سخنرانی آیت الله صدیقی در دانشگاه امام صادق(ع) لغو شد + اطلاعیه دانشگاه ادعای سنتکام: چهار پهپاد انصارالله را سرنگون کردیم رئیسی: ایستادگی غزه تفوق گفتمان مقاومت را اثبات کرد نتانیاهو: در حال آماده شدن برای ورود به رفح هستیم دیدار نوروزی فرماندهان نظامی با قالیباف حمله رژیم صهیونیستی به اطراف منطقه سیده زینب در دمشق سقوط یک هواپیمای نظامی روسیه در دریای سیاه امیرعبداللهیان با رئیس جمهور ترکمنستان دیدار کرد تاکید فعالان و نخبگان مشهد بر پاسخگویی و شفافیت نمایندگان مردم مشهد در مجلس رژیم صهیونیستی بیش از ۲۰۰ آواره فلسطینی را در بیمارستان شفا قتل عام کرد محمود عباس با ترکیب کابینه جدید به نخست وزیری محمد مصطفی موافقت کرد روسیه قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه کره شمالی را وتو کرد دیدار زیاد النخاله و هیئت همراه با رهبر انقلاب | مقام معظم رهبری: ایستادگی مردم غزه و ناکامی‌های رژیم صهیونیستی پدیده‌ای الهی است ظرفیت نمایندگان خراسان رضوی در مجلس شورای اسلامی، موتور محرک توسعه استان انتقاد تند پاکستان از عملکرد افغانستان در حوزه تروریسم خراسان رضوی رکورددار برخورداری از طرح‌های عمرانی در کشور تائید جنایات اسرائیل توسط گزارشگر سازمان ملل بررسی و تصویب لایحه عفاف و حجاب در شورای نگهبان به کجا رسید؟ دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی چه زمانی برگزار می‌شود؟ اسماعیل هنیه با محمدباقر قالیباف دیدار کرد رایزنی تلفنی استاندار خراسان رضوی و والی هرات برای تسهیل تردد کامیون‌ها در مرز مشترک
سرخط خبرها

الکاظمی در آستانه سفر به آمریکا: پستچی میان تهران و واشنگتن نیستم

  • کد خبر: ۳۹۴۶۷
  • ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۸
الکاظمی در آستانه سفر به آمریکا: پستچی میان تهران و واشنگتن نیستم
نخست‌وزیر عراق در آستانه سفر به آمریکا گفت که میان تهران و واشنگتن نقش پستچی را ایفا نمی‌کند. این اظهارات نخست‌وزیر عراق در حالی است که پیش از این مشاور نخست‌وزیر عراق با مهم توصیف کردن سفر قریب الوقوع الکاظمی به واشنگتن گفت که وی مجددا درخواست معافیت از تحریم‌های ایران را مطرح خواهد کرد.
به گزارش شهرآرانیوز به نقل از بغداد الیوم، مصطفی الکاظمی در آستانه سفر به واشنگتن گفت که عراق اکنون نیازمند همکاری و کمک است، اما به حمایت مستقیم نظامی و میدانی نیاز ندارد.

وی که با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت‌وگو می‌کرد در پاسخ به این سوال که آیا شما حامل پیام تهران به واشنگتن هستید گفت: ما در عراق نقش پستچی را بازی نمی‌کنیم.

به گزارش ایسنا، این اظهارات نخست‌وزیر عراق در حالی است که پیش از این مشاور نخست‌وزیر عراق با مهم توصیف کردن سفر قریب الوقوع الکاظمی به واشنگتن گفت که وی مجددا درخواست معافیت از تحریم‌های ایران را مطرح خواهد کرد.

بر اساس گزارش بغداد الیوم، هشام داود، مشاور نخست وزیر عراق در گفت‌وگویی تلویزیونی تاکید کرده بود که مصطفی الکاظمی در سفر قریب الوقوعش به واشنگتن بار دیگر درخواست معافیت از تحریم‌های ایران را مطرح خواهد کرد.

