون آرامش و آسایش و لذتهای شخصی و عاطفی که اینها در محیط خانه و خانواده است.
اگر در این دو محیط هر شخص، چه زن و چه مرد، بتواند وظایف خود را انجام بدهد، از یک زندگی شاد و کامل برخوردار میشود.
نکته مهم و اساسی این است که ایجاد این محیط شاد و کامل، وظیفه هر دو نفر است؛ زن و مرد. نه وظیفه یک نفر و اینکه بعد بگوییم دیگر باید تحمل کند.
نمیتوانیم بگوییم شوهر سهم بیشتری دارد یا زن سهم بیشتری دارد؛ نه، هر دو در حفظ این بنیان و در حفظ این اجتماع دونفره که بعدها با حضور فرزندان گسترش پیدا میکند، نقش دارند.
یکی از آن مواردی که جزو حقوق زوجین در زندگی مشترک است، تلاش برای ایجاد محیطی امن و شاد و بامحبت در خانواده است که با توجه به فرموده خداوند در آیه ۲۱ سوره روم
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّه وَ رَحْمَه» (سوره رم، آیه٢١)، میتوان از آن نام برد.
دومین حق و وظیفه مشترک زن و شوهر، ایجاد خانوادهسالاری است. زن و مرد باید احترام هم را حفظ کنند. حقوق یکدیگر را باید رعایت کنند.
در زندگی مشترک، هیچیک مالک و صاحب دیگری نیست؛ نه مرد و نه زن. نه مردان باید خیال کنند که ارباب زنشان هستند، نه زن باید خیال کند که سوار دوش مردش شده است.
در یک رسم قدیمی، مردها فکر میکردند ارباب هستند و با بددهنی و کتکزدن، به زن بیاحترامی میکردند؛ در زندگی اصلا نظرش را نمیپرسیدند و به رأی و نظر زن احترام نمیگذاشتند. اینها غلط است.
در زمانی دیگر زنسالاری بود میگفتند: «چشمش کور! باید انجام بدهد و وظیفهاش است؛ فلان چیز را بخرد، فلان کار را بکند، فلانجا میهمانی برویم و...» این نگرش هم غلط است.
وقتی علقه زوجیت بین زن و مرد ایجاد میشود، دو نفر میشوند شریک و باید بامحبت باهم رفتار کنند؛ نه مرد حق دارد به زن زور بگوید و نه زن حق دارد به مرد زور بگوید.
زن و شوهر با هم رفیق هستند. زوج بودن یعنی هرکدام بدون آن یکی، ناقص است؛ مانند جفت در که اگر یک لنگه در نباشد، در ناقص است و درکنار هم دو لنگه در جفت میشود، لذا در اسلام، مردسالاری و زنسالاری نداریم؛ هرچه هست، خانوادهسالاری است.
سومین وظیفه مشترک زوجین، ساختن بنای خانواده است. زن و شوهر وقتی تشکیل خانواده میدهند، باید با هم بسازند و یکدیگر را کامل کنند.
ساختن بنای خانواده و رشد آن، وظیفه زن و شوهر است، ولی سهم هریک یک اندازه نیست و در کارهای مختلف با هم فرق میکند؛ نمونهاش تولد فرزند است که زن سهم بیشتری در این زمینه دارد و باید ۹ماه فرزند را حمل کند و سالم به دنیا بیاورد.
در موضوع کار کردن، نباید روحیات مردانه را از زن توقع داشت و روحیات زن در خانه را هم، کسی نباید از مرد توقع داشته باشد.
برخی مردها خیال میکنند که زن وظیفه دارد همه کارهای مرتبط با آنها را انجام دهد؛ البته در محیط خانواده، زن و مردی که بههم علاقه دارند، با کمال میل و شوق، کارها و خدمات یکدیگر را انجام میدهند.
ولی اینکه فرض شود وظیفه زن است و مانند یک مستخدم با او برخورد شود، چنین چیزی در اسلام وجود ندارد.