جلسه آشتی کنان پروین و قلعه‌نویی! حرف عجیب نیکبخت به قلعه نویی دلیل غیبت کریم باقری در مراسم مادر استیلی نتیجه و ویدئو خلاصه بازی تراکتور و گل گهرسیرجان در جام حذفی (۲ آذر ۱۴۰۳) | حذف ناباورانه شاگردان اسکوچیچ در خانه مهرداد محمدی شانسی برای بازگشت ندارد ماشاریپوف، برگ برنده موسیمانه مقابل پاختاکور پاختاکور در اوج بحران مقابل استقلال نتیجه بازی پرسپولیس و مس سونگون در جام حذفی(۱ آذر ۱۴۰۳)+ ویدئو گل‌ها| برد آسان در روز شکستن طلسم گلزنی ویدئو خلاصه بازی پرسپولیس و مس سونگون در جام حذفی(۱ آذر ۱۴۰۳) رضا مهاجری در بیمارستان بستری شد (۱ آذر ۱۴۰۳) پخش زنده بازی پرسپولیس و مس سونگون (۱ آذر ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین بازگشت فرجی به قلب دفاع پرسپولیس استادیوم آزادی تا پایان سال ۱۴۰۳، آماده میزبانی نیست پاتریس کارترون، سرمربی سپاهان، وارد ایران شد (یکم آذر ۱۴۰۳) + عکس تاریخ‌نگاری حضور تیم‌های مشهدی در مسابقات فوتبال باشگاهی کشور/ قسمت ۱۸۴ روزبه چشمی از جمعه در تمرینات استقلال اسکوچیچ: در جام حذفی، جای اشتباه‌کردن نداریم
سرخط خبرها

درباره روزی که پرسپولیس برای اولین‌بار در مشهد به ابومسلم باخت

  • کد خبر: ۳۸۶۹۱
  • ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۲
درباره روزی که پرسپولیس برای اولین‌بار در مشهد به ابومسلم باخت
داستان این عکس مصداق بارز خداحافظی تلخ است؛ روزی که برای اولین‌بار پس از انقلاب، پرسپولیس قدرتمند که فاتح بلامنازع همه جام‌های داخلی بود، در مشهد زانو زد و به سیاه‌جامگان ابومسلم باخت.
امیرعباس واسعی | شهرآرانیوز؛ داستان این عکس مصداق بارز خداحافظی تلخ است؛ روزی که برای اولین‌بار پس از انقلاب، پرسپولیس قدرتمند که فاتح بلامنازع همه جام‌های داخلی بود، در مشهد زانو زد و به سیاه‌جامگان ابومسلم باخت. پرسپولیس آن زمان سالی یک‌بار شکست می‌خورد و تا مدت‌ها همه از آن یاد می‌کردند، اما برنده این بازی نتوانست جشنی برایش بگیرد، چراکه با قانون من‌درآوردی سوپر‌جام ابومسلم مجبور شد فصل بعد را در دسته سوم سپری کند! اولین لیگ بعد از انقلاب، سال۶۸ بود و خوب به‌خاطر دارم که پرسپولیس در جام حذفی یک‌بار به مشهد آمده بود؛ دیداری که کریم باوی در نوک حمله‌اش بود و در ورزشگاه تختی مشهد با دست پر از زمین خارج شد. فصل ۷۱_۷۰ به سنت آن‌روز‌ها دیدار معوقه زیاد داشت، از جمله بازی برگشت ابومسلم و پرسپولیس که به دوشنبه، نهم آذر۱۳۷۱ افتاد.
 
۶ روز قبل از این تاریخ پرویز دهداری، سرمربی قبلی تیم ملی، که به معلم اخلاق مشهور بود، از دنیا رفت و آن روز میزبان با عکس دهداری به میدان آمد. آن فصل، آخرین سال حضور خداداد در ابومسلم بود و طبق توافق با باشگاه فتح تهران، سرباز‌ها یک سال در اختیار ابومسلم بودند و یک سال در تهران برای فتح بازی می‌کردند و خداداد باید سال بعد به تهران می‌رفت. آن‌روز ورزشگاه تختی مشهد گوش تا گوش پر بود و پرسپولیس مقتدر با انبوهی ملی‌پوش و با حضور شخص علی پروین روی نیمکت، آن‌قدر محبوب بود که مشهد تقریبا تعطیل شود. پرسپولیس در کورس قهرمانی با استقلال و پاس، به برد نیاز حیاتی داشت و ابومسلم هم در خانه به تیمی باج نمی‌داد. یک روز خوب آفتابی که به‌محض ورود ۲ تیم به زمین، با غافل‌گیری مشهدی‌ها همراه شد! علی پروین زرنگ و بازی‌خوان، حمید درخشان را با بازوبند کاپیتانی به دفاع آخر برده بود؛ اتفاقی که هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد.
 