وی گفت که در نتیجه سیاست‌های اشتباه عراق در ۱۷سال گذشته این کشور همچنان نیازمند کشور‌های منطقه برای وارد کردن برق و گاز است و تجدید معافیت عراق از تحریم‌های آمریکا علیه ایران با نیاز‌های ملت عراق تطابق دارد.

روزنامه العربی الجدید نیز اخیرا در تحلیلی به جنبه‌ها و اهداف سفر مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق به آمریکا پرداخت.

در بخشی از این تحلیل آمده است که مصطفی الکاظمی در سفرش به آمریکا تلاش خواهد کرد که به مقامات واشنگتن فشار بیاورد تا در رابطه با ایران راه حل‌های متعادل را بپذیرند و تحریم‌ها علیه ایران را کاهش دهند.

در این تحلیل آمده است: به سود عراق نیست که به یک طرف متمایل شود و با طرف دیگر دشمنی کند، زیرا شرایط عراق نابسامان است و توان تحمل فشار از هیچ طرفی را ندارد.


الکاظمی در واشنگتن؛ چه می‌دهد، چه می‌گیرد؟

رابطه آمریکا با عراق از هنگام اشغال این کشور در سال ۲۰۰۳ میلادی، همواره یک رابطه از بالا به پایین بوده و مقام‌های واشنگتن هرگاه خواسته اند سرزده وارد عراق شده اند که عمدتا با نوعی تحقیر همراه بوده است. متقابلا سفر‌های نخست وزیران عراق به آمریکا نیز طی این دوره، با حاشیه‌هایی همراه شده و به استناد گزارش‌های رسانه ای، دستاورد‌های چندانی نداشته است و حالا نوبت مصطفی الکاظمی رسیده تا در این مسیر گام بردارد.

براساس اعلام دولت عراق، مصطفی الکاظمی نخست وزیر این کشور از امروز سه شنبه سفر خود را در راس هیات سیاسی - اقتصادی به آمریکا شروع می‌کند که گفته شده هدف این سفر تکمیل گفتگو‌های راهبردی با مقامات آمریکا است و در این سفر، طبق برنامه ریزی صورت گرفته، وزیران امور خارجه، نفت، برق، دفاع و مهاجرین و رانده‌شدگان، نخست‌وزیر عراق را در این سفر همراهی می‌کنند.

براساس اعلام رسانه‌های عراقی در برنامه‌های سفر الکاظمی به واشنگتن، گفتگو‌های راهبردی بین عراق و آمریکا و نیز همکاری در زمینه‌های امنیتی، انرژی، بهداشت، اقتصاد و سرمایه‌گذاری و راهکار ارتقا این مناسبات گنجانده شده است، اما درعین حال در خصوص یکی از مهمترین موضوعات بحث انگیز در عراق، یعنی خروج نظامیان آمریکایی از این کشور چیزی دیده نمی‌شود.

آمریکا و عراق؛ روابطی پرحاشیه

رابطه آمریکایی‌ها با جهان معمولا رابطه‌ای از بالا به پایین و رابطه‌ای ارباب رعیتی است، البته با درجاتی کم و زیاد و در این میان، جایگاه عراق از منظر رهبران آمریکا به سان یک استان یا ایالت امریکا است، بطوری که هرگاه خواستند سرزده و بی اطلاع وارد این کشور می‌شوند و هرجای این کشور اراده کردند پایگاه نظامی می‌زنند و سرانجام هرگونه دلشان خواست دراین کشور مداخله می‌کنند.

اما حقیقت این است که بافت اجتماعی و سیاسی و نیز باور‌های مذهبی و فرهنگی در این کشور، تاکنون اجازه مانور چندانی به آمریکایی‌ها نداده و به نظر نمی‌رسد در آینده نیز چنین اجازه‌ای داده شود که اوضاع آنگونه که آمریکایی‌ها می‌خواهند و اراده می‌کنند، رقم بخورد، به همین دلیل است که عراقی‌ها معتقدند، بحران امنیتی در این کشور بعد از گذشت ۱۷ سال همچنان کشورشان را درگیر کرده است و گویا تمامی ندارد.

