به گزارش شهرآرانیوز؛ «شیرینی خاطرات درد زمانی نمایان میشود که درد تمام شده باشد» این جمله یکی از مشهورترین جملات «جین آستین»، نویسنده مطرح انگلستانی است؛ نویسندهای که جهان داستانیاش از میان اتاقهای پذیرایی کوچک، نگاهها و سکوتهای معنادار جان میگیرند.
آستین در سال ۱۷۷۵ در یکی از روستاهای انگلستان به دنیا آمد و در خانهای پرورش یافت که کتاب و داستان، بخش جداییناپذیری از زندگی روزمرهشان بود. جین هفتمین فرزند یک خانواده ۱۰ نفره بود؛ پدرش یک کشیش تحصیلکرده و اهل مطالعه و مادرش زنی قصهپرداز بود. تولد جین در چنین خانوادهای، او را فراتر از استعدادهای ذاتی و جذابیتهای جهان ادبیات به نوشتن و داستانسرایی جذب کرد.
آستین تحصیلات دانشگاهی و رسمی چندانی نداشت، اما کودکی و خانوادهاش توانستند محیطی آموزنده و سرشار از عشق به ادبیات را برایش فراهم کنند و درنهایت از او شخصیتی ماندگار و حرفهای در جهان ادبیات بسازند.
او نوشتن را از دوره نوجوانی آغاز کرد؛ از همان ابتدا با رویکردی نو، زبان طنزآمیز و جسارت ادبی وارد میدان شد و این شیوه را تا انتهای مسیر نویسندگیاش ادامه داد. در اولین آثار جین، ردپایی از ظرافت و جسارت خودنمایی میکرد و میتوانست مفاهیم عمیقی را در میان لایهای نازک از احساس و ادبیات بپیچد.
زندگی خصوصی جین آستین هم مانند آثارش، در پیچ و تابی از تقابل اجبار و اختیار بود؛ او در قرن هجدهم در مقابل یکی از تابوهای زمانه خود ایستاد و تصمیم گرفت ازدواج نکند؛ تصمیمی که در آن زمان میتوانست بار روحی سنگینی بر دوشش بگذارد. آستین در طول زندگیاش، با موقعیتهای بسیاری مواجه شد که تصمیم گرفت آگاهانه از شرایطی که استقلال فکریاش را محدود میکنند، فاصله بگیرد. آستین این استقلال را بعدها با شخصیتهای داستانش نیز ادغام کرد و این ویژگی را از خود به یادگار گذاشت.
آثار ماندگار آستین عموما در دهه ۲۰ زندگی او نگارش شدهاند؛ زمانی که امکان انتشار برایش چندان فراهم نبود و حتی چندی از آثار مهمش در آن دوره با محدودیت چاپ مواجه شدند و برخی هم سالها در انتظار انتشار ماندند. سرانجام در سال ۱۸۱۱، اولین رمان او، «عقل و احساس» که اکنون به عنوان یکی از آثار ماندگار او شناخته میشود، منتشر شد، اما بدون ذکر نام نویسنده! تنها نامی که بر جلد آن کتاب ثبت شد، «نوشتهی یک بانو» بود. این گمنامی اتفاقی بود که به دلیل فضای محتاطانه و مردسالارانه ادبیاتی که در آن دوره وجود داشت، به وجود آمد.
در سالهای ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۶، بازتاب خلاقیت جین آستین به اوج رسید و به چاپ رمانهایی نظیر «غرور و تعصب»، «منسفیلد پارک» و «اِما» منجر شد؛ اتفاقی که جهان داستانی را متحول کرد و دنیای منحصربهفرد او را شکل داد.
۲ اثر خواندنی این نویسنده، به نامهای «نورثنگر اَبی» و «ترغیب»، پس از مرگش به چاپ رسیدند؛ آثاری که پختگی نگاه و عمق عاطفی نویسنده را بیش از پیش آشکار میکنند.
آستین، برخلاف بسیاری از نویسندگان معاصرش، بهجای ماجراهای پرهیجان، به زندگی روزمرهی طبقهی متوسط میپرداخت و با نثری دقیق، طنزی ظریف و دیالوگهایی هوشمندانه، مناسبات اجتماعی، محدودیتهای زنان و چالشهای مفاهیمی مانند عشق را به تصویر میکشید.
قهرمانان داستانهای او، زنانی متفکر و در حال رشد هستند؛ شخصیتهایی که بیش از آنکه منتظر نجات باشند، در مسیر شناخت خود و جهان اطراف قدم برمیدارند.
در سالهای پایانی عمر جین، بیماری بهآرامی توان او را فرسود و نهایتا در سال ۱۸۱۷، در چهلویکسالگی، چشم از جهان فروبست.
شهرت حقیقی جین آستین، پس از مرگش آغاز شد. آثار او قرنها بعد مورد تقد و اقتباس واقع شدند و امروز، او نهتنها نویسندهای محبوب، بلکه یکی از چهرههای تعیینکننده در تاریخ داستانی مدرن بهشمار میرود.
جهان آرام، اما پرمعنای آستین، هنوز هم آینهای است که خواننده در آن، پیچیدگیهای عشق و عقل را با لبخندی اندیشمندانه تماشا میکند.