حمیده وحیدی-سعیده آل ابراهیم | شهرآرانیوز؛ منطقهای که در آن زندگی میکنند از مرکز شهر بسیار دور است. این فاصله باعث میشود فکر آمدورفت و شلوغی و ترافیک را فراموش، و ذهنشان را برای همیشه از کلاسهای متنوع هنری خالی کنند، آستینها را بالا بزنند و خودشان برای هم معلمی کنند، زنانی که هرکدام چند فرزند دارند و به دلیل شرایط اقتصادی، همسرانشان ناچارند هر صبح از خانه بیرون بروند و آخر شب با یک لقمه نان حلال برگردند. برخی، خود، هم پدرند هم مادر. برخی زنها نیز حتی باید خرج پدر و مادرشان را هم بدهند. همین میشود که تصمیم میگیرند هنر را به نان نزدیک کنند، دست هم را بگیرند و مهر را در شهرک مهرگان بگسترانند. از سوزندوزی برای دوست و آشنا شروع میکنند و کمکم کارشان به تولید برای بازرگانان کشورهای همسایه هم میرسد. از آنجا که دل در گرو کارشان دارند، زود دیده میشوند و از روزنامه و تلویزیون سر درمیآورند، زنانی که روی پای خود ایستادهاند. اگرچه این روزها که کرونا در شهر جولان میدهد پویش مهرگان نیز دستخوش تلخیهایی شده است، امید و نگاه روشن به آینده در گفتگو با زهرا ارغوان، مسئول این پویش زنانه، بهخوبی دیده میشود.
پویش مهرگان از سال ۹۳ آغاز شد
دوران کودکیاش میان رجهای قالیای که پدر میبافت و خیاطی و گلدوزیهای دستی مادر گذشت. مادربزرگش هم دستی بر آتش هنر داشت. میشود گفت هنر و علاقه به آن ارثی است که از خانواده به او رسیده است. زهرا ارغوان هنوز به یاد داردکه در سالهای دور، روزی خانمی را در یک برنامه تلویزیونی دید که توانسته بود با استفاده از شترمرغ، کرم و روغن درست کند و تولیدی راه بیندازد. آن زمان، تنها هنری که فرا گرفته بود گلسازی بود، اما شبها با این رؤیا میخوابید که روزی بتواند به عنوان تولیدکننده هنرهای دستی در کشور مطرح شود. برای تحقق رؤیایش تنها به دانستههایش از هنر پدر و مادر بسنده نکرد و در انواع و اقسام کلاسهای هنری را شرکت کرد و آموخت. از سال ۹۱، شغل خانگی را در منزل خودش و با هنرهای دستی مانند بافندگی پی گرفت. همان زمان آموزش به بانوان خانهدار را نیز شروع کرد و از هیچیک از بانوان پولی برای آموزش نگرفت، زیرا هدفش توانمندسازی بانوان بود. او میگوید: کار آموزش را در شهرک مهرگان، نقطه کور مشهد، یعنی جایی که از نظر امکانات خیلی محروم است، به راه انداختم. ایده این کار زمانی به ذهنم رسید که عضو شورای اجتماعی محلات بودم. کارشناس فرهنگی آن زمان به من پیشنهاد داد به جای اینکه هر کسی پراکنده کار کند، مشاغل خانگی را به صورت یک پویش راه بیندازیم. از طرف دیگر، بیشتر زنان این منطقه خانهدار هستند و دوست ندارند برای کار بیرون از خانه بروند. آنهایی هم که همسر دارند بیشتر وقتها شوهرهایشان را نمیبینند، زیرا از صبح تا آخر شب سر کارند و دیر به خانه برمیگردند. به همین دلیل، بهترین گزینه برای آنها مشاغل خانگی است.
ارغوان در سابقه کاری خود تدریس رایانه و ۴ سال کتابداری افتخاری اداره ارشاد را هم دارد. حتی از سوی جواد آرینمنش، یکی از نمایندههای مجلس شورای اسلامی، دیپلم افتخار علم دانششناسی یا همان کتابداری را دریافت کرده است. زمانی که به شهرک مهرگان میرود رد و نشانی از رایانه و آموزشگاههای مرتبط با آن نمییابد.
حالا زهرا ارغوان با ۴۰ سال سن، با راهاندازی پویش «مشاغل خانگی مهرگان»، از سال ۹۳ تاکنون، به همراه ۱۵ مربی دیگر، به حدود ۵۰۰ زن ۲۵ رشته هنری آموخته است. از این تعداد، حدود ۴۰ زن سرپرست خانوار، و مابقی اغلب بدسرپرست بودهاند. نکته امیدبخش ماجرا این است که بعضی از این زنان به صورت زیرمجموعه مربیان مشغول کار هستند و درآمد دارند. برخی دیگر خودکفا شدهاند، مسیر مستقل اقتصادی دارند و با تولیدیها قرارداد میبندند. البته تعدادی هم هستند که نه برای کسب درآمد، بلکه برای حال خوب به سراغ هنر و یادگیری رفتهاند. زهرا آنقدر پیگیر این پویش شده است که ۵ رشته هنری را به تولید انبوه رسانده است، به قدری که حتی صادرات هم داشتهاند. مثلا زیورآلات را به پاکستان و عروسکها را به عراق ارسال کردهاند.