نگاهی گذرا به تاریخ عراق بعد از صدام نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها هرگز با دولت‌های روی کار آمده از طریق آرای عمومی و در چارچوب قواعد دموکراتیک نتوانسته اند کنار بیایند، حتی از آن‌ها که در ابتدا حمایتش کردند. از همین رو در تمام این سال‌ها کار نخست وزیران عراق در کاخ نخست وزیری در منطقه سبز امنیتی بغداد، با بحران آغاز شده و با بحران و چالش‌های اجتماعی، سیاسی پایان یافته است.

ریاست بر عراق، در آغاز اشغال در سال ۲۰۰۳ میلادی ابتدا به پل برمر آمریکایی رسید و تا ۲ سال بعد یعنی ۲۰۰۵ که نوری المالکی به دنبال برگزاری انتخابات پارلمانی به نخست وزیری رسید، دو نخست وزیر دیگر یعنی ایاد علاوی و ابراهیم جعفری در دوران کوتاه مدت ریاست بر کابینه عراق، از روابط با آمریکا طرفی نبستند.

با روی کار آمدن نوری المالکی، درحالی که انتظار می‌رفت، عراق در سومین سال بعد از اشغال این کشور زندگی طبیعی و عادی را از سر بگیرد و بحث‌ها در خصوص خروج نظامیان آمریکایی در عراق بالا گرفت، به ناگاه جرقه‌های جنگ داخلی زده شد و آمریکایی‌ها راه را بر روی هزاران تروریست القاعده از افغانستان و دیگر نقاط جهان باز کردند و عراق به باتلاقی از جنگ‌های فرقه‌ای داخلی تبدیل شد که دستکم ۴ سال طول کشید و البته تبعات و پس لرزه‌های آن هنوز ادامه دارد.

پایان این دوره به یک توافق امنیتی میان عراق و آمریکا انجامید که در آن آمریکایی‌ها در ازای دریافت امتیازاتی متعهد شدند تا سال ۲۰۱۱ بطور کامل عراق را تخلیه کنند و در عین حال تعهد دادند، درصورت هرگونه تهاجم خارجی و یا در برابر تهدید تروریست ها، به این کشور کمک کنند.

در انتخابات بعدی، در سال ۲۰۱۰، بار دیگر نوری المالکی به نخست وزیری عراق نایل آمد، اگرچه این بار آمریکایی‌ها چندان رضایت نداشتند. در نهایت در سال ۲۰۱۱ نظامیان این کشور خاک عراق را تخلیه کرده و در عین حال تعدادی از آنان تحت عنوان مستشاران نظامی در عراق باقی ماندند، اما پرونده امنیتی را تحویل دولت عراق داده و سطح خیابان‌ها را تخلیه کرده و تحویل ارتش و پلیس این کشور دادند.

اما هنوز آخرین سرباز آمریکایی از خاک عراق خارج نشده بود که زمزمه‌هایی در استان غربی عراق (الانبار) در اواسط ۲۰۱۳ میلادی به گوش رسید که علامت خوبی نداشت؛ جریان‌های سیاسی تحت نفوذ آمریکا در عراق کارشکنی را آغاز کردند و همزمان چادر‌های تحصن در فلوجه و الرمادی برپا شد؛ حرکتی که بر آن نام اعتراضات مدنی و جنبش عشایر الانبار و ... گذاشتند، اما چند ماه بیشتر طول نکشید که مشخص شد؛ گروهی تروریستی – تکفیری به نام داعش متولد شده است که بزودی جهان را در بهت فروخواهد برد.