در این عکس ترکیب اصلی ابومسلم را می‌بینید؛ ایستاده از راست علی حنطه، رضا مهاجری، خداداد عزیزی، حسین نخودیان، هادی کافی، علی گلی، عباس دهقانی، علی هاشمی، رمضان شکری، حسین رضایی و هادی برگی‌زر... مهاجری، دفاع چپ و کاپیتان تیم، که پسرش عماد نیز در این عکس حضور دارد؛ همان کودک جلوی خداداد که حالا دستیار پدر و مربی بدن‌ساز شده است. علی هاشمی دفاع راست بود، حسین رضایی و عباس دهقانی هم دفاع عقب و جلو به گویش آن زمان! همان سوییپر و استاپر مدرن! هادی برگی‌زر هافبک د‌فاعی بود و هادی کافی هافبک تهاجمی، علی گلی هافبک راست و رمضان شکری هافبک چپ که هردو از سرعت و تکنیکی عالی برخوردار بودند؛ به‌مراتب از وینگر‌های امروزی بهتر. خداداد و حنطه هم زوج خط حمله بودند. پرسپولیس آن‌روز همه ملی‌پوشان را داشت و در کورس با پاس (که قهرمان لیگ شد و به آسیا رفت و با فیروز کریمی آخرین جام قهرمانی را برای ایران به ارمغان آورد)، به پیروزی و امتیازات این بازی نیاز داشت.
 
لژیونر‌های از‌ قطر ‌برگشته هم بودند، ناصر محمدخانی و مرتضی کرمانی و حمید درخشان. نیمه دوم همه نیروهایش را هم فرستاد؛ از‌جمله بهزاد داداش‌زاده، ولی.... از آن بازی فقط یک صحنه در خاطره مشهدی‌ها باقی است، لحظه‌ای که پشت دروازه (دروازه جنوبی ورزشگاه که مشرف بر خیابان سعدآباد بود)، علی حنطه از زمین ناهموار بهترین استفاده را برد و با شلیکی سر‌ضرب، دروازه پرسپولیس را گشود. مشهدی‌ها با همان یک گل بردند و معروف است که علی حنطه تا یک هفته با همان پیراهن که گل زده بود، ابتدای ورودی محله‌شان یعنی خواجه‌ربیع می‌نشست و برای هواداران دست تکان می‌داد! تابستان سال بعد هم که به‌همراه خداداد و کاظم فوجی به دفتر سورتمه رفته بودند تا با علی پروین برای عضویت در پرسپولیس مذاکره کنند، علی آقا به خداداد گفته بود رفاقتی تو را قبول دارم، اما دیگر هرگز تو را به تیم‌های خودم نمی‌آورم تا آن خاطره تلخ تیم ملی تکرار نشود.
 
(پروین خداداد را سال۷۱ به تیم ملی دعوت کرد و به سفر هم برد، اما او ساکش را برداشت و اردوی تیم ملی در آستانه جام ملت‌های۹۲ را ترک کرد) کاظم فوجی را هم که نشناخته بود، به علی هم گفته بود: تو که فوتبالیست نیستی! یک گل در عمرت زدی آن‌هم به ما بود!
 
سال بعد ابومسلم در دسته‌سوم با استقلال تهران هم‌گروه بود و سال بعد‌تر در دسته دوم، وقتی سال‌۷۷ اکبر میثاقیان ابومسلم را به سطح اول فوتبال ایران برگرداند، دیگر خیلی از این بازیکنان یا بازنشسته شده بودند یا در ابومسلم نبودند. از این تیم در نیمه دوم دهه۷۰ تنها حنطه، شکری و محمود مصلی (که البته آن روز بازی نمی‌کرد و در این عکس نیست) باقی ماندند که از قضا گل بازی بعدی ابومسلم با پرسپولیس در همین ورزشگاه را هم محمود مصلی زد! همان سال‌۷۸ که دوباره پرسپولیس در اوج اقتدار بود و با ۱۶ برد متوالی، دبل کرد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->