به گزارش شهرآرانیوز؛ در شماره پیشین از یک کاربرد غیرمعمول آینه در تاریخ گفتیم؛ استفاده از آینههای فلزی در جنگ. در این شماره قصد داریم قدری از تاریخ معماری ایران بگوییم، البته از جایی که پای آینههای شیشهای به در و دیوار تالارها باز شد. همینروزها، پروندهای از یک میراث ناملموس، با عنوان «هنر آینهکاری در معماری ایران» در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد. این ثبت جهانی میتواند هنر آینهکاری ایران را قدری از جایگاهی که دارد بالاتر ببرد؛ هنری که بیاغراق چشمنوازیاش بههیچ بینندهای اجازه نمیدهد ساده از کنار آن عبور کند.
تالار آینه اصطلاحی است که در معماری ایران زیاد شنیدهایم. جالب است که نخستین تالار آینه ایران یک بنای سنگی مربوط به دوره هخامنشیان است. کاخ تچر یا همان کاخ زمستانی داریوشیکم بهدلیل داشتن سنگهای خاکستری و سیاه بسیار صیقلی، به تالار آینه معروف شده است. شفافیت این سنگها بهویژه در قسمت داخلی پنجرهها به حدی است که تصویر فرد مقابلش بهخوبی در آن منعکس میشود.
پیشتر هم گفتیم که آینههای نخستین از مس بودند، بعدها برنزی شدند و لایههای نقره رویشان زدند. درکل باتوجهبه شواهد تاریخی، تقریبا تا دوره صفویه خبر چندانی از آینههای شیشهای نیست. حتی متون ادبی هم این موضوع را تأیید میکنند؛ آنجا که آینههای شکستنی از همین دوره به ادبیات فارسی وارد میشوند.
از صائب: «بر چراغ دیده من نور بیتابی فزود/ آن که از سنگیندلی آیینه ما را شکست.» با وجود این، نوعی آینههای فلزی با آلیاژهای خاص هم بودند که میشکستند و، چون از چین میآمدند، به آینه چینی معروف بودند. یا بیتی دیگر: «از قضا آیینه چینی شکست/ خوب شد اسباب خودبینی شکست.»
با همه اینها، میشود دوره صفویه را دوره گذار از آینههای فلزی به شیشهای دانست. البته آینههای فلزی در این دوره دور ریخته نشدند، بلکه در کنار آینههای شیشهای که قدری تجملی بودند، همچنان کاربرد داشتند.
آینههای شیشهای ابتدا در اروپا تولید شدند و ونیز را میشود مهد این آینه دانست. با وجود این، وقتی این انحصار از ونیز گرفته شد، فرانسه پیشتاز تولید آینههای شیشهای شد و تقریبا همزمان با همین اتفاق، ساخت تالار آینه کاخ ورسای پاریس آغاز شد. آینهکاری تالار آینه کاخ ورسای با چیزی که در معماری ایران دیده میشود، متفاوت است؛ در آن نمونه اولیه، آینههای بزرگ در قابهای فلزی و گچی نصب شدهاند، ولی آینه در معماری ایران در اندازههای کوچک و با ظرافت به تزیینات بنا افزوده شده است.
در «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» تعریفی از آینهکاری هست که تقریبا گویای کارکرد این هنر تزیینی در معماری دوره اسلامی ایران است: «آینهکاری هنر ایجاد اشکال منظم در طرحها و نقشهای متنوع، با قطعات کوچک و بزرگ آینه، بهمنظور تزیین سطوح داخلی بناست. حاصل هنر آینهکاری ایجاد فضایی درخشان و پرتلألؤ است که از بازتاب پیدرپی نور در قطعات بیشمار آینه پدید میآید.» در نتیجه، آینه بر دیوار، جدا از جنبه زیبایی و تزیینش، بار نورپردازی فضا را هم به دوش میکشیده است.