تنها دو سال بعد از خروج ظاهری نظامیان آمریکا، داعش وارد عراق شده بود و در آن چادر‌های تحصن لانه کرده بود و در عین حال تلاش‌های دولت عراق هم در داخل و هم در سطح بین المللی و منطقه‌ای به نتیجه نمی‌رسید.

برگه سوخته‌ای در دست مالکی

نوری المالکی آبان ۹۲ (پاییز ۲۰۱۳) تصمیم گرفت برای حل بسیاری از پرونده‌ها بخصوص پرونده امنیتی، به واشنگتن برود تا بلکه مقام‌های آمریکایی را در موضوع‌های پیش گفته متقاعد و شاید کمکی دریافت کند؛ کمک برای نبرد با القاعده و گروه تروریستی جدید التاسیسی که درحال ظهور بود، توجیه طرف آمریکایی درباره تاثیرات وضعیت سوریه بر محیط امنیتی عراق و باز هم القاعده که بطور علنی مورد حمایت برخی کشور‌های منطقه بود.

او در این سفر سعی زیادی کرد تا شاید طرف آمریکایی را متقاعد کند که سوریه راه حل نظامی ندارد و در صورتی هم که اسد سرنگون شود، این جریان‌های افراطی هستند که در سوریه قدرت می‌گیرند و عراق را هم در می‌نوردند.
با اینحال گزارش‌ها حکایت از آن داشت که نوری المالکی با همه نگرانی هایش از روند تحولات و آینده عراق که این کشور را به سمت تجزیه سوق می‌داد، نه تنها در واشنگتن به نتیجه‌ای نرسید که حتی از سوی آمریکایی‌ها مورد شماتت هم قرار گرفت. او در دیدار برخی سیاستمداران و نمایندگان متهم شد که سازگاری و ارتباط مناسب با سایر طوایف عراقی، بویژه گروه‌های اهل سنت، نداشته است. حتی از وی بخاطر موضع گیری هایش در قبال بحران سوریه هم انتقاد کردند و این درحالی بود که مالکی لیستی از نیاز‌های تسلیحاتی برای جنگ علیه تروریسم را که با خود به واشنگتن برده بود، بدون حتی یک قلم از آن سفارش‌ها به بغداد برگرداند و این بود برگه سوخته‌ای به نام توافق نامه امنیتی میان بغداد - واشنگتن!

نوری المالکی سال‌ها بعد (تیرماه سال ۹۹) درباره آن روز‌هایی که در واشنگتن دنبال حل مساله و مشکل امنیتی عراق بود، حرف‌هایی زد که تاکنون به زبان نیاورده بود. او به مناسبت سقوط شهر موصل به دست داعش در سال ۲۰۱۴ میلادی، در گفتگو با شبکه تلویزیونی آفاق عراق فاش ساخت که آمریکا به دولت وقت عراق، سلاح برای مقابله با این گروه تروریستی نداد.

واشنگتن به هیأت عراقی اعلام کرده بود؛ تا زمانی که المالکی در قدرت باشد برای مقابله با داعش به بغداد سلاح نمی‌دهد؛ این در حالی است که داعش به پشت دیوار‌های بغداد رسیده بود و تنها ایران برای پشتیبانی از ارتش عراق و الحشد الشعبی، در‌های انبار‌های اسلحه خود را به روی بغداد باز کرد.

دستاورد‌های سفر العبادی به واشنگتن

احزاب و جریان‌های سیاسی عراق در بهار ۲۰۱۴ درگیر رقابت‌های پس از انتخابات پارلمانی بودند که خبر سقوط موصل جهان را در شوک فرو برد. آن روز‌ها ارتش و پلیس عراق یک پا در فلوجه و الرمادی در استان الانبار داشتند و پای دیگر در کرکوک و صلاح الدین و در آن قیل و قال امنیتی، سیاستمداران دعوا و جدال بر سر قدرت را رها نمی‌کردند. با اینکه نوری المالکی برنده انتخابات پارلمانی زمستان۲۰۱۳ بود، اما جریان‌های مخالف وی پا در یک کفش کردند تا مالکی کناره گیری کند و اتفاقا آمریکایی‌ها هم پا در همین کفش داشتند و مالکی را برای کناره گیری از قدرت تحت فشار قرار دادند. این در حالی بود که بیشترین کرسی‌های پارلمان را ائتلاف دولت قانون به رهبری مالکی در اختیار داشت.

