به گزارش شهرآرانیوز؛ سبکِ بازیاش معجونی از تکنیک و سرعت بود؛ چیزی بین خداداد و علی کریمی با قدرت تمامکنندگی فرشاد پیوس! ۴۰ سال پیش بازی میکرد، اما فیلم گلهایش هنوز هم هواداران فوتبال را به وجد میآورد. صحبت از شماره۸ افسانهای پرسپولیس است، کسی که قبل از علی کریمی این پیراهن را تاریخی کرد، ناصر محمدخانی. مهاجم ریزنقش و گلزنی که هفته گذشته شمع تولد شصتوسهسالگیاش را فوت کرد.
اصلا نفهمیدم چطوری ۶۲سال گذشت. چطور شد ما ۴۰ سال پیش آمدیم پرسپولیس و این زمان گذشت. الان من با خودم میگویم من ۴۰ سال پیش پرسپولیس بودم و چطور این زمان گذشت؟ عمر آنقدر کوتاه است و مثل باد میگذرد؛ چون واقعا ما با جانودل بازی کردیم. اول اینکه اصلا پولی نبود، ولی خداوکیلی نه به فکر آینده بودیم، نه به فکر پول. فقط عشقمان این بود که کِی جمعه شود و برویم استادیوم و به قول علی پروین گل بزنیم و تماشاچیها را شاد به خانه بفرستیم.
به بازیکن نباید بیاندازه پول بدهند، بلکه باید به اندازه آن ارزشی که دارد، به او پول دهند. نه اینکه بازار برای خودشان راه بیندازند و مثلا قیمتش ۵ میلیارد باشد و ۱۵ میلیارد بگیرد. زمان ما پول نبود و جنگ شد، ولی الان هست و من نمیگویم پول نگیرند، بلکه روی حسابکتاب پول بدهند. چون آنموقع خانه میخریدی ۴میلیون و الان باید بخری ۲۰ میلیارد. درست است؛ باید پول بگیرند و حقشان است و الان هم یک حرفه شده است.
مثال میزنم که این بازیکن ارزشش دوسهمیلیارد است، چرا باید دهدوازدهمیلیارد به او بدهند؟ تیمهای دیگر این مبلغ را به او نمیدهند. اسم نمیبرم، ولی کسانی هستند که در این اندازه نیستند و میبینی که ۸ یا ۱۲ میلیارد پول میگیرند، بابت چیست؟ بعضیها واقعا تاپ و بسیار خوب هستند و در تیم ملی هم بازی میکنند و حقشان است، خوب بازی میکنند و گل میزنند. مثل وحید امیری؛ بازیکن واقعا زحمتکش و بدونحاشیهای است. ۹۰ یا ۱۲۰ دقیقه میدود و جان میکند و زحمت میکشد، دفاع میکند، جلو میرود و پاس گل میدهد و حق اوست و باید اندازه تلاشش به او پول بدهند، اما بازیکنی هم وجود دارد که در این اندازه نیست و پول مفت و مال بیتالمال به او میدهند! زور دارد.
زمان ما مثل الان نبود. خیلی از بچهها روی تاکسی کار میکردند. کار دیگری به آن صورت نمیکردیم، ولی طور دیگری درآمد داشتیم. مثلا از کارخانه تیم حقوق میگرفتیم و تولیدات کارخانه را مثلا شوینده و پلاستیک و آن زمان ارزشش پنجاهشصتهزار تومان بود که الان دوسهمیلیون ارزش دارد که در ماه میدادند. تولیدات کارخانه را هر ماه به ما میدادند و یک حقوقی هم دریافت میکردیم و بیشتر بچهها بهاینصورت درآمد داشتند. بعضیها تاکسی کار میکردند و بقیه در تیمهای کارخانه کار میکردند.
سبکِ فوتبال آن زمان فرق داشت. با اینکه آن زمان قهرمان میشدیم و پرسپولیس ۷ بازیکن ملیپوش فیکس داشت، ما ۳ جلسه تمرین میکردیم! جمعه بازی داشتیم، شنبه استراحت، یکشنبه و دوشنبه تمرین، سهشنبه استراحت، چهارشنبه تمرین، پنجشنبه استراحت و جمعه در آزادی بازی داشتیم. اگر ما صبح و بعدازظهر تمرین میکردیم، خیلی بهتر بودیم؛ ولی ما ۳ جلسه تمرین میکردیم و ۲ جلسه در تپه و یک جلسه در زمین فوتبال میدویدیم.