اما چرا دیگر سریال تاریخی پرمخاطب ساخته نمیشود؟ شاید یک دلیلش این باشد که ساخت سریال مناسبتی کار هر کسی نیست. این را دیگر هم مدیران تلویزیون میدانند و هم کارگردانهایی که گهگاه شانس خود را در این حوزه امتحان کرده و بعضا چندان موفق نشدهاند. همین چند روز پیش بود که مجید مجیدی که ساخت فیلم «محمد رسولالله(ص)» را در کارنامه دارد در یک نشست خبری سختیهای ساخت فیلم درباره معصومین را اینطور توضیح داد: «یکی از دغدغههای من همیشه این بوده که فیلمی در مورد ساحت مقدس امام رضا(ع) بسازم. ولی واقعیت این است که پرداختن به این مقولهها کار خیلی سختی است و احتیاطهای زیادی برای آن وجود دارد. مثل فیلم آقای درویش که زحمات زیادی برایش کشیدند و از نزدیک شاهد رنج ایشان بودم و البته قطعا اجرشان محفوظ خواهد بود اما واقعیت این است که به دلیل اهمیت این موضوع و حساسیتهایی که هست برای فیلمسازها ورود به این عرصه سخت میشود. همین فیلم «محمد رسولالله(ص)» حمایتهایی داشتیم اما کار بسیار سختی بود.»
شاید برای همین سختگیریها و احتیاطهاست که کارگردانهای دیگر هم به سراغ ساخت پروژههای تصویری درباره امامان معصوم و خصوصا واقعه عاشورا نمیروند و پس از درگذشت مرحوم فرجالله سلحشور حالا تنها داود میرباقری است که همچنان در این حوزه مانده و این روزها پروژه «سلمان فارسی» را در دست ساخت دارد.
سوال دیگر اما این است که چگونه هنوز هم با وجود پخش چندینباره «مختارنامه»، این سریال در صف سریالهای پرمخاطب سیما قرار میگیرد؟
اگرچه میرباقری روایت دیگری هم درباره آن سالها و وقایع تاریخی دارد و پیشتر «معصومیت از دست رفته» را هم کارگردانی کرده اما این سریال هیچگاه نتوانست موفقیت «مختارنامه» را برایش به همراه داشته باشد و حالا روایت قیام مختار ثقفی از نگاه این کارگردان، از نظر ماندگاری حتی از اثر بینظیر تاریخی او یعنی «امام علی(ع)» هم اگر سبقت نگرفته و بیشتر دیده نشده باشد، کمتر هم دیده نشده است و بیتردید این دو سریال موفقترین آثار مذهبی تاریخی در ۴دهه گذشته رسانه ملی است.
چندی قبل محمد بیکزاده تهیهکننده سریال «امام علی(ع)» درباره موفقیت این سریال و راز ماندگاریاش به خبرآنلاین گفت: «بیتردید روایی و کار پژوهشی مهمی که پشتوانه این سریال بود در کنار قلم جادویی میرباقری در نگارش دیالوگها و ساختن قصهای مخاطبپسند، در ابتدای مسیر و سپس کارگردانی و بازیها، دست به دست هم دادند تا چنین اثر ماندگاری خلق شود.»
درحقیقت این روایی و جذابیت قصه در مختار هم به چشم میخورد و با همه انتقادهایی که از سوی گروهی از تاریخشناسان مذهبی به سریال وارد شد اما نوع و زاویه نگاه میرباقری برای مخاطب ماندگار شده است. مخاطبی که پس از سالها حضور در هیاتها و بساط روضه و عزاداری برای امام حسین(ع)، حالا اغلب آن روضهها و وقایعی که بر سر امام حسین(ع) و یارانش رفت را به صورت تصویری از تلویزیون به تماشا نشست و در ذهنش حک شدند.
میرباقری استاد بازی گرفتن از بازیگران کارهایش است. همانطور که قاب مالک را برای داریوش ارجمند و ولید و مردان را برای شریفینیا و چنگیز وثوقی یا ابن ملجم مرادی را برای اکبری مبارکه ماندگار کرد و این نقشها نتوانستند تا سالها از ذهن مخاطب خارج شوند، در «مختارنامه» هم با بازیهای درخشانی که از فریبرز عربنیا، رضا کیانیان، فرهاد اصلانی، مهدی فخیمزاده ، محمد فیلی و انوش معظمی در ایفای نقش چهرههای کلیدی صحرای کربلا و قیام مختار گرفت، این نقشها را از اشقیاء تا اولیای صحرای کربلا به تجسمی عینی برای مخاطب بدل ساخت.