سرانجام پس از سقوط موصل و اشغال ۶ استان عراق توسط گروه وحشی داعش، نوری المالکی برای جلوگیری از سقوط بغداد و فروپاشی عراق داوطلبانه کناره گرفت تا راه برای حیدرالعبادی باز شود. اگرچه آمریکایی‌ها کمک به عراق را به کناره گیری المالکی مشروط کرده بودند، اما با آمدن العبادی هم کمکی از سوی آمریکایی‌ها واصل نشد و تنها جهاد کفایی صادر شده از سوی آیت الله علی سیستانی و پل هوایی تهران-بغداد و کمک‌های نظامی و مستشاری ایران بود که از سقوط پایتخت عراق جلوگیری کرد.

آمریکایی‌ها سرانجام پس از آنکه در تابستان همان سال داعش به سمت اربیل یورش برد، آنجا هم با تاخیر و تعلل، اقدام به تشکیل یک ائتلاف بین المللی با حضور ۷۰ کشور کردند، حال آنکه حضور به موقع سردار سلیمانی و کمک‌های نظامی ایران، آنگونه که بعد‌ها مسعود بارزانی رئیس وقت اقلیم کردستان عراق فاش کرد، اربیل را نجات داد.

به هر حال تابستان داغ ۲۰۱۴ با همه شوک و هیجاناتش پشت سر گذاشته شد و سرعت و وسعت پیشروی‌های داعش هم گرفته شد و آنگونه که انتظار می‌رفت آمریکایی‌ها به تعهدات خود در چارچوب توافقنامه امنیتی با بغداد عمل نکردند، با اینحال ارتش و نیرو‌های مردمی (الحشدالشعبی) رفته رفته ابتکار عمل را بدست گرفتند. همزمان با به دست گرفتن ابتکار عمل در جبهه‌های جنگ، اما اثرات اقتصادی و اجتماعی حمله تروریست‌ها به عراق کار خودش را کرده بود و دولت العبادی را با چالش تظاهرات خیابانی هفتگی روبه رو کرد. از آن هنگام بود که حیدر العبادی به فکر سفر به واشنگتن افتاد، اما در نهایت روابط العبادی آنگونه که می‌خواست با آمریکایی‌ها جوش نخورد.

ماجرای ویدئوی جنجالی

ژوئن ۲۰۱۵ یک ویدئو در شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌های عراقی به چرخش درآمد که برای چند روزی در عراق جنجال بپا کرد. اوباما با ۲ تن از مهمانان در یک نشست با حضور سران و شخصیت‌های جهانی، صحبت می‌کرد که العبادی با هدف دیدار اتفاقی و انجام گفتگو با وی، روی نیمکت کنارش نشست، اما حرفی نزد تا رئیس جمهوری وقت آمریکا حرفهایش تمام شود و چهره برگرداند، اما آخر ماجرا اوباما بدون اینکه نگاهش را به طرف العبادی برگرداند، از صندلی اش برخاست و العبادی هم پشت سر او از جایش بلند شد، اما نخست وزیر عراق که دید فایده‌ای ندارد، نگاهی به ساعتش انداخت و محل را ترک کرد.

این رفتار اوباما با نخست وزیر عراق، با واکنش عراقی‌ها روبه رو شد تاجایی که این رفتار را "بی اعتنایی"، "بی محلی"، "ضایع کردن" و "اهانت آمیز" توصیف کردند و اگر چه بعد‌ها گویا اوباما بابت این رفتارش عذرخواهی کرد، اما آن ویدئو همچنان با جست وجویی ساده آن لحظات را مقابل چشم مخاطبان عراقی زنده می‌کند.