هنر ملی بر هنر فصلی ارجح است
ارغوان لیسانس مدیریت مالی میخواند و علاقه خودش بیشتر به هنرهای ملی مانند ترمهدوزی، سرمهدوزی و پتهدوزی است تا به قول خودش هنرهای فصلی. از نظر او، مردم با هنرهای ملی چندان ایاق نمیشوند و بیشتر سراغ هنرهایی مانند عروسکدوزی میروند که درآمد بیشتری داشته باشد. همچنین هزینه و زمان کمتری صرف آن شود. مثل معروفی هست که میگوید به افراد ماهی ندهید؛ ماهیگیری یاد بدهید. زهرا ارغوان هم به این مثل اعتقاد دارد و دوست ندارد کارآفرینی باشد که عدهای را تحت پوشش خود قرار دهد و به آنها دستمزد بدهد. میخواهد به افراد بیشتری آموزش بدهد تا آنها برای خودشان کار کنند. البته اگر برای بازار کار دچار مشکل شوند، به آنها کمک میکند. مانند خیلی از مشاغل دیگر، کرونا بر این پویش هم آثار منفی داشته است، اما ارغوان میگوید با وجود این، تمام هزینههای مربوط به خودش را خودش پرداخت کرده است. حتی هزینههای مازاد خانه نیز با او بوده است. خیلی از زنها توانستهاند از این طریق کمکخرج زندگیشان باشند و این درآمد بهخصوص برای زنانی که خود سرپرست خانوار هستند بسیار مهم است.
از کار هنری تفریحی تا کسب درآمد
یک سال است که در روستای قرقی، فضایی با عنوان «سرای محله» برای آموزش در اختیار آنها قرار گرفته است. ارغوان میگوید: تا پیش از این، کلاسها را در خانه خودم و خانمهای دیگر برگزار میکردیم. اینطور بگویم که هرچه بلد بودیم به یکدیگر یاد دادیم.
این هنرمند کارآفرین علاوه بر اینکه با کسانی که از نظر مالی استطاعت چندانی نداشتهاند راه آمده است، به فکر هزینه و دوری مسافت هم بوده است، زیرا مسیر شهرک مهرگان تا داخل شهر یا اداره فنی و حرفهای برای آموزش هنرهای دستی دور است. ارغوان با راهاندازی این پویش، علاوه بر آموزش، نگرانی بانوان را بابت بعد مسافت از بین برده است.
کار فرهنگی در کنار کارآفرینی
خانم ارغوان میتوانست در قبال دیگران و اطرافیانش بیتفاوت باشد، همانطور که بعضیها کار را یاد میگیرند و آن را فقط برای خودشان نگه میدارند و بهاصطلاح فوت کوزهگری را یاد کسی نمیدهند. اما او نهتنها هدفش فقط کارآفرینی نیست بلکه در کنار آن، هر کار فرهنگیای از دستش بربیاد دریغ نمیکند. در کلاسهای آموزشی آنها برای ورود افراد مهاجر و حتی اقلیتهای مذهبی نیز باز است. در این کلاسها، وحدت و دوستی بین زنان شیعه و بانوان اهل تسنن نیز بیشتر شده است. خاطرهای هم از حضور یک خانم دارد که شبها برای آموزش هنرهای دستی میآمده و در جمع حاضر نمیشده است. بعد از گذشت چند جلسه، به خانم ارغوان میگوید که جزو اقلیتهای مذهبی است و آیا ایشان با این موضوع مشکلی ندارد. ارغوان دراینباره میگوید: این خانم نهتنها یک دوره، بلکه چند سال برای آموزش هنرهای دستی در این کلاسها شرکت کرد، ضمن اینکه به واسطه یکی از دوستانش شیعه هم شد.
خانوادههایی در آن منطقه هستند که اهل تسنناند و اوضاع مالی خوبی ندارند. آنطور که ارغوان میگوید، برای این خانوادهها از طرف کمیته امداد امام خمینی (ره) ارزاق میبرند. به قول خودش، در این سالها معتمد محل شده است و خانمها بعضی اوقات مشکلاتشان را با او در میان میگذارند تا کمک بگیرند.
شهرداری و آستان قدس، پایه ثابت خرید تولیدات هنری
آستان قدس رضوی و شهرداری پایه ثابت خرید از تولیدات هنری این پویش هستند. پویش مشاغل خانگی تا پیش از شیوع ویروس کرونا تولیدات بیشتری داشتند و شهرداری در نمایشگاههایی که برگزار میکرد، فضایی در اختیار آنها قرار میداد تا کارهای دستی زنان را در آن برای فروش به نمایش بگذارند. او میگوید: اگر هفتهای ۵۰۰ عروسک به آستان قدس میدادیم، از ما میخریدند، چون فروش داشتند. گردشگران عرب عروسکهایی را که میساختیم میپسندیدند، اما اگر سرمهدوزیها را میفرستادیم، برگشت میخورد، زیرا کار سرمه گران است و کمتر کسی آن را میخرید. دلیلش این است که افراد نمیدانند هزینه این کار زیاد است.
