به گزارش شهرآرانیوز، ۲۶ آذر در تقویم رسمی کشور «روز حملونقل» است؛ به یاد فرمان تاریخی امامخمینی(ره) در سال ۱۳۶۲ که ناوگان حملونقل کشور را برای تخلیه بنادر و پشتیبانی جبههها بسیج کرد و ثابت کرد که حملونقل خیلی فراتر از یک ابزار برای جابهجایی میتواند ستونهای پایدار برای حیات اجتماعی کشور باشد. همه ما این واقعیت را تأیید میکنیم؛ با مشاهده اتوبوسرانانی که از ساعات آغازین صبح در خیابانها حاضرند تا تاکسیرانانی که بار زمان و ترافیک را به دوش میکشند و البته راهبران قطارشهری که بیوقفه، نبض شهر را زیرزمین زنده نگه میدارند. این گزارش، روایتی است از روزمرههای ناگفته خادمان مشهد که ستونهای استوار زیست شهری هستند؛ همان مردان و زنانی که بیهیاهو، شهرمان را سرپا نگه داشتهاند.
سیدحسین غفوریان، راننده خط ۲۹ سازمان اتوبوسرانی مشهد یکی از آن اتوبوسرانانی است که پیش از حرکت، آرامش و اعتماد را مهمان دل مردم میکند. اتوبوسش همیشه تمیز است و در را که ببندد، «یاعلی(ع)» بگوید و پشت فرمان بنشیند، انگار دیگر هیچ خبری از هیاهوی خیابان نیست. با هیبتی ورزیده و قامتی آماده، بیشتر به کسی میماند که او کارش را انتخاب کرده نهاینکه کار او را انتخاب کرده باشد. بیشتر از دو دهه، فرمان اتوبوس را به کنترل اراده خود درآورده و از ۱۲ ساعت کار بدون استراحت خود میگوید؛ از ترافیک و شلوغی شهر تا لبخند مسافرانی که با تلاش خستگیناپذیر او و همکارانش، بهموقع به مقصدشان میرسند. او یکی از اتوبوسرانان بیادعای مشهد عزیزمان است که رانندگی برایش بیشتر از اینکه یک شغل باشد، تعهدی است برای خدمت صادقانه به امام مهربانیها، زائران و مجاوران.
حجت شاهمرادی، یکی از راهبران خط (۱) قطارشهری مشهد و انعکاسی روشن از نظم و مسئولیت در دل شبکه زیرزمینی شهر است. همانقدر دقیق که قطار را به ایستگاه میرساند، کلماتش را هم بیلکنت کنار هم میچیند. دغدغهاش بیش از هر چیز، سلامتی مردم است و تأکید بر ایستادن پشت خط زردرنگ سکو و رعایت اصولی که شاید ساده به نظر برسند، اما به بیان او، امنیت هزاران نفر از همشهریان به آنها گره خورده است. میگفت: «حتی یک ثانیه تأخیر هم زیاد است». راهبر منظم و منضبط مشهدی از رازهای این شغل حساس میگوید؛ از محاسبات، تمرکز و تصمیمهایی که نشان میدهد این شغل، بسیار تخصصیتر و حساستر از آن چیزی است که شاید در نگاه اول به چشم بیاید.
رضا بیگی، راننده تاکسی خط چهارراه احمدآباد تا چهارراه ابوطالب، یکی از آن مردان گمنامی است که کار روزانهشان معنای دقیق حیات در شریانهای اصلی مشهد است. اگرچه ماهیانه حدود ۱۲۰۰ نفر از زائران و مجاوران را به مقصد میرساند، اما با درنظرگرفتن استهلاک خودرو، هزینههای ناگزیر و مخارج جاری، یک حسابوکتاب ساده میتواند ثابت کند که درآمدش بسیار کمتر از چیزی است که به نظر میرسد. اگرچه همراه با همکارانش یکی از دقیقترین و حیاتیترین چرخدندههای شبکه حملونقل درونشهری مشهد را میچرخانند، اما فهرست دغدغههایشان بلند است؛ از معاینههای فنی سهماهه و ششماهه با هزینههای مضاعف گرفته تا قصه پرغصه بیمه رانندگان، هزینه مستمر سرپانگهداشتن خودروها و شغل پرتنشی که همچنان جایی در فهرست مشاغل سخت و زیانآور ندارد. همه اینها فقط نشان از یک حقیقت پنهان دارد؛ اینکه چیزی جز خدمت عاشقانه به همشهریان نمیتواند او و همکارانش را به استمرار روزانه ۱۲ ساعت کار بدون استراحت ترغیب کند.
بهجرئت میتوان گفت دیدگاهتان نسبتبه خادمان شبکه حملونقل درونشهری میتواند به قبل و بعد از تماشای این گزارش تقسیم شود. اکنون فرارسیدن ۲۶ آذر بهانهای شده تا چهره دیگری از شهرمان پیش چشمتان باشد؛ شهری که نهفقط با آسفالت، ریل، اتوبوسهای جدید، واگنهای نو قطارشهری یا تاکسیهای تمیز و مرتب بلکه با تعهد انسانهایی سرپا مانده است که نامشان کمتر شنیده میشود.
اتوبوسرانان، راهبران قطارشهری و تاکسیرانان، قهرمانان گمنامی هستند که هر روز بیادعا و بیوقفه، نبض زندگی را در رگهای شهر به جریان میاندازند. خستگی، فشار، ترافیک، مسئولیت جان مردم و گاهی بیمهریها بخشی از روزمرگی آنهاست، اما درنهایت آنچه این چرخ را میچرخاند، فراتر از درآمد ماهیانه است. انگار چیزی در وجودشان آنها را هر روز صبح بیدار میکند تا پشت فرمان بنشینند، سختی ببینند و بازهم دست از این «عشق» برندارند. این گزارش، ادای احترام به کسانی است که هرصبح شهرمان را پیش از بیدارشدن ما بیدار میکنند و هرشب پس از آرامگرفتن خیابانها هنوز در حال خدمتاند.