ترامپ به العبادی وقت ملاقات نمی‌داد/ بهمن ۹۵

عراقی‌ها از هنگامی که ترامپ در کاخ سفید ساکن شد، جزء اولین کشور‌هایی بودند که مشتاق دیدار نخست وزیر خود با رئیس جدید کاخ سفید بودند، اما رئیس جمهوری آمریکا گفته بود که نه تنها نخست وزیر که حتی حاضر نیست با هیچیک از رهبران عراق دیدار کند. آن درخواست‌ها پاسخی نداشت، بطوری که روزنامه العرب، چاپ لندن، در گزارشی در همان ایام نوشت: حیدر العبادی، نخست وزیر عراق خواستار دیدار رسمی با ترامپ در واشنگتن شده، اما به گزارش منابع آمریکایی، کاخ سفید دیدار با العبادی را رد کرده و گفته است حاضر نیست نه تنها با نخست وزیر بلکه با رئیس جمهوری و هیچ کدام از نمایندگان پارلمان و وزرای دولت عراق ملاقات کند.

هشام داوود، پژوهشگر عراقی در این باره گفته بود: «از رفتار‌های ترامپ می‌توان این را فهمید که آن‌ها می‌خواهند بگویند اگر رهبران عراق منافع امریکا را در نظر نگیرند و در جهت آن حرکت نکنند بر تغییر وضعیت سیاسی عراق در بغداد کار خواهیم کرد، نه این که از آن فرار کنیم.» و این پیام‌ها مفهومی نداشت جز اینکه واشنگتن هرجا که روند سیاسی عراق به مذاقش خوش نیاید، کارشکنی می‌کند. حتی زمانی که عبدالمهدی نخست وزیر منتسب به جریان معتدل سیاسی عراق روی کار آمد، آمریکایی‌ها چنان صحنه آرائی سختی ترتیب دادند که بیش از چند ماه نتواست در قدرت تاب بیاورد.

العبادی سرانجام موفق شد در ۱۹ مارس ۲۰۱۷ (اول فروردین ۹۶) به واشنگتن سفر کند، اما تصاویر دیدار او با ترامپ، تصویری نبود که در شان و جایگاه تاریخی و فرهنگی عراق است، در بیشتر عکس‌های منتشر شده، ترامپ ظاهر یک میزبان مهربان را هم به خود نگرفته است. اما مهمتر از آن دستاورد سفر برای العبادی بود که از دل آن چیزی بیرون نیامد. در دیداری که با ترامپ داشت، رئیس جمهوری تازه وارد به کاخ سفید خواسته بود که رابطه اش را با کشور‌هایی که او می‌خواهد قطع کند که از جمله ایران، کشوری که در همان هنگام در جنگ علیه داعش در کنار عراق ایستاده بود. این سفر نه تنها چیزی برای العبادی، چه از نظر اقتصادی و چه از منظر امنیتی نداشت بلکه موقعیت سیاسی وی را نیز متزلزل کرد، چرا که نخست وزیر ۴ ساله دوران جنگ که تلاش زیادی کرد نامش را به عنوان قهرمان نبرد با داعش ثبت کند، حتی نتوانست آرای کافی را برای دور بعدی کسب کند.

با اینحال سرانجام صدای العبادی هم درآمد، اما کمی دیر و نه به عنوان نخست وزیر، بلکه به عنوان رهبر جریان النصر که پس از سفر بی اطلاع و بدون اجازه مایک پنس معاون ترامپ به عراق، موضع گیری کرد و گفت پایتخت عراق بغداد است نه اربیل! البته پنس ابتدا به عین الاسد رفته و بی اعتنا به بغداد، راهی اربیل شده بود.