او درباره زحمت زیاد برخی کارهای هنری و نادیده گرفته شدن این زحمات از سوی خریدار، قالیبافی را مثال میزند. هماکنون پویش مشاغل خانگی مهرگان با ۲ شرکت فرش قرارداد دارد. میشود گفت یکی از آنها دستمزد خوبی پرداخت میکند و دیگری دستمزد کمی میدهد، اما سقف زمانی تعیین نمیکند. ارغوان معتقد است قالیبافی هنری ملی است، اما از شرایط حاکم بر آن ابزار ناراحتی میکند: در حق قالیباف ظلم میشود و دستمزدش کم است. روش محاسبه دستمزد یک قالی، طول ضرب در عرض تقسیم بر ۱۲۰۰۰ گره است. ظالمانه است! بدتر از همه این است که برای تحویل فرش، زمان تعیین میکنند و به بافنده فشار میآورند.
سفارش ماسک گلدوزی شده از انگلیس
ابتدای شیوع ویروس کرونا، در کارگاهشان ۱۱ نفر به صورت شبانهروز ماسک تولید میکردند، روزانه حدود ۶۰۰۰ ماسک. تعداد زیادی را نیز به عراق صادر کردند، اما حالا این تولید متوقف شده، زیرا بازار از ماسک اشباع شده است. به قول ارغوان، البته اگر کسی بتواند ماسک را از مرز رد کند، مشتریهای خاص خودش را دارد. او میگوید: ویروس کرونا اوضاعمان را خیلی به هم ریخت. بازارمان را از دست دادیم، زیرا محل عرضه کارهای ما بیشتر حوالی حرم مطهر رضوی بود که حالا مسافری نیست. وضعیت بازارها هم مشخص نیست. البته این پویش همین حالا نیز برای ماسکهای گلدوزیشده از انگلیس سفارش دارد.
تجربه چندین سال کار به ارغوان ثابت کرده است زمانی که طرف قرارداد خارج از کشور باشد ابتدا پول را میپردازند، بعد کالا را دریافت میکنند، اما در ایران اینطور نیست. به قول خودش، گاهی اوقات مجبور میشود با آقایان بحث کند که چرا هزینه کار را پرداخت نکردهاند. به همین دلیل، ترجیح میدهد بیشتر با شهرداری و آستان قدس رضوی کار کند تا کمتر دچار چالشهایی اینچنین شود.
یکی از زنانی که عضو این پویش است، ژل لاغری گیاهی تولید میکند که فروش زیادی دارد. علاوه بر آن گلاب، عرقیات، و روغنهای گیاهی و دارویی نیز تولید میکند و خواهان زیادی دارد. ژلهای لاغری او تا اروپا رسیده است. هنرهای دیگری که در این پویش به زنان خانهدار آموزش داده میشود شیرینیپزی، سفرهآرایی، کیفهای چرم، کاور شیشه و سفال، و پتهدوزی است. بافت لباسهای زمستانی با دستگاه یکی دیگر از هنرهایی است که این پویش به زنان آموزش میدهد. بانوان در خانهها کار میکنند. البته بیشتر سفارشهای شخصی قبول میکنند. فروش خوبی هم دارند و استقبال زیاد است. البته به گفته ارغوان، اگر زنان از هنر دیگری نیز استقبال کنند، به ۲۵ رشته هنری موجود اضافه میشود.
خلأ پویش مشاغل خانگی
ضعف این پویش با اینکه ۲۵ رشته هنری را به زنان خانهدار میآموزد و در مقایسه با کلاسهای مشابه، هزینه بسیار کمتری از هنرجوهایش دریافت میکند، در بازاریابی و کمبود استفاده از ظرفیت فضای مجازی برای جذب بیشتر مشتری است. اگر نه، شاید تاکنون برند خود را داشتند. بهعلاوه، آنها تا به حال نتوانستهاند پویش خود را ثبت کنند. این مسئله نیز مانع بهرهبرداری آنها از برخی مزایا برای پیشبرد بیشتر کار شده است. با این حال، آوازه کارشان به برنامههای تلویزیونی سراسری رسیده است. افرادی با آنها گفتگو کردهاند و بابت اینکه توانستهاند بدون حمایت دولتی برخیزند تحسین شدهاند. زهرا ارغوان به عنوان نماینده و مسئول پویش مشاغل خانگی مهرگان نگاهی لبریز از امید دارد. میگوید: راهاندازی پویش مشاغل خانگی در مناطق محروم آنقدر مهم هست که مسئولان ذیربط بیشتر به آن توجه کنند، آن هم در شهر مشهد که مناطق حاشیهنشین و محروم زیادی دارد. زنان خانهدار این مناطق منتظر جرقهای هستند که بتوانند در کنار فرزندان خود، هم کارهای خانه را رتق و فتق کنند هم کمکخرج خانواده باشند. زندگی زنان زیادی در این پویش حفظ شد و نباید این را نادید گرفت.