مریم بوبانی بازیگر نقش دلهم در «مختارنامه» قبلا درباره این اتفاق گفته بود: «ماجرای عاشورا یکی از دغدغههای مذهبی یکایک مردم ایران است و با تار و پودمان عجین شده است. کار مذهبی ساختن به دلیل اشراف و باوری که مردم نسبت به اتفاقات دارند، کار بسیار دشواری است اما آقای میرباقری خیلی خوب این روایتگری را بلدند، طوری که مردم همراهش شوند.» او این روانی در روایتگری را راز موفقیت «مختارنامه» معرفی کرده بود.
حکایت ساخته شدن «مختارنامه» مثل پروژه «امام علی(ع)»، حکایت ساخت اَبَر پروژههایی است که هر کدامشان با امکاناتی فراتر از توان عادی رسانه ملی در هر دوره ساخته شدهاند.
درباره سریال «امام علی»، محمد بیکزاده شرح داده بود که تنها دو سالی صرف ساخت لوکیشنهایی شد که هنوز تمام کارهای مذهبی تاریخ اسلام را همان جا میسازند.
کاری که اگرچه در مقایسه با تورم روز هزینههای کمتری داشته اما آنچه در تلویزیون به سریالهای الف ویژه لقب گرفتهاند، بیگ پروداکشنهایی هستند که توان عادی و بودجه جاری تلویزیون اجازه ساخت متوالیشان را نمیدهد. همین سریال «مختارنامه» در طول ساختش چیزی نزدیک به ۴سال با بحرانهای مالی متوقف شد اما این توقفها در کار سبب نشد تا میرباقری از استانداردهایش عدول کند.
در همه این سالها «ولایت عشق» یا کارهای مذهبی دیگری هم ساخته شدند اما هیچیک به رغم حضور بازیگران بنام و تیم سازنده سرشناس نتوانستند موفقیت «مختارنامه» یا مثلا کارهای داستانی مرحوم سلحشور در «مردان آنجلس» یا «یوسف پیامبر» را تکرار کنند.
اصلا به همین دلیل بود که چندسال قبل آن طور که همایون اسعدیان در بخشی از کافه خبر خود روایت کرده است، رئیس وقت سیما برای آنکه بتواند پروژههای الف ویژه جدید در سیما تعریف کند، گروهی از کارگردانان نامی را به دیدار عالیرتبهترین مقامات کشور برده تا آنها از مشکلات مالی در مسیر ساخت پروژههای ماندگار سخن بگویند.
حاصل همان ملاقاتها البته برداشت از صندوق توسعه ملی برای حمایت از ساخت سریالهای الف ویژه شد. اتفاقی که تقریبا از میانه دهه۸۰ امکانش وجود نداشت و بخش مهمی از افت شدید سریالسازی در سیما، همین نداشتن اعتبار کافی بود. ماجرایی که باعث شد پروژه «سلمان فارسی» تقریبا با یک دهه وقفه جلوی دوربین برود.
پروژهای که برآوردهای اولیه برای ساختش در ۵سال، آن را با اختلاف گرانترین سریال تاریخ سیمای ایران میکند و هزینههای تولیدش شاید چندین برابر هزینه ساخت فیلم «محمد(ص)» مجید مجیدی است اما تجربه نشان داده میرباقری در خروجی، کاری تحویل مدیران سیما میدهد که احتمالا دو دهه دیگر مخاطبشان را تضمین میکند.
ساخت سریالهای تاریخی مذهبی ترکیبی است از امکانات لازم، مدیریت صحیح، قصه مخاطبپسند و روایت باورپذیر. همه آنچه «مختارنامه» داشته و هر سال توانسته مخاطب را با خود همراه کند. کاری که دیگر سریالهای مناسبتی با همه هزینههایی که برایشان شده، موفق به انجامش نبودند و مخاطب را با خود همراه نکردهاند.
خبرآنلاین