عبدالمهدی به واشنگتن نرسید

عادل عبدالمهدی که بعد از انتخابات ۲۰۱۸ پارلمانی مامور تشکیل کابینه شد، همانند اسلاف خود تلاش کرد سفری هم به واشنگتن داشته باشد، بویژه آنکه هنوز نیامده دمل عقده‌های اجتماعی ملت عراق ترکید و موجی از جمعیت خشمگین کار دولت او را بطرز قابل ملاحظه‌ای مختل کرد. در این دوره از رقابت‌ها هم احزاب در مقابل هم بودند و همین امر از تشکیل یک دولت تکنوکرات غیرسهمیه‌ای جلوگیری می‌کرد. شاید سفر به واشنگتن و دیدار با ترامپ "همیشه عصبانی" می‌توانست گره مشکلات عراق را باز کند تا او برنامه هایش را پیش ببرد، اما در مدت ۱۳ ماه ریاست بر کابینه تا هنگامی که در فوریه ۲۰۲۰ استعفا بدهد و کنار بکشد، ۳ بار تلاش اش برای رفتن به آمریکا شکست خورد. در میان نخست وزیران عراق بعد از صدام دیکتاتور مخوف بغداد، عبدالمهدی تنها نخست وزیری است که پایش به کاخ سفید نرسید و میزبانی آمریکایی‌ها را تجربه نکرد، اما آمریکایی‌ها تا توانستند برایش دردسر و بحران آفرینی کردند.

حالا الکاظمی

حالا نوبت مصطفی الکاظمی است که به دیدار ترامپ برود؛ مردی که به هیچیک از اصول و پروتکل‌های رسمی، قرارداد‌ها و پیمان‌های دوجانبه و بین المللی و عرف مرسوم در روابط بین الملل اعتنایی ندارد. او برای دادن وقت یک ملاقات به سلفش یعنی العبادی، نزدیک به ۵ ماه گربه رقصانی کرد و سرانجام نخست وزیر وقت عراق بدون دستاورد به بغداد بازگشت.

برای عراقی‌هایی که با دیدن ویدئو‌ها و تصاویر و خواندن خبر‌هایی که از آن بوی تحقیر ملی می‌داد، دردناک‌تر آنجا بود که ترامپ در سفر به عراق در اواخر دسامبر ۲۰۱۸ به جای بغداد، مستقیم به پایگاه عین الاسد رفت و به دیدار با نظامیان کشورش شتافت و این درحالی بود که حتی برنامه و زمان سفر را هم به طرف عراقی اعلام نکرده بود. او حتی گویا انتظار داشت عادل عبدالمهدی نخست وزیر وقت عراق به دیدارش در عین الاسد برود، اما با واکنش سرد عبدالمهدی و سایر مقام‌های عراقی روبه رو شد و در نهایت همه چیز به یک تماس تلفنی رئیس جمهوری آمریکا و نخست وزیر عراق خلاصه شد؛ اما از آن هنگام عراق به سمت آشوب و بلوای خیابانی رفت و زمان و همه شانس‌های عبدالمهدی را از او گرفت تا داوطلبانه بدون آنکه فرصت اجرای برنامه‌ها و سیاست هایش را داشته باشد، از قدرت کناره گیری کند.

حالا الکاظمی راهی را می‌رود که قبلا دیگر نخست وزیران عراق پیموده اند؛ البته معلوم نیست از این سفر چه گیرش خواهد آمد و قرار است مابه ازای آنچه می‌دهد، چه به دست خواهد آورد و مهمتر از همه آیا پیش بینی رفتار‌های موهن از سوی میزبان آمریکایی را کرده است؟؛ آن هم در زمانی کمتر از ۳ ماه به پایان این دوره ریاست ترامپ بر کاخ سفید!

تجربه نشان داده که آمریکا، عراقی مستقل از خودش را نمی‌پسندد و به این کشور به مثابه یکی از ایالات خود می‌نگرد که توقع و انتظار درآمد‌های مالی کلان برای تامین بودجه اش را از این محدوده جغرافیایی هم دارد و اگر ملت عراق سکوت کند، حتی مایل است از این کشور به عنوان پایگاهی علیه کشور‌های منطقه استفاده نماید.