شاید چندان دقیق ندانیم که آینهبندان و آینهکاری چه زمانی به معماری ایرانی افزوده شد، اما باتوجهبه تاریخ ساخت آینه شیشهای و آنچه از دورترین شاهد تاریخ در دست داریم، دیوانخانه شاهتهماسب در قزوین نخستین نمونه آینهبندی است. این بنا سال ۹۵۱ قمری ساخته شده است.
بعدها با انتقال پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان، این هنر به دیوار بناهای اصفهان هم راه یافت. معروفترین بنای آینهکاریشده اصفهان «کاخ آینهخانه» بود؛ کاخی که در زمان سلطنت شاهصفییکم (۱۰۳۸ تا ۱۰۵۲ قمری) کنار پل خواجو ساخته شد، اما در زمان شاهزاده قاجاری ظلالسلطان که بهشکلی دیوانهوار علاقه داشت کاخهای صفوی را تخریب کند، خراب شد.
با وجود این، پس از دوره صفویه تا دوره قاجار، فقط در نام یکی از فضاهای کاخ وکیل شیراز به اسم آینهکاری برمیخوریم. این بنا مثل بقیه فضاهای معماری مجموعه وکیل شیراز مانند حمام و مسجد و بازار، خوشبخت نبود و خیلیزود، پس از فتح شیراز، یک آغامحمدخان قلدر را بالای سر خودش دید که قصد نابودیاش را داشت. ظاهرا آینههای کاخ وکیل به دارالاماره تهران منتقل شدهاند و در جایی که امروز به نام ایوان تخت مرمر کاخگلستان میشناسیم، استفاده شدهاند.
در ابتدای کاربرد آینه در تزیینات معماری در ایران، تقریبا از همان شیوه اروپایی و آینههای قدی و بزرگ استفاده میشد. با وجود این، بهمرور گچبری که در معماری ایران سابقهای خیلی طولانی دارد، به آینهکاری اضافه شد و رفتهرفته آینهکاری ایرانی را از اروپایی جدا کرد. نخستین نمونه تلفیق گچبری و آینه را میتوان در مقرنسهای ایوان کاخ چهلستون اصفهان دید و بهترین نمونهاش را شاید بشود در همسایگی همین چهلستون، در کاخ هشتبهشت سراغ گرفت.
در دوره قاجار با توجه به اینکه صنعت آینهسازی پیشرفت کرده بود، آینههای ظریفی به ایران وارد میشدند که بهراحتی بریده و کوچک میشدند. در هنر ظریفی مثل آینهکاری، این موضوع مزیتی بزرگ محسوب میشد و دست هنرمند را بازتر میکرد. ضمن اینکه هنرمند دوره قاجار، آینه را به گرهچینی ایرانی افزود و از دلش طرحهایی خلق کرد که پیش از این با گچ و آجر ساخته میشدند. در نتیجه، در این دوره برای تزیین بناهای مذهبی و حکومتی، خیلی از آینهکاری استفاده شده است.
از این دوره فضاهای آینهکاریشدهای موجود است که اوج شکوه آذینبندی با آینه در تاریخ ایران هستند؛ تالار آینه کاخ گلستان، تالارها و اتاقهای شمسالعماره، دارالسیاده حرم امامرضا (ع) و خیلی از خانههای اعیانی قاجاریان. دوره ناصرالدینشاه را میشود اوج فعالیت هنرمندان آینهکار در نظر گرفت. در همین دوره، نخستین آینهکاری حرم امامرضا (ع)، زیر روضه منوره انجام شد. در نتیجه شاخهای جدا برای تزیینات و هنرمندان آینهکار در معماری ایران باز شد که پیشتر به این شکل حرفهای نبود.
رویهمرفته، قاجاریان طوری نقوش مختلف آینهای را به در و دیوار بناهای ایران چسباندند که این هنر را بخشی جداییناپذیر از معماری سنتی ایران کرده است، هرچند امروز چندان کاربری عمومی نداشته باشد و اقبالش در بناهای مذهبی بیشتر از همه باشد.
ادامه دارد...