با این اوصاف، الکاظمی برای مدت کوتاهی که تا پایان دوره اش باقی است و خودش پیشنهاد برگزاری انتخابات زود هنگام را ارائه کرده، چند چالش عمده پیش رو دارد؛ یکی تامین انرژی برای نیروگاه‌های تولید برق که پاشنه آشیل همه دولت‌های عراق طی سال‌های پس از اشغال بوده است و تا حالا این ایران بوده که این نیاز فوری و اضطراری عراق را تا حدود زیادی برآورده کرده است و اتفاقا آمریکایی‌ها که در جریان اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ با بمباران تاسیسات زیربنایی عراق عمده نیروگاه‌ها و تاسیسات برق عراق را نابود کرده بودند، برای رفع این معضل عراق تاکنون هیچ گامی بر نداشته اند. این درحالی است که ایرانی‌ها دستکم چند نیروگاه را در عراق به بهره برداری رسانده و با یک خط انتقال برق، بخشی از کمبود برق این کشور را جبران کرده است.

دوم، بهبود حداقلی، اما فوری اوضاع معیشتی مردم است که با توجه به اوضاع جاری در بازار جهانی نفت از یک طرف و چالش ویروس کرونا از دیگر سو، کار را به مراتب دشوارتر از دوره‌های قبل کرده است. درعین حال بعید است که آمریکایی‌ها در این فقره بتوانند کمک کنند، چرا که کرونا کمر اقتصاد آمریکا را به اندازه کافی خم کرده است و در ضمن ترامپ هم نزدیک خط پایان است و از موقعیت مناسبی برخوردار نیست.

در نهایت تعیین تکلیف نظامیان آمریکایی در عراق است که طی ماه‌های گذشته، بدون هرگونه هماهنگی با نهاد‌های متولی امنیت و یا خود دولت عراق، در حال انجام عملیات گشت زنی هوایی، ترور و نقل و انتقال نیرو در کشور الکاظمی هستند.

از یک طرف، پارلمان دولت را مکلف کرده است که هرچه زودتر زمینه خروج نظامیان آمریکایی را آماده کند و همزمان فشار جریان‌های سیاسی نیز به آن افزون شده است. آمریکایی‌ها هم همچنان به تحریکات خود در عراق ادامه می‌دهند و با تعرض و تجاوز به مقر‌ها و پایگاه‌های نیرو‌های الحشدالشعبی، هم افکار عمومی عراق را علیه دولت الکاظمی مشوش می‌کنند و هم سبب ساز سازماندهی و فعال شدن مجدد داعش در عراق شده اند؛ و البته اخیرا پای رژیم صهیونیستی را هم باز کرده اند تا جنگنده‌های این رژیم نیز بصورت مستمر حریم هوایی عراق را نقض کنند.

به نوشته ایرنا، الکاظمی در همین مدت کوتاه زمانی باید زمینه‌های برگزاری انتخابات را هم فراهم کند؛ کاری بس دشوار و پر حاشیه که معمولا صحنه جابجایی‌ها در روند سیاسی این کشور است و او باید در فضایی سیال میان جریان‌های سنی، کردی و شیعی بگونه‌ای بازی کند تا هم به نوعی باج نداده و هم رضایت همه را جلب کرده باشد.

او در این مسیر چقدر موفق خواهد بود؟، سوالی است که پاسخ آن به کارشکنی آمریکایی‌ها و متحدان منطقه‌ای اش بستگی دارد و در عین حال، زمان انتظار زیادی ندارد. در چنین شرایطی ترامپ چقدر می‌تواند در هموار کردن مسیر الکاظمی برای حل مشکلات عراق به او کمک کند؟ این سوالی است که باید تا پایان سفر الکاظمی به انتظار نشست.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->